با سلام
همسرم با داشتن سه فرزند
به من خیانت کرده
و با یک خانم که ابتدا همسر داشت و بخاطر همسر من طلاق گرفت
و چهار سال به همسرم چسبید و جلوی من داداش داداش کرد و همسرم با ایشون رو
تو یک خونه گرفتند
و همسرم رو شلاق زدن
بعد ایشون رو صیغه کرد و
الآنم با این که بارها گفته شما رو ترجیح میدم
با اون خانم رفت و آمد داره و با این که ۱۵ روز تو جاده ها هست وقتی میاد شب اول خونه ی اون میره
به بچه هام ابزار علاقه زیاد میکنه
به من هم وقت رابطه جنسی
ابراز علاقه زیاد میکنه و میگه
تو تکی و...
اما
بازم بکارش ادامه میده
منم از این شرایط خسته شدم
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
با عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما کاربر ارجمند.
از حسن اعتمادتان به مجموعه پاسخگویی اندیشه برتر کمال تشکر را دارم.
قصه سراسر رنج و اندوه شما را خواندم و شرایط شما را کاملاً درک مینمایم
در ابتدا در خصوص علل و عوامل احتمالی ایجاد خیانت در مرد و زن مقدمهای را تقدیم حضورتان مینمایم و به بحث و بررسی و دلایل آن میپردازیم و در پایان نیز راهکارها و تکنیکهای لازم را در خصوص نحوه مواجهه و عملکرد شما کاربر ارجمند مکتوب مینمایم.
در وحله اول هیچ اشاره ای به سن وسال، میزان تحصیلات، شغل، و همچنین مدت زمان ازدواجتان باهم نکردید؟
از سوی دیگر هیچ اشاره ای به مدت زمانی که این خیانت شکل گرفت و همانطور که اشاره داشتید او را با آن زن در خانه ای گرفتند در چه شکل و چگونگی آن نداشتید؟
آیا توان مالی مستقلی از شوهرتان دارید؟ آیا خانواده پدری یا برادری که بتواند در زندگی از شما حمایت های لازم را داشته باشد دارید؟
به هر حال کار از کار گذشته و او الان همسر دوم شوهر شما شده است و باید این موضوع را با خودتان حل بکنید و ببینید آیا می توانید با این شرایط کنار بیایید یاخیر؟ آیا تغییری در رفتارها و رسیدگی هایش به شما داشته یا خیر؟ آیا تاثیری در رابطه جنسی شما شده یا خیر؟
آیا شما می توانید او را به عنوان یک هوو یا فرد مزاحم زندگیتان بپذیرید یا خیر؟
خانواده ازدواج و تشکیل زندگی یکی از مقدسترین و مهمترین و حیاتی ترین رکن زندگی برای هر فرد محسوب می شود، وهمه تلاش های بشر برای رسیدن به آرامش که گمشده انسان امروزی است بوده و هست. بنابراین برای رسیدن به آرامش و کمال انتخاب درست و آگاهانه میتواند نقش مهمی در بهبود کیفیت بهتر زندگی و روابط بین فردی آنان به وجود آورد. هرچه ازدواج آگاهانهتر بوده باشد قطعاً کیفیت زندگی مطلوبتر و تداوم رابطه عمیقتر و ماندگارتر خواهد بود.
اصولاً در زندگی، پستی و بلندی و پیچ وخمهایی وجود دارد و اینکه زندگی بدون مشکل باشد بسیار نادر است اما اگر بتوانید با همفکری هم مشکل و اختلاف رابطهتان را تشخیص و ریشهیابی کنید، درواقع توانستهاید زندگی زناشویی خود را نجات دهید. اصولاً زوجهای موفق هنگام روبرو شدن با مشکل و فراز و نشیبهای زندگی، مشکلات را مدیریت میکنند وسوار بر مشکلات می شوند و اجازه نمیدهند مشکلات و اختلافات بر روی آنها سوار بشود.
یکی از مواردی که بیشترین عامل اختلاف بین زوجین میشود این است که زوجین بعد از ازدواج برای ارتباط با همدیگرباید حدومرزها را رعایت کنند.
