سلام وقتتون بخیر
من الان نامزدم، همسرم یه اخلاق بدی که داره اینه یه کاری انجام میده که مقصر خودشون هست و بجای عذر خواهی جوری ماجرا رو کش میده تا بحثمون جدی بشه و من یه حرفی بهشون بزنم و ازش استفاده کنن تا بگن من مقصرم تا من ازشون معذرت بخوام دیگه اشتباه خودشون رو نمیبینن قبلا هر بار اینجور میشد واسه زندگیمون من کوتاه میومدم سر اشتباه اولیه ایشون من ازشون معذرت میخواستم ولی اینبار سفت و سخت پاش وایسادم که اینبار به اشتباه اولیشون پی ببرن ولی عین ادمای بیخیال تا یه هفته بدون من میموندن و شماره منو بلاک کرده بودن جوری ماجرا کشش پیدا کرد که خانواده هامون متوجه شدن و الان از قبل طلبکارانه میگه که تو باید معذرت بخوای و....
و اینکه خیلی از حرفای مادرشونو پیش میرن و انگار من همسرشون نیستم که حرف من هم بخوان گوش کنن
بنظرتون من چیکار کنم تا این اخلاق مسخرشونو کنار بزارن و زندگی خوبی رو پیش رو داشته باشم
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
با سلام خدمت شما کاربر گرامی
از توجه و دلسوزیتان نسبت به زندگی که درپیش رو دارید قابل تحسین بوده و مطمئن باشید این دغدغه مندی شما برای حل مشکل با نامزدتان بی تاثیر نبوده و تلاشی که در کسب مهارتها و به کار گیری داشتههای قبلیتان به کار میگیرید، به زودی به ثمر خواهد نشست.
بهمحض بروز و ظهور یک مشکل، ابتدا به سراغ تفاوتها و اختلافها بروید و ریشهٔ ان را پیدا کنید. با همسرتان چگونه آشنا شده اید؟ فاصلهٔ سنی شما چقدر است؟ تحصیلاتتان را برای جلسه بعد حتماً یادداشت بگذارید. در نهایت میزان شناختتان از ایشان و خانواده اش در چه حدی است؟
بعد از پاسخگویی به سؤالات بالا نوبت به ارزیابی از خودتان بوده و حتماً درمورد مهارتهایی که برای همسرداری لازم هست مقداری صحبت کنید. به عنوان مثال: شناخت شما از جنس مرد چقدر بوده و از نقاط مثبت و منفی، ضعف و قوت همسرتان چقدر اطلاعات دارید؟ ایشان از چه رفتارها و برخوردهایی ناراحت شده و خط قرمزهایی را که دارند را میشناسید؟
گاهی در مواردی بدون اینکه توجه داشته باشیم از خط قرمز طرف مقابل عبور کرده و ممکن است توقعاتی داشته باشیم که اولاً درست نباشه و در مرحلهٔ بعدی در توان ایشان نباشه. در این مورد به نمونه ای اشاره میکنم تا بتوانید با مرور برخوردهایتان، به مطالب بیشتری دست پیدا کنید:
پشت سر خانواده حرفزدن حتی به حق و درست ممکن است برای شخصی یک خط قرمز باشد، بدون در نظر گرفتن این مطلب، خانمی مدام گله و شکایتهایی از خانوادهٔ همسر تذکر بدهد، بوی بدگویی و ایجاد شکاف به شامهٔ مرد بخورد، منتظر چه رخدادی جز تنش و اختلاف خواهیم بود؟
در این موضوع کافی است با درایت و ظرافت این توقعها و ناراحتیهایی که ایجاد شده بیان بشود. منظور این نیست که یک خانم با دیدن هر صحنهٔ ناراحت کننده ای سکوت کرده و به درون خود بریزد، بلکه سنجیدن شرایط، زمان و مکان مهم بوده و اضافهٔ بر آن نحوه و قالب بیان را نیز در نظر بگیرد. یعنی در عین احترام به همسر و خانواده اش، حرفهایی که در بردارنده ی ناراحتیهای پیش آمده هست به زبان جاری شود.
بله دقیقاً منظور در چند کلام آخر میباشد، مردان باید حس کنند و به ایشان ثابت شود، جایگاه مردانگی و اقتدارشان در نظر گرفته شده و به آن احترام گذاشته میشود. قهر کردنهای مکرر و پشت سر هم پیامهایی دارد که یکی از آن میتواند شکایت از ندیده شدن و نشنیده شدن باشد.
