منو همسرم فامیل هستیم و رابطه از جانب من شروع شد و سریع هم ازدواج کردیم حتی با اختلافات شدید خانواذگی چون خانواده ها در گذشته باهم مشکل داشتند
بعد از اون همیشه دعوا داشتیم همسرم اول دانشجو بعد سرباز بعدکار نداشتن
برای خونه رفتنمون یکبار حرمتای بین خانواده ها شکسته شد یکبار هم بعدش بخاطر پول مجلس
من و همسرم همیشه دعوا داشتیم تا اینکه دوباره بین همسر من و خانواذه من دعوا گرفت و مادرم اومد کتکش بزنه وقتی فهمید من کتک میخوردم چون تو دعوا کارمون به کتک کاری هم میرسید .بعد اون دعوا همسرم و خانوادش منو بلاک کردن و همسرم میگه بیا توافقی طلاق بگیریم
صبح میره اخر شب میاد جاشو عوض کرده نمیزاره بهش دست بزنم گفته حق نداری بری بیرون گوشیمو میخواد بگیره اما من هی التماسش میکنم چون دوسش دارم حتی به پدرش زنگ زذم و مث همیشه عذرخواهی کردم
همسرم هیچ وقت منو ندید من وقتی بیمار بود خرجی میداذم اجاره خونه داذم و به کسی نمیگفتم و ایشون هم میگفت وظیفته
الان موندم چیکار کنم تا دوباره همه چیز درست بشه چون من دوسش دارم
-------------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
با سلام به شما کاربر محترم
نگرانی و دغدغه شما رو می‌فهمم، اما در این زمینه بهتر است از واسطه ها کمک بگیرید تا رابطه همسرتون با شما دوباره شکل بگیرد. درسته که از پدر شوهرتون خواستید که پادرمیانی کند، ولی اگر افاقه نکرد، بهتر است دوباره با ایشون یا حداقل مادر شوهرتون صحبت کنید و از اونها بخواهید که واسطه شوند. در ضمن درباره اختلافاتی که شما و همسرتون با هم دارید، باید یه فکری کنید که چگونه مسائل پیرامونی خودتون رو بدون دعوا و ایجاد تنش حل کنید؛ زیرا اگر بنا باشد که همچنان مانند گذشته بخواهید با تنش و دعوا مسائل رو حل کنید، در اون صورت این رویه نیز در آینده تکرار خواهد شد.
بنابراین ضمن اینکه از واسطه می خواهید که پادرمیانی کند تا همسرتون به زندگی اش برگردد، یک توافقی نیز بین شما و همسرتون باید شکل بگیرد تا برای اختلافاتی که با هم دارید به یک توافقی برسید تا مبادا در آینده دچار مشکل شوید.
موفق باشید.
بله متوجه شدم شما نیستی
بنظرم اگه شک داری وال مشاوره برو و بعد اگه تائید کرد، جدا شو چون این زندگی نیست جهنمه! مخصوصا اگه بچه ندارید راحت تر میشه تمومش کرد
جنگیدن برای عشق یکطرفه بی فایدس.باید جفتشون همو بخوان .
اون کامنته که نوشته (تومجردی و معنی جنگ رو نمیفهمی)رو بنده ننوشتم.
اقا علیرضا تو کامنت یلدا بامن حرف زده بودی .همون روز جوابت دادم ولی مسئولان تایید نکردن .وگرنه ادم بی محلی نیستم
سلام.میتراخانم من متوجه منظورتون نشدم،الان من چیزی از شما نپرسیدم و اصلا نگفتم شما بی محل هستید!!!!!!فکر کنم اشتباهی شده.