نکته اول اینکه در این خصوص سعی کنید در زندگی زناشویی نقش یک زن ضعیف و شکننده را ایفا نکنید، زیرا در این صورت هم خودتان آسیب میبینید و هم باعث یأس و نا امیدی همسرتان نسبت به شما خواهد شد.
نکته دوم اینکه سعی کنید در مواجهه با مشکلات خود را نبازید، بلکه باقدرت و تدبیر مشکل به وجود آمده را بررسی و تحلیل نمایید.
خیانت از هر نوعی که باشد(خیانت عاطفی، خیانت احساسی، خیانت جنسی)منفور و مردود است
بعد از تجربه تلخ خیانت، زن وشوهر و خانواده دچار یک فرو ریختگی عمیق عاطفی می شوند که همراه با شک و تردید نسبت به بخشیدن و فرصت دادن مجدد به شخص خائن بشود یا خیر و تنها راه رهایی از کابوس های وقت و بی وقت طلاق و جدایی از این زندگی است. آنچه در این شرایط ضرورت دارد و شما کاربر ارجمند نیز باید رعایت کنید نکات زیر است .
1. تامل
2. پرسش
3. شتاب زده عمل نکردن .
اگر قصدتان فرصت دادن است همانطوری که از سؤال شما کاربر ارجمند نیز بر می آید که بخاطر شرایط آبرویی، خانوادگی و آینده فرزندانتان نیز همین امر حکایت دارد در واقع برای بازسازی رابطه و در نتیجه بازگشت اعتماد احتمالی مجدد به همسرتان پیش نیازهایی لازم دارید تا بتوانید با این شرایط کنار آمده و کم کم درمان کنید. بنابراین باید در ابتدا تامل و تفکر کنید و مسئله خیانت همسرتان را بررسی و آسیب شماسی کنید.
دلایل احتمالی را بر روی کاغذ برای خود بنویسید. مرحله بعدی پرسش گری است که عبارت است مجموعه ای از چرا هایی که باعث و بانی این موضوع شد برخی از سوالات را از خود می پرسید و برخی از سوالات را از همسرتان و برخی از سوالات را از شرایط محیطی. لازمه بدست آوردن جواب منطقی صبور بودن است که نباید در این مدت شتاب زده عمل کنید بلکه باید در نهایت آرامش و با مشورت با مشاور تان اقدام نهایی نمایید.
در چنین شرایطی هم شما و هم همسرتان باید مسئولیت نقش خود در این بحران را بپذیرید تا بتوانید این دوران را بهتر تحمل کرده و بپذیرید. زیرا در اکثر موارد در چرخه خیانت هر دو نفر مقصر هستند و فرد خیانت دیده نیز باید پذیرای نقش و اشتباهات خود باشد.
به نفع همسر خیانت دیده نیست که به سرعت بعد از خیانت رابطه را رها کند. زیرا در این صورت تا آخر عمر احساس گناه خواهد داشت که برای زندگیش به اندازه کافی نجنگیده است، اما چنانچه تلاش کند حتی اگر رابطه درست نشود در آینده راحت تر با شرایط جدایی سازگار می شود.
اگرسوالتان این است که آیا می شود دوباره اعتماد کرد یاخیر؟؟؟ باید دید که آیا این ۴ نشانه وجود دارد و چطور است؟
1. بررسی کنید که ارتباط و گفتگوهایتان چگونه است آیا بیشتربسته است یا باز است.
گفتگو و ارتباط سالم رمز موفقیت هر رابطه است مخصوصاً رابطهای که بعد از خیانت در حال ترمیم است. با خودتان فکر کنید و زمانی را به خاطر آورید که احساس ریلکس بودن و راحتی داشتید، طوریکه تصور میکنید شما و همسرتان واقعاً به دقت به حرفهای هم گوش میکردهاید. بعد، به وقتی فکر کنید که هرکدام از شما سرسختانه سر حرف خودتان ایستاده بودید و به نظر میرسید که هیچکدام از شما به حرفهای دیگری گوش نمیکند.
اینها نشانههای باز و بسته بودن گفتگوی بین شماست. خیلی مهم است که ببینید آیا این احساس آزادی و باز بودن گفتگو را در مکالماتتان میبینید یا خیر.