ممکن است رفتارها و صحبتهایی از شما شنیده باشند که ترس ازدستدادن جایگاه خود، بهعنوان مرد خانه، ایشان را وادار کرده تا چنین واکنشهایی را به نمایش بگذارد. جبران کاستیها و کوتاهیهایی که یا به نظر ایشان درست نبوده و یا در واقع هم درست نبوده و شما برداشت اشتباهی از عملکرد درست خود دارید. یعنی ممکن است در مواردی شما هم اشتباه کرده و به نظر خودتان بیتقصیر بودهاید.
پس این برخوردها حکم کشیدن ترمز را دارد که متأسفانه افرادی برای کنترل طرف مقابلشان از آن استفاده میکنند. داشتن نگاه و نظر مثبت نسبت به مادر ایشان را در دستور کار خود قرار بدهید و سعی کنید ابتدا به حرکت در این قسمت را فراموش نکنید. یعنی شما خودتان همیشه سفارش کنید که به مادرتان و حرفهایش احترام گذاشته و بهنوعی آوردن مادر در تیم خودتان هدف نهایی است. نه اینکه این کار را با سیاست و بهخاطر تغییر رفتار همسرتان انجام بدهید، بلکه یکرویه و سبک صحیحی است که همهٔ خانمها نسبت به مادر همسر باید در نظر داشته باشند.
قبل از اینکه به مهارتهای دیگری در این زمینه بپردازیم از شما درخواست داریم فضای امنی را برای همسرتان از شخصیتتان ایجاد کنید. به شکلی که ایشان نگران زخم خوردن و اذیتشدن از طرف شما را نداشته باشند. ناگفته نماند کلیهٔ مطالبی که خدمتتان عرض شد دلیلی بر بیتقصیر بودن همسرتان نبوده و کوتاهیها، تقصیرات ایشان از زودرنجی و نادیدهگرفتن بهجای خود قابل طرح بوده که در صورت دسترسی ما به ایشان حتماً منتقل خواهد شد.
موفق باشید.
سلام خسته نباشید
ممنون از صحبت های با ارزشتون
این اتفاقایی که افتاده من مقصر هستم ولی تذکر لازم رو به همسرم دادم اما گوش ندادن که راه به جاهایی کشیده شد ک منم هم رفتارای بدی از خودم نشون بدم و الان ادعا میکنن که من اول ازشون در مقابل خانوادشون ازشون عذر بخوام درصورتی که بحث رو ایشون شروع کردن و من هم تا ازم عذر نخوان عذر خواهی نمیکنم چون به پدرم پیام های نا مربوط دادن الان موندم چکاری باید انجام بدم بخوام معذرت خواهی کنم هم خودم هم خانوادم رو خورد کردم و قبول میکنم حرفای اشتباهی که بهپدرم دادن رو قبول کردم درصورتی کهگناهکار اصلی خودشونن و قبول نمیکنن بیان ب ا عذر خواهی و پیام دلتنکی میفرستن و تهشمیگم برا عذر خواهی نمیان تا من برن
من موندم چیکار کنم واقعا یه راهنمایی کنین ممنون میشم
این حرفم رو هم بفرسین که یه کمکی کنن الان درست ترین کار چه کاری هست تا انجام بدم
سلام مجدد دارم خدمت شما همراه گرامی
از تلاش و پیگیری شما جهت سامانبخشیدن به روابط با همسرتان تقدیر میکنیم.
فراموش نکنید مشکلات بزرگ همیشه به این اندازه نبودهاند و روزی بسیار ریز و کوچک بوده و بر اثر سهلانگاری و رویهم انباشتهشدن حجم بیشتری به خود گرفته و در نهایت به یک دردسر بزرگ تبدیل شدهاند.
گاهی یک لج افتادن در بین همسران و حتی خانوادههایشان آنقدر عمیق میشود که سالها طول میکشد تا کمرنگ شده و اوضاع آرام شود. اتفاق شوم و تاریکی که به نظر میرسد آرامآرام بانفوذ در بین شما و همسرتان به سمت خانوادهها هم کشیده شده و اگر دراسرعوقت حل نشود باید منتظر مشکلات بزرگتری باشید.
درسته برای شما در حال حاضر مسئله یک عذرخواهی است، اینکه شما اگر عذرخواهی کنید ممکن است خورد شده و خانوادهٔ شما نیز زیر سؤال بروند و جایگاهشان را از دست بدهند، اما فراموش نکنید ممکن است همین مسئله راه را برای گفتمانهای بعدی و حلکردن مشکلات دیگر به بنبست بکشاند و از اینکه روزی حتی فرصت یک جبران ساده هم نداشته باشید، نگران باشید.
