هيچ وقت احساس جواني نكردم!دلم خونه/ دوباره عاشق خواهم شد

01:28 - 1393/06/23

روز به روز ميگذره و من مطمئن تر ميشم كه بي فايدم...چيزي ندارم كه كسي بخواد من همسرش باشم..چيزي ندارم كه كسي بخواد عاشقم بشه...عشق كه زياد ..چيزي ندارم كسي تحملم كنه...
مردم حق دارن..كسي بين خوب و خوبتر نمياد بد انتخاب كنه..
از 18 سالگي قرص اعصاب ميخوردم.بشددت  افسرده و قاطي ..تا بيست و يك سالگي...عاشق شدم و بعد قرصامو كنار گذاشتم...اما استرس و اضطراب و ترس هميشه دارم كه گاهي دلايل خيلي ساده دارن..

چند هفته پيش دكتر بهم گفت كم كاري تيروئيد و تنبلي تخمدان دارم...گفت تا 50 سالگي بايد قرص بخورم... و بعد از ازدواج درمان ناباروري...

هنري ندارم ..حتي يه آشپزي ساد ه هم بلد نيستم...

حتي با داييمم ميخوام حرف بزنم دست و پام ميلرزه..

دنيام تاريك تاريك...

چزو سه نفر اول كلاسم اما نه رشتمو دوست دارم نه كسي رشتمو قبول داره...

هيچ وقت احساس جواني نكردم...دلم خونه...

بي هنرم چون مادرم گفت نكن بعدا ياد ميگيري و وقتي بعدا رسيد من گفتم هنوز وقت هست .. و حالا بايد نگران اين باشم كه دير...

مريضيمم دست خودم نيست كه..

دستمو بالا بردم دعا كردم دوباره عاشق بشم ...اما هنوز تنهام دو سال دعا ميكنم اما هنوز تنهام...كسي منو نميخواد اين خيلي بده ..

نميدونم  بايد چيكار كنم...با اين همه استرس و اضطراب و ترس و وحشت...

http://btid.org/node/40712

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 7 =
*****
تصویر sagheh
نویسنده sagheh در

سلام ممنون ازتون

تصویر hadi_n
نویسنده hadi_n در

در ضمن از اونجا که بنده دانشجو پزشکی هستم کم کاری تیرویید بیماری شایع ای هست و در اکثر موارد مشکل خاصی وجود نداره و با یه قرص خوب کنترل میشه

 

البته اصولا استرس.. ایجاد نمیکنه اما خب ممکنه مشکلاتی مثل اختلال خواب و افسردگی و کمبود انرزی ریزش مو.. درست کنه

اکه ازمایشای تیروئیدتون هنوز کنترل نشده حتما به پزشکتون مراجعه کنید

تصویر hadi_n
نویسنده hadi_n در

سلام خواهر گرامی

بنده خودم مدتی(چند سال) این مشکلات رو داشتم استرس بالا و وسواس فکری شدید جوری که زندگی برام خیلی سخت بود اما تلاش کردم

هم تقوا رو تا حدودی به لطف خدا رعایت میکردم هم خیلی دعا... میکردم

البته از مشاور و .. هم استفاده میکردم و تلاشم رو برای حل مشکل میکردم (این خیلی مهمه)

اخرش هم مولا امام رضا(ع) به واسطه یکی از همین مشاور ها جواب منو داد و الان خیلی خیلی بهترم و واقعا از زندگی لذت می برم

 

الان به سمت خداوند کشیده میشم و تا جایی که می تونم به دین عمل میکنم و همه این ها رو از لطف خودش میدونم که اگه اون دوران سختی نبود امکانش خیلی کم بود که من با این وضع جامعه بتونم له سمتش برم

 

پس ناراحت نباشید(هر چند میدونم خیلی خیلی سخته) و از خدا کمک بخاید بالاخره به جور جواب بهتون میده و اینم بدونین که دعای مستجاب نشده اینجا تو اون دنیا خیلی برای ادم خوبه

 

بلا و مشکل کارخانه انسان سازی هست خداوند ما را دوست دارد

 

تصویر مهسا
نویسنده مهسا در

سلام خواهر گلم

عزیزم چرا اینقدر نا امیدی؟؟؟

مشکلات شما در مقابل مشکلات خیلی های دیگه چیزی نیست که!!ماه عسل رو میدیدی؟ اگه دیده باشی مردم با چه مشکلات وحشتناکی بازهم امیدوارند و زندگیشون رو ادامه میدهند

شما تمام تلاشت رو بکن و ارتباطت رو با خدا قوی تر کن مطمئن باش خیلی از مشکلات روحی حل میشه، من یا هر دختر دیگه ای مشکلاتی داریم، باورکن شاید مشکل من برای شما قابل تحمل هم نباشه اما راضی به رضای خدا باشیم

همه توصیه هایی که دوستان عزیز کردند رو بخونید و عمل کنید واقعا سعی کنید خودتون رو از این فضا دور کنید و به چیزهای خوب فکر کنید

من براتون دعا میکنم یاعلیheart

 

تصویر حلما
نویسنده حلما در

سلام دوست عزیز

فرصت نکردم همه ی نظرات رو بخونم بنده چند نکته به ذهنم رسید که عرض میکنم و امیدوارم مشکل شماهم برطرف بشه.

اولا بهتون تبریک میگم که جزو سه نفر اول کلاس هستید مهم نیست رشتتون چیه و یا چه دانشگاهی درس میخونین مهم اینه شما از همکلاسی هاتون بالاترید. حتی اگه از یک نفر هم از لحاظ سطح علمی بالاتر باشید این خودش یک ویژگیه مثبته.

شما تحصیلکرده هستید چیزی که خیلی از دخترها و پسرها به دنبالش نیستن حتی با اجبار خانواده!!!

مثلا نه درس میخونند و نه کار میکنند و نه دنبال یادگیریه مهارتهای زندگی هستند. در کل بخواهیم جمع بندیشون کنیم هیچی نیستند بیخیاله بیخیال.

باز شما یه دغده ای دارید که مثلا فلان چیز رو بلد نیستم. یا فن بیان خوبی ندارم یا ...

بلد نبودن عیب نیست عیب اینه نرید دنبالش و براتون بی اهمیت بشه.

توصیه های من به شما:

1-ادامه ی تحصیل تا مراحل بالاتر+کسب رتبه ی برتر در کلاس

2-شروع آشپزی،یا کلاس ثبت نام کنید یا از فردی(مثل مادر،خواهر ،دوست،فامیل و یا ...) تقاضا کنید تا بهتون اموزش بده و یا اینکه کتاب تهیه کنید.

