/بسم رب الشهدا والصدیقین/ *** شهید علی اسکندری *** در سال 1342 در روستای فیض آباد همدان پا به عرصه گیتی نهاد. هفت ماهه به دنیا آمد ولی خدا خواست زنده بماند تا خودش مرگ را به بهترین شکل انتخاب نماید، او روز به روز بزرگتر میشد و از همان کودکی آثار هوش و ذکاوت از چهره اش هویدا بود. برای ادامه تحصیل وارد حوزه ی علمیه شد. با حمله ناجوانمردانه صدامیان به خاک اسلامیمان او در طی سه مرحله به جبهه های نور شتافت و رشادتها نمود. پدر شهید میگفت: بنده عازم سفر مکه بودم و علی آهنگ جبهه کرده بود، مادرش به او گفت صبر کن پدر از مکه برگردد و آن وقت برو. سرش را پایین انداخته بود، گفت مادر!... پدر به زیارت خانه خدا می رود و من به زیارت کربلا! تو دوست نداری ما هر دو زائر کوی محبوب باشیم. در مکه بودم شبی در منا در خواب، نامه ای بدستم دادند بیدار شدم و احتمال دادم علی به شهادت رسیده در همین موقع یکی از زوار از کاروان نزد من آمد و گفت خواب دیده ام که موسم حج سال بعد فرا رسیده و می گویند از میان شما فقط آقای اسکندری به مکه خواهد رفت. مراسم حج به اتمام رسید فرزند بزرگم در فرودگاه به استقبال آمده بود از او سئوال کردم که علی شهید شده است؟ با گریه پاسخ داد بله... علی شهید شد. در تاریخ 1361/07/10 در سن هجده سالگی در محور قصر شیرین- نزدیک ترین مکان به کربلا- تپه شیرودی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به مهمانی سالار شهیدان دعوت شد. همسنگرش میگفت در لحظات آخر فریاد یازهرا ی علی تا سه مرتبه بلند شد او را از سنگر خارج کردیم و در کنارش نشستیم، این شعر را آرام آرام زیر لبانش زمزمه می کرد: "سوی دیار عاشقان رو به خدا می رویم بهر ولای عشق او به کربلا می رویم" التماس دعا
باسلام وتشكر
خدايا ما را مديون شهدا نميران كه اسايش وارامش و اقتدار ايران از سرمايه خون تك تك شهيدان است
سلام علیکم
خواهش میکنم
الهی آمین... بله کاملا درسته
ادت مزد مردان خداست....
ممنون از پست زیبای شما باران جان استفاده کردیم
بله درسته...خوشا به سعادتشون
خواهش میکنم عزیزم
ممنون
شهادت مزد مردان خداست...
شهید عزیز من وامثال من به وجودت به اینکه انقدر شجاعت و مردونگی داشتی افتخار میکنیم..جای شهدا تو قلب ماایرانی ها امنه ...
ممنونم
شهدا زنده اند و نزد پروردگار روزی می گیرند....
تشکر از شما
واقعا شرمنده شهداییم...
خواهش میکنم.
ممنون
بله درسته....