و وقتی آن لحظههایی که گفتگوی بازی با همسرتان دارید را میفهمید حتی اگر فقط چند لحظه طول بکشند ببینید چه میکردهاید، چطور حرف میزدهاید و از چه کلمات و لحنی استفاده میکردید. سعی کنید از بعد آن بیشتر از آن روشهای گفتگو استفاده کنید.
2. به رفتارهای همسرتان بعد از گذشت شما از خیانتش نگاه کنید و مطمئن شوید مخفی کاری وجود نداشته باشد بلکه شفافیت بیشتری وجود دارد.
شفافیت زمانی اتفاق میافتد که طرفی که خیانت کرده است در دسترس کامل همسر خود قرار میگیرد. این یعنی دیگر هیچ رازی پنهان نمیکند. بیرون زدنهای گاه به گاه، تلفن های دیر وقت و مشکوک، مخفی کاری ها، ایمیل، پیامهای تلفنی، هر حساببانکی خصوصی یا هر چیز دیگر او از دسترس همسرش دور نیست.
اگر می خواهید بدانید که واقعا پشیمان است بررسی کنید و ببینید که این نوع دسترسی ها باید با تمایل کامل خود فرد باشد تا برای ساختن دوباره اعتماد از دست رفته موثر باشد. اگر فردی که خیانت کرده است برای این شفافیت احساس فشار یا اجبار کند، دوری بیشتری بین دو طرف اتفاق میافتد.
دو طرف میتوانند راههای دیگری هم برای شفافیت به کار گیرند. دو طرف میتوانند توافق کنند که هر چه که در ذهنشان بود را با هم در میان بگذارند، حتی سختترین مسائل را. آنها حقیقت خودشان و هرچه که میخواهند را به زبان میآورند.
ممکن است چندان با این روش احساس راحتی نکنید اما میتواند به طرقی انجام شود که ارتباطتان را محکمتر کند.
حتی اگر همسرتان تمایلی به در دسترس قرار دادن و شفافیت کامل نشان نداد، می توانید درخواستی اینچنینی از او داشته باشید، به او بگویید به من کمک کن تا بفهمم که چرا نمیخوای با من کاملاً شفاف باشی. بعد خوب به پاسخی که میدهد گوش کنید. ممکن است دلیل قانعکنندهای داشته باشد.
۳: ببینید که با هم یکی هستید یا باهم احساس غریبی می کنید؟؟
زمانیکه گفتگوی باز و زمانیکه گفتگوی بسته با هم دارید را به خاطر بیاورید. از احساسی که زمان همکاری با هم دارید و زمانیکه به نظر میرسد در دو تیم مخالف هستید، آگاه شوید.
به احتمال بسیار زیاد شما هر دو در یک تیم هستید و ایدهها و نظرات همدیگر را نادیده نمیگیرید. این را میفهمید که میتوانید خیلی چیزها از همسرتان یاد بگیرید، حتی اگر طریقی خاص برای برخورد با یک موقعیت داشته باشید و یا حتی اگر انتخابتان با همسرتان کاملاً متفاوت باشد.
در یک تیم بودن مربوط است به داشتن ارتباط باز و همه اینها به دیدگاه کلی شما نسبت به همسرتان برمیگردد. اثبات اینکه حق با شماست یا روش شما بهترین روش است اهمیت کمتری دارد.
۴: بررسی رفتاری نمایید به این بیان که میتوانید نشانههایی از پیشرفت در روابط تان مشاهده کنیدیا خیر؟
گفتگوی باز، حس اینکه در یک تیم هستید و شفافیت همه نشانههای پیشرفت در رابطه شماست. نکته مهم برای زوجهایی که بعد از خیانت میخواهند رابطهشان را بازسازی کنند این است که ممکن است پیشرفتهایی اتفاق بیفتد اما یک نفر (یا هر دو شما) آن را نمیبیند.
خیلی راحت میتوانید فقط به آنچه که در گذشته اتفاق افتاده فکر کنید و نسبت به تغییرات مثبتی که در رابطهتان در حال رخ دادن است کور شوید.
اگر میخواهید ببینید که درست است بعد از خیانت همسرتان دوباره به او اعتماد کنید یا نه، یک راه قابلاطمینان این است که مطمئن شوید رابطهتان را از دیدگاه زمان حال بررسی میکنید نه گذشته. انکار حسی که بعد از خیانت همسرتان به شما دست داده کار درستی نیست اما بااینحال درست هم نیست که در گذشته زندگی کنید.