3-مهارتهای خانه داری رو افزایش بدید. یک دختر هرچقدرم که تحصیل کرده و اجتماعی و ... باشه باز هم مهارتهاش در زندگی به چشم همه میاد.(منظورم در نظر گرفتن حرف مردم نیست،اصلا نباید به حرف و حدیث مردم توجه کرد)

4- روزانه یه وقتی رو بذارید رو فن بیانتون کار کنید. و سعی کنید در کنفرانس های کلاسی بیشتر شرکت کنید. حتی اگر کسی خواست در کلاس شمارو به سخره بگیره، محکم باشید،دستپاچه نشید و در کمال ادب و احترام جوابش رو بدید.

5- یک دفتری بردار و کارهای مفید و غیر مفید روزانه اتون رو در اون بنویسید.مثلا یک روزتو بدون یادگیریه مهارتی سپری کردی این میشه جزو کارهای غیر مفید(تاریخ اون روز رو ثبت کن). یا اگه حتی یک خط از کتابی رو مطالعه کردی در اون دفتر جزو کارهای مفید بنویس. اینطوری خیلی از چیزارو متوجه میشی فقط استارتشو بزن.

6-از تنها بودن خودداری کنید،بلاخره دخترها محدودیت هایی دارند ولی تاجایی که مغایر با ارزش های خانوادتون نیست تفریحات روزانه ای با دوستاتون و یا اقوامتون داشته باشید.

7- سعی کنید یاد گیرنده ی قوی ای باشید( چه کلمه ای گفتمlaughcheeky). توضیح بیشتر: افرادی که در خانواده،فامیل،دانشگاه  قبول دارید زیر نظر بگیرید و ویزگی های مثبتشون رو بدست بیارید و اونها رو در چندین مرحله خودتون به اجرا در بیارید.مثلا دوستتون خیلی انسان تلاشگر و زحمت کشیه شما هم سعی کنید از ایشون این ویژگیه خوب رو یاد بگیرید.(مطمئنم انقدر عاقل هستید که خوب و بد رو ازهم تشخیص بدید.)

ببینید دوست عزیز خودتون به خودتون باید کمک کنید اگه بخوای همین طوری روزهارو بدون کار مفیدی سپری کنی و همش دعا و نذر و نیاز که خدایا زندگیمو تغییر بده این غیر ممکنه(خدا گفته از تو حرکت از من برکت).

بلند شو یه نفس عمیق بکش ،به خدا توکل کن و برو به سمت پیشرفت و روشنایی.من به شما اطمینان میدم دنیای تاریکی که ازش حرف میزدی برات روشن میشه فقط تو باید اراده کنی و محکم باشی.

مطمئنم دنبال این روشنایی هستید که در این سایت این پست رو ایجاد کردید.

پس اگه میخوای به ارزوهای قشنگت برسی باید تلاش کنی و ناامیدی و ناراحتی و تلقین های بیجا که من چیزی بلد نیستم و .................... رو بذاری کنار.

در این راه با مشکلاتی هم مواجه خواهی شد ولی رمز موفقیت ایمان و صبر و پشتکاره اینو هیچ وقت فراموش نکن.(ایمان و صبر و پشتکار مدام با خودت تکرار کن)

البته تمام مواردی که بالا گفتم زمان بر هست و یکی دو روزه جواب نمیده.

منتظر پست جدیدی از شما هستیم ولی با کلی تغییراتwink

التماس دعا

 

 

 

 

 

 

 

تصویر elham63
نویسنده elham63 در

سلام دوست عزیز...اول از همه براتون از درگاه خداوند شفاعت و سلامتی رو خواستارم...

اما شما با افکار منفی خودتون رو بیمارکردین...اگه فکر کنین زیبا هستین حتما زیبا میشین...

من به مدت 2 سال هست که هرازگاهی دچار افسردگی میشم...با مشقت زیاد فوقم رو گرفتم و فعلا بیکارم و ازدواج نکردم و سنم هم 30 ساله...اما یه چیز رو سعی کردم در خودم تقویت کنم اونم به یاد خدابودن و فقط داشتن افکار مثبت نه منفی...

انسان زمانی که فکرش رو با کوچکترین چیز مشغول کنه دیگه منفی فکر نمیکنه...شما هم بهترین راه درمانتون ورزشه چرا که من باورزش روحیه گرفتم...کلاسهای جانبی هم برین...به خودتون برسین مثلا تغذیتون ، ظاهرتون و ... هر طور دوست دارین بپوشین بدون توجه به حرفای دیگران....از قدیم گفتن در دروازه رو میشه بست دهن مردم رو نمیشه بست...

به خدا اگه این راهایی که گفتم رو امتحان کنین مطمئن باشین حالتون خیلی خوب میشه و خودتون رو پیدا میکنین...

براتون آرزوی سلامتی و خوشبختی میکنم...

تصویر هانا
نویسنده هانا در

دعا کنی که عاشق بشی؟عاشقه یه پسر ؟!!!!!تو تصور میکنی اگر عاشق بشی مشکلاتت حل میشه؟تایید میخوای خانومی؟آخه چرا باید کسی تاییدت کنه تو داری زندگی میکنی وجود داری همین کافیه تا زندگیتو بسازی حرفه هیچکس برات مهم نباشه کاریو بکن که دوس داری رشتتو تغییر بده برا چی داری به جای یه کسه دیگه زندگی میکنی؟تو اصلا زندگیت با خودت فرق داره خودت باش مسیره خودتو پیدا کن رشتمو کسی قبول نداره یعنی چی؟مگه کسی باید قبول داشته باشه؟اصلا چرا بقیه باید زندگی کردنه کسی براشون مهم باشه ؟مردم روزانه هزاران حرف میزنن که شاید به یکی دوتاش اعتقاد داشته باشن و ازش مطمئن باشن داری رو حرفا و افکاره کی زندگی میکنی؟کسایی که هنوز تو درست و غلط بودنه حرفای خودشون موندن!!!!چرا انقد به خودت ظلم میکنی نکن اینکارو ......شما تصورت از عاشقی چیه؟اکثره آدمایی که میگن ما عاشقیم در اصل عاشقه خودشونن نه طرفه مقابل چون خوشحال هستن با اون شخص عاشقش هستن چون باهاش آرامش دارن عاشقش هستن چون اون طرف پایه و همفکرشونه هم سلیقه هستن همزبون هستن و خیلی چیزای دیگه که فقط به خاطره خودشونه نه اون آدم اصلا اینا عاشقی نیست اینا تاییده فقط و قرارم نیست جز این باشه عشق انتخاب نمیشه و نمیتونی بخوایش یا نخوایش پس لطفا نشین دعاهای الکی بکن بعد نگرفتی بیشتر خودتو داغون میکنی اگر منظورت دوست داشتنه فقط به دعا نیست کسی یهویی بهش الهام نمیشه بیا برو این خانومو دوس داشته باش ...عزیزم برا زندگیت و خودت ارزش قائل باش اینجوری هدرش نده ماهییو هر وقت از آب بگیری تازه س از الان شروع کن زندگی کردنو الان منتظری یکی بیاد یه تغییری تو زندگیت بده باور کن تا ابد صبر کنی این اتفاق نمی افته تو خودت باید زندگیتو تغییر بدی اگر اینکارو نکنی یکی میاد بدترش میکنه چون آدما دنباله آرامش هستن مخصوصا آقایون که درگیریای فکریشون از ما بیشتره یکمم منفی باف تر هستن به خدا حیفه اینجوری زندگی کنی یه تصمیم خوب برا زندگیت بگیر دعا کردن خوبه ولی در عمل خودت به فکره خودت باش و با توکل به خدا چیزاییو که مناسبته وارده زندگیت بشه تو الان خودت اینهمه اعتماد به نفست پایینه ناراحتی کسی وارده زندگیت شد نمیتونه زیاد تحمل کنه بدتر میشه حالت دقت کن از خدا چی میخوای نگو عاشق بشم بگو مسیر نشونم بده راهمو جلو پام بذار مسیری که براش آفریده شدمو بهم نشون بده 

