هیچوقت برام مادری نکرده....

09:47 - 1401/11/10

سلام.
من مادری دارم که هیچوقت برام مادری نکرده رفتار و اخلاقش عذابم میده.من آدم کینه ای نیستم زود از دلم در میاد ولی رفتارش قلبمو میشکنه.هیچوقت مادری نبوده درکم کنه.اصلا به فکر ازدواجم نیست براش مهم نیست من مجرد بمونم حتی برام دعایی نمیکنه.من قیافه معمولی به سمت بالا دارم.و خواهر کوچیکم از من خوشگلتره.همیشه ارزو داره اون ازدواج کنه.و همه جا از اون تعریف میکنه و باعث افتخارشه.من گناه کردم که خیلی زیبا نیستم؟؟؟یعنی من باید مجرد بمونم همیشه؟؟ همیشه حالم بده سردرد دارم از بس حساسم کردن رو قیافه.بخدا قسم کوچکترین محبتی از مادرم ندیدم
من 35 سالمه خیلی ناراحتم.7 بچه بودیم از وقتی یادمه همیشه تو خونه کار کردم.اگه من کار نکنم همیشه خونه مادرم کثیف و به هم ریخته است.منو فقط واسه کار میخواد اگه دو روز کار نکنم خونه به هم میریزه
با هر کسی مشکلی پیدا کنم طرف اونو میگیره.اگه مثلا کسی بهم نیش بزنه که شوهر نکردی و به مادرم بگم میگه مشکل از تو هست و با اون یکی خیلی خوب رفتار میکنه
و خیلیا از این رفتار مادرم استفاده میکنن علیه من
دلم از مادرم خون.ولی باهاش قهر نمیکنم.
من باید چکار کنم با همچین مادری.بخدا انگار نامادری هست برام
چندین ساعت وقت میزارم خونه رو تمیز میکنم ولی راحت اونو تو یه ساعث به هم میریزه عصبی میشم چرا خونه رو به هم میریزی اونم هزار تا حرف بهم میزنه. خیلی احساس بدبختی میکنم.شدم نوکر خانوادم.هر چی هم دعا میکنم بختم انگار گره خورده .خدا شاهده که اینقدر کار میکنم، شونه هام درد میکنن کمرم درد میکنه.

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/235082
تصویر maleki
نویسنده maleki در

با سلام خدمت شما کاربر گرامی

از توجه و دقت شما در بیان مشکلات مشخص است که حواستان به افراد بوده و مراقب هستید کسی از شما دلگیر نشود. وظیفه شناسی، تلاش و همت شما در انجام کارهایی که به شما واگذار می‌شود از خصوصیت خوب دیگر شما است که جای تقدیر و تشکر دارد.

اولین مطلبی که به ذهن خطور می‌کند تفاوت نسل‌ها و نوع افکار و رفتارشان است. اینکه دو نفر نتوانند یکدیگر را به درستی درک کرده و از خواسته‌ها و نیازهای همدیگر با خبر باشند، شروع فاصله‌ها بوده و به مرور این از هم دور شدن‌ها به سو تفاهم و در نهایت به تنش و اختلاف تبدیل خواهد شد.

حال این عدم درک و همدلی ممکن است از تفاوت سن و سال بوده یا تحصیل و هر چیزی شبیه آن که باعث شود طرفین برداشتشان از هر اتفاقی متفاوت باشد. ما نظری متفاوت‌تر از شما در مورد مادرتان و علاقه‌اش به شما داریم. ممکن است پدر و مادری در حق فرزندانشان به خاطر عدم توانایی یا همان نداشتن درک درست از نیازها، درست و مناسب و یا به حق رفتار نکنند؛ اما هیچ‌کدام دلیل نمی‌شود که آنها فرزندشان را دوست ندارند.

ممکن است در بین صحبت‌ها در این جلسه جملاتی را بشنوید که ناراحتتان کند، از این بابت پیشاپیش از شما عذرخواهی کرده و این صراحت در گفتار را بگذارید پای دلسوزی و نگرانی ما.

سؤالی را در این راستا از خدمت شما دارم و آن هم این است که: آیا رفتارهای شما با مادرتان مانند خواهرتان است؟ یعنی انتظار دارید بدون هیچ دلیلی مخاطب شما بپذیرد که مادرتان بدون در نظر گرفتن هیچ ملاک و معیاری نسبت به خواهرتان مهربان‌تر بوده و در مورد شما بی مهر است؟ پس ابتدا به دو مسئلهٔ مهم در این زمینه توجه کرده و سپس به ادامهٔ جلسات بپردازیم:

اول اینکه از کجا مشخص شده و ثابت شده که مادرتان در این مسئله کوتاهی کرده است؟ ممکن است شما برداشت درستی نکرده و نتوانسته‌اید تحلیل درستی از رفتارهای ایشان داشته باشید؟ احتمال بدهید که روی شما به عنوان یک شخصیت ساخته و رشد یافته حساب دیگری باز کرده و پیش خودش فکر می‌کند شما نیازی به تدبیر، دعا و محبت‌های ظاهری ندارید.

بله دقیقاً درست برداشت کردید، گاهی عدم توجه والدین از روی بی تفاوتی نیست بلکه از روی خاطر جمعی و نداشتن نگرانی است و برعکس اگر نسبت به فرزند دیگر توجه بیشتری دارند، او را ضعیف و مستحق توجه می‌دانند. البته ما این رفتار را تأیید نمی‌کنیم؛ اما به هر حال علت‌های یک رفتار بوده و می‌تواند برای شما بسیار اهمیت داشته باشد که در نزد مادرتان بزرگ بوده و توقع و انتظار ایشان از شما به همین خاطر، بالا است.

دومین مطلب این است که هر فردی که تلاش و کار زیاد می‌کند تنها یکی از شرط‌های عزیز شدن را توانسته عملی کند، بقیهٔ شروط را نیز باید در نظر گرفته و از آنجایی که شما را اهل فهم و درک می‌دانیم مقداری سنگین‌تر و عمیق‌تر این مسئله را باز می‌کنیم.

یکی از شرط‌های عزیز شدن این است که بدون داشتن توقع و انتظاری برای جبران باید کارها را انجام بدهید. اینکه منتظر باشید کارهایی را که انجام می‌دهید را بخواهید بیان کرده و با عرض معذرت بخواهید منت بگذارید نتیجهٔ عکس خواهید گرفت. حتی دوست داشتن و احترام به دیگران باید بی قید و شرط بوده و طمعی در آن نباشد تا پایدار و عمیق بماند.

لذا شما در قدم اول سعی کنید مادرتان را درک کرده و نسبت به رفتارهایی که دارد منصفانه‌تر و منطقی‌تر برخورد کنید. به‌عنوان‌مثال ممکن است مادر شما در دل و به صورت مخفیانه به شما و آیندهٔ شما فکر کرده و دعاهایش را نسبت به شما به صورت دلی و در خلوت انجام دهد و شما از آن بی خبر باشید.

در قدم بعدی زود رنجی و حساسیت‌هایتان را کنترل و مدیریت کنید که باز هم عرض کنم، ممکن است نهایتاً و در کل حق با شما بوده و مقداری نسبت به شما بی مهری کرده باشند؛ اما شما باید مراقب خودتان بوده و در این مسئله بتوانید از مهارت‌هایی که دارید استفاده کنید. اگر در این زمینه نیاز به راهنمایی و افزایش مهارت دارید یادداشت بگذارید تا کارشناسان ما تا رسیدن شما به آرامش و حل نسبی مشکل کنارتان باشند.

موفق باشید.