سلام.حکایت دوست منه.داستانش طولانی میشه بنویسم.واما شما.نطر من اینه التماس نکن.خودتو دست کم نگیر.کسی که میخاد بره بزار بره.محکم باش عزیزم.اگه نمیخادت محبت ازش گدایی نکن.توهم ازش فاصله بگیر.ونشون بده که برات مهم نیست.ببین مرد اگه زنش رو نخواد دیگه تاابد نمیخادش .تونمیتونی جلوش بگیری یا راضیش کنی یا مجبور.اینو ازمن داشته باش.خودت کناربکش.من خودم سنم بالاس.ولی اگه هم ازدواج کنم وچیزی بگه بهم.میگم اگه ناراحتی یا از زندگی کردن بامن راضی نیستیبرو.یااگه دلت پیش یکی دیگس بدونه عذاب برو.انشااله موفقیت های بهتری برات مهیا بشه
تو مجردی
و جنگیدن برای زندگی رو نمیفهمی
لطفا اسم بزارید چون بعضی از دوستان فکر میکنن من مینویسم.!!!
سلام دوست عزیز
از اتفاقی پیش اومده خیلی ناراحت شدم. خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا میرود دیوار کج....ازدواجتون از همون اول اشتباه بوده اما به هر حال گذشته بایدتکلیف زندگی تون با ایشون رو مشخص کنید. با هم صحبت کنید. منطقی نه با داد و بیداد. از مادر و پدرتون کمک بگیرید. ببینید التماس و عذر خواهی و معذرت خواهی الان کار درستی نیست. یعنی چی جاشون رو عوض کردن، هیچ مرد عاقل و بالغی این کار رو نمیکنه. هرچقدر شما در حال حاضر بیشتر برید سمتشون، مطمئن باشید همسرتون و خانواده شون از شما دورتر میشن. همسرتون شما رو نمی بینه چون زیاد دور و برشون بودید. چه بسا آخر سر مجبورتون کنند، مهریه هم ببخشید و برید. یا انقدر همسرتون اذیتتون کنه که...اما منزل رو ترک نکنید، هرگز، حتی اگر در خانه زندانی تون کردند منزلتون رو ترک نکنید. اینکه دعواها سر چی بوده و مقصر کی هست، یا شاید هر دو طرف مقصر باشند رو نمی دونم، اما در همه حال وظیفه مرد هست که خرجی بده، اگر شما لطف کردی و اینکار رو کردی نباید جوری باشه که به قول معروف همسرتون وظیفه خودش رو از یاد ببره. هر کس باید بدونه در ازدواج مرد جایگاهی داره و وظیفه ای داره، زن هم همینطور.
گفتید مادرتون میخواستن ایشون رو بزنن، نه مادرتون راه درستی انتخاب کردند، نه کار همسرتون درست بوده که شما رو میزدند.
خلاصه کلام اینکه، هر چه زودتر تکلیف زندگی تون رو مشخص کنید، حتی اگر خانواده ها نمی تونن با هم کنار بیان، از ریش سفیدی، بزرگتری کمک بخواین.
و باز هم میگم منزلتون رو به هیچ عنوان ترک نکنید.
سلام.
تا خم نشوید کسی سوارتان نمیشود.
نلسون ماندلا
ببینید اولا شما خودتون بهش رو دادید چرا اجاره خونه رو شما دادید؟!مخارج خونه به گردن مرده زن هیچ مسئولیت و وظیفه ای نداره،بعضی از ما مردا وقتی بهمون رو میدن پررو میشیم.ولی بنظرم اینم یک دعوای زن و شوهریه و زودهم مثل دعواهای قبلی به دوستی میانجامه پس صبر داشته باشین.یکم التماس رو بزارید کنار و بجاش آرایش کنید و لباس مورد علاقه اونو بپوشید(البته شما جای خواهرمن هستید که اینطوری میگم فکر بدنکنید)چیزی که اون دوست داشت رو بپذید و اگر میخوایید دلشو بدست بیارید التماس نکنید باهاش حرف بزنید اونم جدی و البته احساسی چون ما مردا وقتی زنمون التماس کنه سوء استفاده میکنیم!البته هرچند الان صدای آقایون درمیاد.درضمن مردهای متاهل برای پررویی و ترسوندن زنشون الکی میگن طلاق و ادای بچه محل غیرتی درمیارن شما باور نکن.موفق باشی