تصویر qaz
نویسنده qaz در

آبجی جونم اخه این حرفها چیه میزنی؟یعنی که چی اخه؟؟مگه چند سالته نکنه 35 سالت شده که اینطور ....؟؟؟دست بردار بابا.واقعا چرا فکر کردی فقط خودت اینطوری هستی .فکر کنم من اینقدر که از مشکلاتم توی این سایت حرف زدم کم کم دیگه همه جیغشون دربیاد.اینکه دلم میخواد ازدواج کنم ولی واقعا هیچکی منو نمی بینه و...اینکه هر وقت میبینم کسی ازدواج کرده میگم یعنی چه طوری این شانس واسش بوجود اومده و اینکه موضوع به این سادگی که توی زندگی هر بشری اتفاق میفته یعنی ازدواج واسه من شده یک آرزوی دست نیافتنی و از اینطور حرفها که اصلا دوست ندارم بگم چون هم داغ دلم تازه میشه هم اینکه متاسفانه بعضیها که نظرم رو میخونند ظرفیت ندارند طوری که من یکبار از گذاشتن مطلبم پشیمون شدم.من متوجهم چی میگی اصلا هم وعده سرخرمن نمیدم چون خودم چشیدم. 16سالم بود دوست داشتم ازدواج کنم همه میگفتن وقتی بری دانشگاه و وقتی 23 سالت بشه خواستگارا از سروکلت بالا میرن.الآن هم دانشجو ام  هم23 ساله ولی زهی خیال باطل...عزیزم الآن فکر میکنی با غصه خوردن و خودتو اذیت کردن فرجی میشه باور کن غیر از اینکه سوژه میدی دست افراد بی جنبه هیچی دیگه عایدت نمیشه.درثانی تو تا25 سالگی هم ازدواج کنی همه میگن زوده و هنوز بچه ای پس دیگه این ناراحتیها واسه چیه .ضمنا خواهش میکنم التماس میکنم برای سرماخوردگیت هم دیگه قرص نخورمگه میخوای دور از جونت به سرطان دچار بشی ؟قرص اعصاب و ...آتیش بزن بریز دور.پس لابد ازدواج کنی و بچه دار بشی تازه موقع مشکلات زندگیت فرابرسه دیگه اون موقع میخوای قرص چی بخوری؟؟؟؟خواهشا دست بردار .حالا یکی از تفاوتهای من با تو اینه که من حتی با اعضای خانوادم هم میخوام بحرفم میلرزم و استرس میگیرم!خنده داره نه؟؟بعد من هم مشکل تو رو داشتم ولی ترسیدم قرص بخورم واسه همین رفتم پیش طب سنتی الان دارم تازه شروع میکنم حدود45 روز درمانم طول میکشه.تو هم فقط برو پیش طب سنتی .قرص ممکنه یک فایده داشته باشه صدتا عوارض و مشکل که سرطان روی شاخشه.اصلا بیخود نیست یکی بخواد خودکشی کنه قرص بخوره اصلا تاحالا دیدی یکی برا خودکشی بره داروی گیاهی مصرف کنه؟؟؟

بعد خوش به حالت حداقل جز سه نفر اولی من که دو ترم مشروط شدم.ببین روزی چندساعت وقت بذار از هنرهای راحت و درامد زا شروع کن .کاش میشد یک جوری واست ایمیل میکردم چون یک سری اموزش نقاشی صفحه آرایی فتوشاپ طراحی پوستر ساخت کلیپ و زبان فرانسه و مهارتهای زندگی و....دارم فقط کافیه روزی 2ساعت وقت بذاری.

دوستم بلبل زبونی منو به بزرگی خودت ببخش .ببین من نمیدونم تو الآن شرایط زندگیت چطوریه یا مثلا دانشگات از شهر خودت دوره یانه ولی اگه واقعا میتونی ضمن حفظ جوانب احتیاط برو به روستا ها سر بزن برو جاهاییکه تاحالا نرفتی و آدمهاش رو ندیدی باهاشون دوست باش و ارتباط داشته باش مثلا مسجد یک روستا میتونی سر یک ساعت بری و اونجا ضمن حفظ اعتماد به نفست برنامه های مختلف بذاری برای اهالی و خلاصه کارایی از این قبیل میدونی چقدر دوستای خوبی پیدا میکنی میدونی چقدر حالت خوب میشه.مسجد و حسینیه و هیات و ...به خدا اینقدر حالت رو خوب میکنه ولی باید حواست باشه که اعتماد به نفس داشته باشی و توکلت فقط به خدا باشه و اصلا در مورد مشکلاتت به خصوص ازدواج طوری رفتار کنی که خودت بهتر میدونی دیگه کسی سواستفاده نکنه.من نمیتونم توضیح بدم ولی خودت باید تجربش کنی که بفهمی چه لذتی داره.مطلب آخرم بگم ورفع زحمت و اینکه حواست باشه این دیگرانند که از کنار تو نبودن سرشون کلاه رفته .تو باید دلت به حال اونها بسوزه این طرز فکر رو داشته باش ببین چه ها که نمیشه.ببخشید که سرت رو درد اوردم