پیشنهاد میکنم تمام تمرکزتان برای بهبودی بخشیدن به روابط فعلیتان باشد تا در فرصت مناسب و بهکارگیری انواع مهارتها بعضی از سو تفاهمها و دلخوریها را حل کرده و جلوی تکرار این اشتباهات را بگیرید.
درسته همسرتان از شما توقع دارد عذرخواهی کنید و شما نیز متقابلاً همین خواسته را از ایشان دارید، اما یادتان باشد همیشه عذرخواهی، شخصیت یک فرد را خورد نکرده و چیزی از وی کم نخواهد کرد. ضمن اینکه راههای متفاوتی هم وجود دارد که در عین حالی که یک رابطه را شروع مجدد میکنید، به خواستهٔ طرف مقابل توجه داشته و اصلاً رسماً هم عذرخواهی اتفاق نیفتاده که شما را ناراحت کند.
به همسرتان از ناراحتی خانوادهتان نمیگفتید و بهجای اینکه بگویید؛ مثلاً پدرم از شما دلگیر است میگفتید که ایشان روی شخصیت شما حساب ویژهای داشته که با پیامهای شما متعجب شده و برایش سؤال شده که این پیامها ممکن است یک سو برداشت و سو تفاهمی باشد. یعنی شما دراینبین باید نقش میاندارانه را بازی میکردید که متأسفانه جانبدارانه رفتار کردید.
عذرخواهی همیشه به زبان نبوده و لزومی هم ندارد که بهصورت رسمی باشد که یک طرف زیر سؤال برود. در حال حاضر نیز لزومی ندارد که شما عذرخواهی کرده و سختی این ماجرا را به دوش بکشید، بلکه با همان روش یعنی تعریف از شخصیت ایشان، مسئولیت سختتری را به دوش ایشان بسپارید و بهنوعی وظیفهٔ رتقوفتق همهٔ ماجراها را به خود همسرتان واگذار کنید. ذکر خوبیهای ایشان توسط پدرتان یکی از همین کارهاست. بگوئید در خیلی از مواقع خانوادهٔ ما از شما تعریف کرده و همینالان هم هیچ دلخوری ندارند.
لازم نیست به این فکر کنید که همسرتان اشتباه کرده باید جبران کند، خود ایشان بعد از شروع رابطه در صدد جبران و حتی عذرخواهی از اشتباهات خود برخواهد آمد. مهم در حال حاضر شروع مجدد این رابطه و رفت و آمدهاست. از پیامهای دلتنگی ایشان غافل نباشید و از راه عاطفی برای سرعت دادن به این قسمت استفاده کنید.
در کنار همهٔ مطالب بالا فاز دوم را همزمان پیش ببرید، بگوئید اصلاً با عذرخواهی مشکلی ندارید و حساس نباشید روی این موضوع که ایشان هم از این نقطهضعف استفاده کند و بر عذرخواهی پافشاری کند. این مطلب را تأکید کنید، دنبال یک فرصتی هستید که به بهترین وجه عذرخواهی کنید و در عوض با رصدکردن یک مناسبت از مادر ایشان دعوت کنید و رابطهٔ مجدد را کلید بزنید.
در پایان یک پیشنهاد دیگری نیز وجود دارد که مطرح کرده و از شما درخواست داریم در مورد آن فکر کنید، اینکه قبلاً چه کسی اشتباه کرده و مقصر کیست برای شما مهم نباشد. برگردید و به پاراگراف ابتدایی صحبت، بدون هیچ مقدمهای با همسرتان یک قرار همسرانه بگذارید و در آن قرار فقط از خودتان و زندگی در پیشرو صحبت کنید.
در همان جلسه در موردبحث عذرخواهی و خواستههای طرفین قرار دیگری را تنظیم کنید یعنی بگویید این مطلب را بعداً پیگیری خواهید کرد که طبق صحبتهای قبلی پیش رفته و ماجرا را ختم به خیر کنید. مطمئن باشید با عادیشدن روابط توقع عذرخواهی از طرفین بیمعنا شده و ایشان نیز بهصورت خودکار اشتباهات و صحبتهای خود را یا عملی و یا زبانی که همان عذرخواهی باشد جبران خواهد کرد.
بعد از شروع و عادیشدن این رابطه مواظب باشید که با مهارتهایی که در جلسهٔ قبل بیان شد پیش رفته و ظرافتهای رفتاری و گفتاری با مردان را بیاموزید. این کسب مهارتها و بهکارگیری مهارتهای قبلی را در دستور کار قرار داده تا از مشکلات بزرگتر جلوگیری کنید.
موفق باشید.