عادت کنید که وقتی غرق در گذشته میشوید و به هم میریزید در چنین مواقعی یک نفس عمیق بکشید، مکث کنید و به زمان حال برگردید. از خودتان بپرسید که آیا آن کلمات و رفتارها با آنچه اکنون اتفاق میافتد سازگاری دارد یا خیر.
اینکه بیشتر به زمان حال فکر کنید به شما این امکان را میدهد که پیشرفتها و تغییرات مثبتی که در رابطهتان پیش میآید را ببینید و حس کنید.
خیانت میتواند اعتماد هر رابطهای را از بین ببرد. اما این نشانهها را به خاطر بسپرید، اینها فقط چند نمونه بودند. راههای زیادی وجود دارد که از طریق آنها همسرتان ممکن است به شما نشان دهد که دوباره میتوان به او اعتماد کرد یا خیر؟
علی ای حال به نظر می رسد که با توجه به نظرات مشاورین و خطای صد در صدی همسرتان، شما در برخورد با همسرتان جهت تصمیم سه راه حل دارید. اگر چنانچه همه راه های لازم را برای اصلاح همدیگر رفتید و به همسرتان فرصت اصلاح و بازگشت از مسیری که رفته را دادید و افاقه نکرد در این صورت طلاق و جدایی اگر چه قبیح است اما می تواند به عنوان آخرین راه حل باشد.
1. نسبت به همسرتان و رفتارهای ایشان بیتفاوت باشید تا هر کاری که می خواهد انجام بدهد! تا کجا می خواهد ادامه دهد و در آخر با دنیایی از پشیمانی و ندامت بر میگردد و مسلماً در آن زمان دیگر دیر شده است و هیچ انسان عاقلی و متعهدی این را نمی پذیرد.
2. او را به حال خود رها کرده تا هر اقدامی را که میخواهد انجام بدهد. این پاسخ هم منطقی نیست چرا که نتیجه ای جز خسارت به خود و خانواده به بار نمی آورد.
قطعاً این دو مورد تائید نیستند و هیچکس نمیتواند نسبت به رفتارهای همسر و خانوادهاش بیتفاوت بوده باشد اگر چنانچه همه راههای لازم را برای حفظ یک زندگی آرمانی و سالم انجام دادهاید اما میسور واقع نگردید در این صورت طلاق میتواند بهعنوان آخرین راهحل شما باشد. اما طلاق و جدایی در صورتی برای شما مفید خواهد بود که قبل از آن موضوع حقوقی که داریداز قبیل مهریه، نفقه، اجرت المثل ایام زوجیت، حتی عسر و حرج، حق تنصیف، و حق نحله تان را اثبات نمایید تا در زندگی به عنوان پشتیبانی مالی شما قرار گرفته باشد. بعدا اقدام نمایید.
در این خصوص سه راه دارید ببینید !
1. ادامه دهید. باید بررسی کنید و ببینید آیا ادامه زندگی با همسرتان بعد از کشف خیانتش ارزش ماندن و جنگیدن را دارد یا خیر؟ اگر بله پس در زندگی بمانید و برای زندگی تان بجنگید وبرای همسرتان شرط تعیین کنید.
2.بی تفاوت باشید اگر میبینید که میل به ماندن ندارید و از طرفی راه جدایی را هم ندارید و مستأصل هستید پس شما با تکیه بر توانایی هایتان یک شغل داشته باشید تا بتوانید کذران زندگی کنید نسبت به او بیتفاوت باشید که قطعاً این هم امکان پذیر نیست.
3. طلاق: طلاق می تواند آخرین راه حل باشد. چنانچه زیاد فکر کردید و متوجه شدید نمیتوانید خیانت همسرتان راببخشید و تلاشهایتان به ثمر نرسید طلاق می تواند آخرین راه حل شما باشد . اما لازم به ذکر است که حتما و حتما برای هر تصمیمی و اقدامی که خواستید انجام دهید بدون مشورت با مشاورتان اقدامی ننمایید که بعدا پشیمان شوید.
بنابراین اگر باز هم در این زمینه سوال داشتید می توانید در ادامه همین پست ارسال نمایید.
موفق باشید