تصویر mohammad-09362

دنبال قرص و شربت و دکتر متخصص و این جور چیزها نرو. به درد نمیخورن. من تا سال پیش یه مشکلی داشتم که به خاطرش قرص هم میخوردم و دکتر متخصص هم گفته بود باید تا آخر عمرت قرص هارو بخوری و البته تا چند سال دیگه هم باید پیوند عضو  بشی و ....
با اجازتون پیش دکتر طب سنتی رفتم و 1 سال نسخه های گیاهی و درمانی ایشون رو مصرف کردم و در حال حاضر قرص مصرف نمیکنم و سالم شدم. جالبه بدونید با مصرف اون نسخه های گیاهی حتی اخلاق و رفتارم هم تغییر کرد. من هم مثل شما اون موقع افسرده بودم

از من به تو نصیحت خواهرم : برو پیش دکتر طب سنتی و نسخه هاش رو به مدت یک سال ادامه بده تا کامل خوب بشی. هر دفعه که داروهای گیاهیت تموم شده دویاره بهش مراجعه کن

هیچ بیماری غیر از مرگ غیر قابل درمان نیست

تصویر sagheh
نویسنده sagheh در

خيلي دوستدارم ازدواج كنم...شايد شرايط عوض شد و حس مسوليت رو بل اجبار بهم تحميل شه بهتر باشه..اما از طرفي ميترسم اين اتفاق بيفته ولي ميگن همه ي مردا هميشه به زن ديگه اي فك ميكنن و ..اين منو به وحشت ميندازه..ميترسم اوضاع خرابتر از اين بشه.

برام دعا كنين يكم عاقل بشم.

خسته شدم از بس جلو رام بن بست ديدم . دوس دارم مفيد باشم....و احساس جواني كنم...

تصویر هانا
نویسنده هانا در

آخه این چه حرفیه این افکار چیه که شما داری مردا همیشه به یه زنه دیگه فک میکنن!!!!!!!!!مرد وفادار کم نیست خانومی این چیزارو نگو

تصویر sagheh
نویسنده sagheh در

سلام.ممنون از راهنمايياتون هر چند بعضيا زدن اما بازم ممنون وقت گذاشتين.

يه سوال ديگه داشتم من آدم عصبي هستم يعني ممكنه الان يه عالمه حرفاي نامربوط مثلا ايكاش نبودم و كلي كفر به خدا بگم..و بعد آخر چشم شروع كنم به گريه كردن وغلط كردم خدا...از طرفي من تو زندگي روزنه نميبينم كه بخوام بخواطرش حركت كنم...

اين كه ميگين فكرتو عوض كن راحت اما تو عمل خيلي سخته .باور  كنيين  منم برا خلاص شدن از اين اوضاع خيلي كارا كردم..اما فايده نداشت..كتاب اثر از فلورانس اسکاول شین رو خوندم چن تا كتاب ديگه ...اما فايده نداشت...سر يك ماجرا آنقد مطمئن حرف ميزدم دوستام ميخنديدن بهم.اما من ميگفتم ميشه.تقريبا يك سال و نيم طول كشيد...اما اتفاق نيفتاد ...كار دور از ذهن نبود اما نشد...

قبلنا خيلي نماز مستحبي و دعا و ...ميخوندم نماز حضرت فاطمه كه شده بود جزئ نمازاي يوميم...اما خب ...گفتم كه نشد...

مطمئنا  من هرچي بگم شما يه چيز ميگين..

تصویر mahseta
نویسنده mahseta در

سلام

1- یه توصیه ای براتون دارم که تجربه شده هست .اینجا جاش نیست که مفصل توضیح بدم 

اگه دارو درمانی تا الان نتونسته روی شما اثر کنه و پیش مشاور هم رفتی ولی باز افسرده گی و استرس و ...داری حتما حتما حتما به یه متخصص طب سنتی مراجعه کن (منظور این عطار ها نیستن منظور پزشک متخصص هست)

جسم و روح شدیدا به هم مربوط هستن . خود من برای سلسله ای از مشکلات جسمی که پیش هر دکتری میرفتم میگفتن هیچیت نیست اما من درد داشتم ولی وقتی رفتم پیش متخصص طب سنتی طی دو ماه تمام مشکلاتم که حل شد هیچ کلی هم سرخوش شدم رنگ پوستم شفاف و روشن شد و حتی مختصر استرسی هم که داشتم کاملا رفع شد وقتی به پزشکم گفتم گفت خیلی از  مشکلات روحی هستن که منشا جسمی دارند و وقتی حل بشن مشکل روحی هم درست میشه و استرس که چیزی نیست بدتر از اینا هم درمان میشه! شما هم در کنار توصیه های مشاور محترم این یه مورد رو هم امتحان کن هیچ ضرری نداره تنها کاری که میکنه اینه که طبعت رو به راه میشه و یه رژیم غذایی که چی بخور و چی نخور بهت میده در کنارش پیش مشاور هم برو 

2- مطمئنم که هیچ فعالیت اجتماعی غیر از رفتن به دانشگاه نداری یعنی از حرفات تابلوست! از این وضع بیا بیرون از قدیم گفتن :کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من!

"هنري ندارم ..حتي يه آشپزي ساد ه هم بلد نيستم..."

اخه ادم به این جمله چی بگه؟ خب برو یاد بگیر مگه بقیه که بلدن چی کار کردن؟ نامه نوشتن به رهروان ولایت و کاربران و مشاور ها هم گفتن اجی مجی بعد طرف همه چیز دان شده!؟ هر کی هر چی بلده خودش تلاش کرده تنبلی نکرده از وقتش درست استفاده کرده از سخت بودن مطالب نترسیده به قضاوت و خندیدن مردم کاری نداشته و ... 

هیچکس غیر خودت نمیتونه کمکت کنه مشاور و دکتر فقط وسیله هستن اینقدر از مدرم نترس نه شما لولو هستی نه اونا به خدا مردم بیکار نیستن که بشینن راجب تو قضاوت کنن که تو چیزی داری که دوست داشتنی باشه یا نه!!

برای زندگیت برنامه بریز هدف مشخص کن بشین فک کن میخوای تا آخر سال در چه سطحی باشی تا دو سال دیگه کجا باشی و ... اصلا وقت نمیمونه سرت رو بخارونی و وقت به این فکرا نمیرسه .

تصویر آقا سعید

همه هم ماشاءالله دکتر!!!!!

از قرص و شربت و کپسول و... زمان مصرف و...

تصویر آقا سعید

سلام دوست عزیز

شما اول خودت به خودت اعتماد داشته باش و خودتو دوست داشته باش .هرچی که هستی و هرکی که هستی رو قبول داشته باش بعد انتظار داشته باش دیگران عاشقت بشن!!!

پس اول رو ذهن خودت کارکن

یا علی

تصویر ستاره
نویسنده ستاره در

البته این کپسول که گفتید بهتر با پزشک مشورت کنن چون کسایی که مشکل هورمونی دارن حساسیتون  بیشتر هست

تصویر آقا حمید

قانون جذب تو روانشناسی میگه که انسان به هر چی فکر کنه همونو جذب خودش میکنه

اگه به بدبختی و آینده بد فکر کنی؛ همین اتفاق واست میفته

اگر هم به خوشبختی و آینده روشن فکر کنی آینده خوبی در انتظارته

بهت پیشنهاد میدم در مرتبه اول چندتا کتاب صوتی روانشناسی دانلود کنی و گوش بدی

خیـــــــــــــــــــلی تو روحیه و دیدگاههات نسبت به زندگی تاثیر میذاره و عوضشون میکنه

اینم لینک‌های دانلود:

===================================================

۱)کتاب ۴ اثر از فلورانس اسکاول شین:

http://audiolib.ir/309-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%AB%D8%B1-%D8%A...

===================================================

۲)کتاب چشم دل بگشا از کاترین پاندر:

http://audiolib.ir/8136-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D8%A...

===================================================

۳)کتاب اعتماد به نفس از باربارا دی آنجلیس:

http://audiolib.ir/548-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D9%87...

===================================================

در ضمن از نظر تغذیه ای هم به خودت باید برسی ها، تغدیه و ورزش خیلی روی روحیه تاثیر داره

برو کپسول فارماتن تهیه کن و روزی یکی بعد از وعده غذایی بخور (البته دوستان من دکتر نیستم ولی این کپسول رو خودم مصرف کردم و مصرف میکنم، قیمتش کمی زیاده (هر عدد بین ۱۷۰۰ تا ۲۰۰۰ تومن)) ولی تاثیراتش روی بدن معجزه آسا است چون تمام ویتامینها و تمام عناصر مورد نیاز بدن رو تو خودش داره

 

راستی کتاب آیین زندگی از دیل کارنگی رو هم تهیه کن قیمت زیادی نداره، این کتابو خودم مطالعه کردم

واقعا خیلی عالیه

 

 

 

تصویر mohsen73
نویسنده mohsen73 در

فقط بگم ما خیلی وقتا خودمون شرایطو سخت میکنیم

همه مشکلات شما قابل حله دیگه چرا گریه میکنیwink

 

تصویر ستاره
نویسنده ستاره در

ببخشید اقای مصطفوی درجوابشون بگم ورزش وتغذیه و دارو که دکتر بهشون داده خیلی کمکشون میکنه مخصوصا کاهش وزن اگر اضافه وزن دارن

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

البته تنبلی تخمدان با مصرف دارو به مرور درست می‌شود. همچنین با مصرف دارو به یاری خدا اضطراب و استرسهای شما نیز به تدریج کم خواهد شد.

تصویر ستاره
نویسنده ستاره در

سلام خواهر گرامی

1-ناراحتی شما کمی بخاطر اختلال هورمونی تون هم میباشد چون وقتی هورمونها بهم میریزه باعث پرخاشگری واضطراب میشه وباید بادارو بیماری تون کنترل کنید و بعد ازدواح هم با دارو میتونید بچه دار بشوی البته بگم تغذیه و ورزش خیلی برای بیماریتون و روحیتون خوبه

2- هیچ وقت برای یادگیری دیر نیست شما میتونید ازالان شروع کنید باکمک مادرتون یا کلاس های بیرون وکتاب اینا رو یادبگیری .

3- عزیزم شما باید به خودت بیای شاد باشی وروحیه واعتماد به نفس تو بالا ببری ومیتونید در همین سایت مطالبی درمورد مشکلت بخونی و راهکار را پیدا کنی و به خدا امید داشته باشی ان شالله خوشبخت بشی .

اگر سوال درمورد بیماری داری بپرس تا جواب بدمcheeky

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام

ضمن تایید گفته‌های ستاره، باید عرض کنم که گاهی اوقات اختلال هورمونی تاثیر زیادی در اضطراب و استرس افراد به خصوص زنان می‌گذارد. شاهدش اینه که مدتی قبل خانم بنده دچار اضطراب و استرسهای زیادی شد که بعدها متوجه شدیم علتش اختلالات هورمونی بوده که با دارو و انجام راهکارهایی، به یاری خدا مشکل خانم بنده حل شد.

امیدوارم هر چه زودتر مشکل sagheh نیز حل شود. مشکل ایشون بستگی به عزم و اراده ایشون دارد. هرچقدر عزم و اراده قوی تر باشد حل این مشکل راحتر خواهد بود.

امّا تجربه‌ای که از این مشکل بدست آوردم، این بود که گاهی تفکرات منفی انسان به دلیل اختلالات هورمونی، اجتناب ناپذیر است. به همین منظور مبارزه با این تفکرات بیشتر فرد را درمانده می‌کند.(البته تنها در این مورد بخصوص) لذا بهتر است شرایط و موقعیت خود را تغییر دهد و بر روی تفکرات مثبت و ویژگی‌ها و توانمندی‌های خود متمرکز شود و خود را با اینگونه تفکرات تمرین دهد.

تصویر مروارید

جناب مصطفوی ممنون 

بنظرمن خیلی خوبه اقایون اطلاعاتی راجع به خصوصیات و رفتارهای خانم ها در یه شرایط خاص داشته باشن. این باعث میشه بعضی مشکلات برطرف بشه. 

تصویر شایسته.

سلام به دوست گرامی
چرا انقدر نا امید؟!!!!!
چرا همه فکر می کنیم مشکلاتمون از بقیه بیشتره؟!!!!
بیماری شما درمان داره پس نیاز نیست نگرانش باشید.
برای این که نگرانیتون در این رابطه کمتر بشه پیش متخصص برید و ازش بخواید درباره بیماریتون توضیحات کامل به شما بده.
اما درباره هنر....!!!!
حالا هم سن و سالاتون از جمله خود من خیلی هنر مندمندیم!
تا حالا مادرتون اجازه نداد خب از الان شروع کنید .آشپزیو که شروع کنید می فهمید انچنان سخت نیست از اینترنت کمک بگیرید آموزش های عالی داره.
انتظار نداشته باشید یه شبه همه چیز رو یاد بگیرید.مثلا همین اشپزی رو چند روز یه بار سعی کنید یه چیزی درست کنید سر چند ماه خیلی از غذاها رو یاد می گیرید .
درباره رشتتون اگر واقعا هیچ علاقه ای ندارید بعد از این که تموم شد برید سراغ علاقه تون.یه چیری بگم بهتون هرگز خودتونو با دیگران مقایسه نکنید.این ادمو داغون می کنه.
از این مقایسه ها جزء این که اعتماد به نفستون کم بشه و هر روز نا امیدتر بشید هیچ چیز نداره.
تلاشتونو بکنید شما الان اول راهید .کار امروزم به شنبه نندازید.تا شروع نکنید فایده نداره .شما خیلی از کارا رو در عرض یه سال می تونید تا حد قابل قبولی یاد بگیرید.
فکر نکنید الان همه ایده الن .چون بیشتریا خودشونو اینجوری نشون می دن .شما اعتماد به نفستو ببر بالا می بینی چه قدر زندگیت تغییر می کنه.
عاشق شو ولی عاشق خدا...عاشق ائمه...خودتو بسپار به اونا.
نا امید نشو...
ان شاءالله یه روز شما بیای تو این سایت به ما امید بدی و بگی چرا نشستید ؟ چرا کاری نمی کنید؟
ان شاءالله خوشبخت بشید.

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام، ابتدا از اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.

اینکه فکر می‌کنید کسی نسبت به شما تمایلی ندارد و ... این صرفا برداشتهای شما از رفتارهای دیگران است؛ چون شما در ذهن و فکر دیگران نیستید که چه نظری نسبت به شما دارند.

بهتر است به جای متمرکز شدن روی این مسأله (که مطمئنا تمرکز زیاد روی این مسأله باعث منحرف شدن از اصل موضوع می‌شود) به این فکر کنید که چگونه این اعتماد به نفس پایین خود را ارتقاء دهید؟ چگونه مهارتهای زندگی خود را افزایش دهید؟

یقینا هرچقدر خود را ضعیف بدانید بیشتر آسیب پذیر خواهید شد. ولی اگر توانایی و استعدادهای نهفته خود را شکوفا کنید، باعث ارتقاء اعتماد به نفس از دست رفته شما می‌شود. خدا را شکر که بیماری صعب العلاجی ندارید در حالیکه افراد زیادی در جامعه وجود دارند که مشکلات به مراتب بزرگتری دارند ولی هیچگاه خود را ضعیف ندانسته و با انرژی و روحیه بالا و با مدد از خدای متعال بر مشکلات فائق آمده‌اند.

شرط اساسی در حل اضطراب و مشکلاتتان، داشتن اراده‌ و عزمی محکم است، پس اين اراده را در خود تقويت كنید كه به واقع خواستن توانستن است؛ چرا که در راه مبارزه با مشکلات، احساس ضعف و سستى، آفتى بزرگ است.

در مورد بی هنری و پایین بودن اعتماد به نفستان باید عرض کنم:

تلاش کنید تا مهارتهای زندگی خود را از طریق؛ مسئولیت پذیری در خانه، بالا بردن آستانه صبر و تحمل در هر شرایطی، بکار بردن تفکر منطقی و عقلانی در شرایط مختلف، مطالعه، ارتقاء مهارتهای هنری(رفتن به کلاس آموزش مهارتهای هنری)، مهارتهای ارتباطی و... بالا ببرید.

در نشستهای دوستان (البته به شرط اینکه هدفمند باشد) و نشستهای فامیلی و همچنین سفرهای جمعی و کلاسهای مختلف بیشتر شرکت کنید که همگی اینها باعث ارتقاء مهارتهای ارتباطی، زندگی، اجتماعی و همچنین باعث بالا رفتن اعتماد به نفس شما می‌شود.

در کلاسهایی که موجب بالا رفتن مهارتهای شما می‌شود، شرکت کنید؛ مانند کلاس خیاطی، آشپزی، شیرنی پزی، صنایع دستی و ... که همگی اینها علاوه بر بالا بردن مهارتهای شما باعث حس موفقیت در شما می‌شود.

ارتباط محبت آمیز با مادر و اعضای دیگر خانواده و یا دوستان صمیمی را تقویت کنید. لذا در صورت امكان در فرصتهايى كه چند روز تعطيل هستيد يك مسافرتى را ترتيب دهيد و با جمع خانواده مسافرت كنيد تا يك تنوع در وضعيت زندگى شما به وجود آيد.

سعی کنید از تنهایی که باعث بوجود آمدن افکار یا نگرشهای منفی نسبت به خود می‌شود، خودداری کنید. لذا هرگاه افکار منفی به ذهنتان آمد، بلند شوید و جای خود را تغییر دهید مثلا خود را به چیزی مشغول کنید یا اینکه در جمع قرار بگیرید یا اینکه دیدوبازیدتان را بیشتر کنید. همانطور که در آموزه‌های دینی آمده است دیدوبازید و صله رحم باعث شاد شدن و رفع نارحتی فرد می‌شود.

سعی کنید با حفظ خونسردی و به صورت منطقی به قضایا نگاه کنید.

با افرادی که نگرش مثبت و پر انرژی هستند، بیشتر رفت و آمد کنید.

ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت(علیهم السلام) را بیشتر کنید؛ زیرا اینگونه ارتباط زمینه‌ای برای موفقیت و آرامش شما در زندگی می‌شود.

از آنجایی که معمولا مضطرب و استرس دارید، ورزش کردن خیلی می‌تواند به تغییر روحیه شما کمک کند. پس بهتر است هر چه زودتر ورزش(پیاده روی، بدنسازی و...) را شروع کنید. در کنار ورزش کردن تغذیه خود را نیز در نظر داشته باشید لذا جدول تغذیه مناسب برای شما ضروری است؛ زیرا نوع تغذیه روی حوصله و روحیه فرد اثرگذار است. لذا اگر بتوانید با یک متخصص تغذیه در این رابطه صحبت کنید و برنامه غذایی برای شما تنظیم کند، بسیار خوب است.

در کنار رعایت مسائل فوق، سعی کنید هرچه زودتر ازدواج کنید؛ زیرا یکی از آثار مفید ازدواج، ایجاد کننده آرامش و برطرف شدن اضطراب و باعث رفع تنهایی افراد می‌شود. البته با توجه به اینکه سن بالایی ندارید بهتر است نسبت به گزینش همسر، عجولانه تصمیم گیری نکنید و سعی کنید با فردی که تناسب لازمه را با شما داراست، ازدواج کنید.

البته در مورد یافتن فرد مناسب باید عرض کنم که این مشكل، تنها مشكل شما نيست، بلكه مشكلى است كه بسیاری از دختران با آن دست به گريبان هستند و برخى هم در دست تقدير است. پس وجود چنين مشكلاتى طبيعى است و عوامل متعددى در بروز آن دخيل هستند و بعضى از اين عوامل در دست شما نيست. در اين صورت نبايد نگران آن باشيد و ذهن خود را به آن مشغول کنید به گونه‌‏اى كه مانع زندگى روزمره شما شود؛

زيرا هیچ انسانی نمى‏‌تواند تمام شرائط و امكانات را بر وفق مراد خود فراهم کند، ولى مى‌‏تواند خود را با شرائط موجود وفق دهد و هماهنگ سازد در صورت اول هميشه نگران و ناراحت و غمگين و افسرده خواهيد بود و در صورت دوم با ابتكار و خلاقيت و بهره‏‌مند شدن از ديگر توانمندي‌هاى خود، شاد و با نشاط زندگى خواهيد كرد و فعّال و سر زنده با همان امكانات و شرائط موجود، زندگى را بر خود آسان خواهيد کرد. بنابراين هيچ گاه نبايد اين موضوع مانع عمده‏‌اى بر سر راه ادامه زندگى و... شما باشد.

علاوه براین، اطمینان داشته باشيد که اگر به خدای متعال توكل كنيد و تمام امور زندگى خود را به او واگذار کنید، خداوند به بهترين شكل، به آن رسيدگى می‌کند؛ چون که او خير و صلاح بندگانش را بهتر از من و شما مى‏‌داند. خدای متعال در این باره در سوره بقره آيه 216 فرموده است: «... وَ عَسَى أن تَكرَهُوا شَيئاً وَ هُوَ خَيرٌ لَكُم وَ عَسَى أن تُحِبُّوا شَيئَاً وَ هُوَ شَرٌ لَكُم وَ اللهُ يَعلَمُ وَ أنتُم لَا تَعلَمُون؛ چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد حال آن كه خير شما در آن است و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنكه شر شما در آن است و خدا مى‌‏داند و شما نمى‏‌دانيد.»

امّا راهکارهایی برای همسریابی شما:

- حضور آراسته در مجالس زنانه داشته باشید.(این حضور آراسته باعث می‌شود که بیشتر دیده شوید و بیشتر دیده شدن هم باعث می‌شود که بیشتر در معرض انتخاب قرار بگیرید.)

- حضور فعال و سنگین در محافل مردانه البته با حفظ شؤونات دینی داشته باشید؛ زیرا می‌تواند باعث شود که شما بیشتر مورد انتخاب آقایان قرار بگیرید.

- سعی کنید تا جایی که امکان دارد از ملاکهای ترجیحی کوتاه بیایید. حد کوتاه آمدن دختران برای پرهیز از تجرد یا تاخیر ازدواج این است که تنها در صورت نبود ملاکهای اصلی که زندگی را غیر قابل تحمل می‌کند طرف را رد کنند و در غیر آن تا می‌شود از ملاکهای ترجیحی کوتاه بیایند.

منظور از ملاکهای اصلی ازدواج؛ این است که بودن آن ملاکها برای فرد بسیار با اهمیت است و قابل چشم پوشی نیست؛ مانند اخلاق و رفتار خوب طرف مقابل. اما ملاکهای ترجیحی ملاکهایی هستند که بودنشان خوب است ولی اگر هم نبود، برای فرد قابل تحمل است مانند نداشتن تحصیلات بالا و ...

- عمل به نسخه آیت الله بهجت(ره): خواندن نماز جعفر طیار و بعد سر به سجده گذاشتن و با گریه از خدا خواستن، نیز بسیار تاثیر گذار است.

البته توجه داشته باشید این راهکارهایی که ارائه می‌شود بستگی به شرایط و موقعیت شما دارد و اگر فکر می‌کنید شرایط و موقعیت بعضی از راهکارها را ندارید، لازم نیست که همه این راهکارهایی که ارائه شد را انجام دهید.

با آرزوی موفقیت

تصویر qaz
نویسنده qaz در

اقای مصطفوی خوب مثلا الآن شرایط من درست شبیه به این خانم هستش .شما گفتید از ملاکهای ترجیحی کوتاه بیاییم من یکسری معیارهای کف دارم که میخوام کسی که اینها رو نداره اصلا نیاد سمتم.البته شاید بعضی برداشت بد کنند ولی من فقط برای اینکه شما راهنماییم کنید مینویسم مثلا اینکه حتما فرد مورد نظر سالم باشه چه جسمی چه روانی و نقص خاصی نداشته باشه تابحال به هیچ عنوان ازدواج نکرده باشه مسلمون و نمازخون باشه سنشم بزرگتر از من باشه ولی دیگه حداکثر 10سال حداقل 1سال تحصیلاتش هم حداقل لیسانس باشه یا دانشجو باشه که باهم همکفو باشیم بعد ظاهرش حداقل طوری باشه که بدم نیاد و وضع مالیش طوری باشه که حداقل آبروی خودم و خودش رو بتونه حفظ کنه مثلا عذر میخوام طوری نباشه که حلقه ازدواج رو هم من مجبور بشم برای خودم بخرم و دیگه آخریش هم اخلاق هستش که معمولا با حرف زدن و شناخت بهش پی برده میشه.ببخشید از پر حرفیم ولی به نظرتون اینا چیز زیادیه .همش حس میکنم خدای نکرده قید یکیش رو باید بزنم ولی همیشه از خدا میخوام که حتما فردی بااین شرایط نصیبم کنه.نظرتون چیه؟

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

منظور از ملاکهای ترجیحی همانطور که عرض شد ملاکهایی است که بودن و یا نبودنشان تاثیر خاصی روی زندگی نمی‌گذارد مگر اینکه فرد نسبت به این ملاکها حساسیت داشته باشد، که در اینصورت تبدیل به ملاک اصلی می‌شود.

مثالهایی برای ملاکهای ترجیحی: داشتن مدارک تحصیلی عالیه یک ملاکی است که تاثیر خاصی روی زندگی نمی‌گذارد و فرد می‌تواند نسبت به این ملاکها کوتاه بیاید.

بالا بودن سن مرد از زن نیز یکی دیگر از ملاکهای ترجیحی ازدواج است که مثلا اگر سن آقا پسر یکی دو سال از دختر خانم پایین باشد اما تناسب لازم میانشان باشد، دختر خانم می‌تواند با کوتاه آمدن از این ملاک ترجیحی(پایین بودن سن آقا پسر) ازدواج کند.

و مواردی از این دست که بود و نبودشان تاثیر خاصی روی زندگی زناشویی نمی‌گذارد مگر بسته به حساسیت فرد دارد.

با آرزوی موفقیت

 

تصویر qaz
نویسنده qaz در

عذر میخوام شما چرا می گید سن تاثیری نداره خوب ممکنه اوایل تاثیری نداشته باشه ولی دو روز بگذره پسره همش بهونه میاره .به خصوص توی این دوره زمونه که اینقدر دخترا از 13 سالگی با هزار چیز که نمیخوام بگم میان توی خیابون و ...بعد چه طور ممکنه سن تاثیری نداشته باشه.بعدهم من به نظرم زیبایی چندانی ندارم و همه هم میگن قیافت بزرگتر از سنت میزنه پس حداقل باید یک جذابیتی برای همسر ایندم داشته باشم که بعد از دو روز من رو به چشم مادر بزرگ خدا بیامرزش نگاه نکنه و لااقل از همسرم جوانتر باشم و سنم کمتر باشه به نظرتون این حساسیت غیر منطقیه؟بعد هم پسرها دیرتر به بلوغ عقلی میرسند پس باید تناسب عقلی رو هم درنظر گرفت که اختلاف سن این رو برطرف میکنه.از لحاظ تحصیلی هم مثلا من به شخصه اگر فوق لیسانس بودم ممکنه بافرد لیسانس کنار میومدم ولی در کل به نظرم کسی که دانشگاه رفته با اونی که نرفته هم از لحاظ تحصیلی هم از لحاظ فرهنگ و اخلاق فرق میکنه و این ناشی از پرتوقعی نیست که من بخوام با فردی هم کفو باشم از لحاظ تحصیلی

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

در مورد سن باید عرض کنم که بیشتر بودن سن دختر خانم نسبت به آقا پسر، به خودی خود مشکل ساز نیست، به شرط اینکه اولا: به اختلاف زیاد درک و فهم و علم مربوط به مهارتهای زندگی منجر نشود ثانیا: دختر، پسر را بچه نبیند و ثالثا: اختلاف زیادی در علایق و سلایق نداشته باشند و رابعا: دختر خود را بالاتر نبیند و فخر فروشی نکند خامسا: خانواده دختر و پسر، طرف مقابل را بپذیرند. در اینصورت بالا بودن سن دختر خانم نسبت به آقاپسر مشکلی را ایجاد نمی‌کند و می‌توانند با هم ازدواج کنند.

در مورد تحصیلات نیز باید عرض کنم که اختلاف کم مشکل ساز نیست؛ مثلا اگر یکی دیپلم باشد و دیگری لیسانس یا یکی لیسانس و دیگری فوق امّا مهمتر از این، وجود تفاهم و درک متقابل طرفین نسبت به همدیگر است. بنابراین اگر تفاهم و درک متقابل وجود نداشته باشد حتی اگر طرفین از جهت تحصیلی در یک سطح باشند، در زندگی زناشویی دچار مشکل می‌شوند. لذا تناسب تحصیلی به خودی خود، نمی‌تواند تناسب و تفاهم و درک متقابل را در طرفین ایجاد کند.

امّا همانطور که در اختلاف سنی گفته شد در اختلاف تحصیلی نیز باید گفت که اختلاف تحصیلی به خودی خود مشکل ساز نیست به شرط اینکه اولا: به اختلاف زیاد درک و فهم و علم مربوط به مهارتهای زندگی منجر نشود ثانیا: اختلاف زیادی در علایق و سلایق نداشته باشند سوما: یکی از آن دو، خود را بالاتر نبیند و فخر فروشی نکند چهارما: خانواده دختر و پسر، طرف مقابل را بپذیرند.

بنابراین باوجود این شروط، اختلاف تحصیلی نیز مشکل ساز نخواهد بود، شاهدش نیز بسیاری از شخصیتهای بزرگ جامعه وجود دارند که در زندگی زناشوی انسانهای موفقی بوده‌ و هستند، باوجود اینکه اختلاف تحصیلی زیادی با همسرانشان داشته‌اند مانند زندگانی خود مراجع.

در مورد بلوغ عقلی نیز باید عرض کنم بله آقاپسرها دیرتر از دخترخانم‌ها به این این مرحله می‌رسند ولی این بدان معنی نیست که چون بلوغ عقی دختر خانمها زودتر است حتما نسبت به آقاپسرهای هم سن و سال خود همیشه برتری دارند. بلکه بدین صورت است که وقتی آقا پسرها به بلوغ عقلی و فکری می‌رسند با دختران هم سن وسال خود ازاین جهت تفاوتی پیدا نمی‌کنند. مثلا یک آقاپسر30ساله با یک دخترخانم30ساله از جهت بلوغ فکری، معمولا هیچ گونه تفاوتی ندارند ولی یک آقاپسر19ساله با یک دخترخانم19 ساله مسلما تفاوت از این جهت وجود دارد که این هم به این دلیل است که معمولا آقا پسر در این سن هنوز به بلوغ فکری و عقلی نرسیده است.

بنابراین اگر مثلا آقا پسر27 با دختر خانم 28ساله باوجود تناسبات لازمه، مشکلی برای ازدواج با هم را ندارند زیرا هر دو از جهت عقلی و فکری یکسان هستند و چه بسا دخترخانمها به دلیل قدرت عاطفی بالایی که دارند باعث شود که آقاپسر از این جهت(فکری، منطقی و محاسباتی و...) نسبت به دخترخانمها از قدرت فکری بالاتری برخوردار شوند.

اینکه انتظار داشته باشید که طرف مقابلتان از لحاظ تحصیلی هم کفو باشید این انتظار بالایی نیست ولی نباید این کفویت تحصیلی باعث اشتباه شما شود زیرا ملاک کفویت تحصیلی نیست بلکه وجود تناسبهای لازمه بعلاوه تفاهم و درک متقابل در مسأله انتخاب همسر لازم و ضروری است. چه بسا کفویت تحصیلی وجود داشته باشد ولی تناسب لازمه نیست و چه تناسب هم باشد ولی تفاهم و درک متقابل همدیگر نباشد.

منظور از تفاهم و درک متقابل این است که طرفین دیگری را با تمام شرایطی که دارد، بفهمند و درک درستی از موقعیت و شرایط هم داشته باشند و احترام متقابل نیز وجود داشته باشد.