وابستگی کودک

11:12 - 1401/05/20

سلام
من همسر طلبه هستم و بخاطر وضعیت مالی نتونستم فرزندم را در کلاس های  متنوع ثبت نام کنم
حالا موقع رفتن به پیش دبستانی فشرده یکماهه و بعد هم رفتن به دبستان فرا رسیده
پسر من علاقه نشون نمیده و با گریه میگه که نمیرم
چند روز بردمش اما میگه باید بیای کلاس کنارم بشینی و مربی اجازه نمیده
لطف کنید راهنماییم کنید
چکار کنم

 

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/217112
تصویر اسدیان

 با عرض سلام خدمت شما کاربر محترم، از اینکه سوالتون رو با ما در میان گذاشتید متشکرم. به طور کلی این که بچه ها قبل از ورود به دبستان، بتونن فضاهایی مثل مهد یا فضاهایی که در ارتباط با بچه های دیگه باشند رو تجربه کنن، بدون اینکه فشاری  روی اونها باشه و هدف خوش گذشتن به بچه ها باشه و نه لزوماً آموزش، میتونه کمک کننده باشه در آمادگی آنها برای ورود به مدرسه. اما این به این معنا نیست که اگر کودکی قبل از سنین دبستان آموزشی نبینه یا به مهد نره، لزوما در مدرسه دچار مشکل بشه. چه بسا که به طور کاملاً طبیعی و واقعی بچه ها به طور مداوم در حال یادگیری هستند. همین که وسایلی رو در خانه پیدا می‌کنند و از اون به عنوان یک وسیله بازی  استفاده می کنن، مثلا باهاش خونه درست میکنن یا وسایل واقعی زندگی و نه لزوما  اسباب بازی  رو به شکل نمادین به عنوان وسایل بازی در نظر می‌گیرند، این خودش به شکل گیری اتصالات مختلف در مغز و خلاقیت و یادگیری کلی اتفاق خوب کمک میکنه.  پس لزوما این که نیاز باشه که بچه از قبل آموزشی ببینه و در یک فضای محدود آنها  رو یاد بگیره ضروری نیست. هرچند گاهی فضاهایی مثل مهد مخصوصا وقتی که بچه تنها هست و ارتباطش با بچه های دیگه کم هست به دلایل مختلف، میتونه کمک کننده باشه.

جدا شدن کودک از مادر برای مدرسه یا هر فضای دیگه، یکی از مراحل رشد طبیعی کودک هست و وقتی که ما در این مورد دچار چالش میشیم، باید کمی دقت کنیم به نوع رابطه و رفتار خودمون با کودکمون. یکی از مباحث اساسی که در رشد مناسب کودکمون کمک کننده و تاثیرگذار هست، توجه به نیاز به استقلال و خودمختاری کودک هست. یعنی اینکه  که مادر تا به این سن در فضای خونه، و برای انتخاب های مختلف، برای کارهای مختلف و کارهای شخصی خودش، به کودکش چقدر استقلال داده؟ بهش اجازه داده که مستقلاً  کارهاش رو انجام بده؟ تا جایی که میتونه متناسب با سنش و تا جایی که خطری براش نیست،  تذکری نداده یا حتی تشویق افراطی نکرده؟ این یعنی  استقلال واقعی و اعتماد به توانمندی فرزندتون می کنید که متناسب با سنش، توان انجام خیلی کارها رو داره. مثلاً اینکه کارهای شخصی ش رو، مسواک زدن ش، آماده شدنش رو وقتی میخواید جایی برید، غذا خوردنش رو، خودش مستقلاً میتونه که متوجه اش باشه و انجام بده. وقتی که این استقلال را شما بهش میدید و این احساس توانمندی رو بهش میدید که تو میتونی خودت کاراتو انجام بدی، اون رشد طبیعی که در واقع در کودک باید اتفاق بیفته، خیلی بهتر پیش میره و یکی از مراحل رشد، همین جدا شدن و مستقل  شدن کودک هست. بدون اینکه نیاز باشه که شما مثلاً کلاس خاصی از قبل بچه را برده باشید که آماده شده باشه و ...

 در مورد این که علاقه‌ای به مدرسه رفتن نداره، ما باید بحث اضطراب جدایی را هم در نظر بگیریم و اینجا سوالاتی مطرح میشه اینکه آیا فرزند شما با بچه های همسایه با اقوام و اینها به راحتی میتونه ارتباط بگیره و بازی بکنه؟ آیا به شما خیلی وا بستگی داره؟  اینها سوالاتی است که شما باید بتونید که بهش پاسخ بدید. گاهی وقتی که بچه ها تجربه همچنین فضای جدیدی که باید جدا بشن از مادر رو نداشتن، یه جورایی احساس ناامنی بهشون دست میده، مبنی بر اینکه ممکنه مامان بره و دیگه برنگرده دنبال من. اینجا ما روی رابطه شما با فرزندتون کار میکنیم اینکه شما تا حد ممکن به فرزندتون نزدیک باشین و عجله نداشته باشید که اون ازتون جدابشه. به خودتون و کودکتون زمان بدید که برای شرایط جدید آماده بشید.

 برداشت من از متنی که از شما خوندم، این بود که  شما فکر  می‌کنید چون بچتون آموزشی ندیده و خیلی از شما دور نشده و کلاس نرفته، ممکنه که نتونه این رو بپذیره و باهاش دچارمشکل بشید و این به شدت شما را نگران و مضطرب کرده و احساس می کنم که  نگرانی  و دغدغه ذهنی شما در این مورد  ناخواسته و ناخودآگاه به فرزندتون  منتقل شده . چه بسا شما  به دلیل این اضطراب و نگرانیتون، ناخودآگاه به نوعی رفتار کنید که کودکتون احساس طردشدگی بکنه و در نتیجه این چسبندگی و وابستگی به شما بیشتربشه. نگرانی از این بابت که زمان زیادی تا شروع مدرسه نمونده و ممکنه که این بچه عادت نکنه، میتونه باعث بشه که در واقع  اون احساس نا امنی اضطراب شما  به کودکتون منتقل بشه واون رو دچار اضطراب مضاف بکنه. پس اول از همه ارامش خودتون رو حفظ کنید.

هنوز بیش از یک ماه به شرو ع مدارس مونده و به شرطی که شما ارام باشید،زمان مناسبی هست برای ایجاد آمادگی. خیلی طبیعی و عادی بچه رو توی فضای مهد یا پیش دبستانی ببرید، اما حتماً با مسئولین اون مرکز صحبت کنید و همراهی اونها رو جلب کنید که شما ترجیح می دهید که به شیوه درست، این جدایی و آماده شدن فرزندتون اتفاق بیفته. ممکنه که در روزهای اولی که می برید ، بچه زمان کوتاه رو بپذیره که در فضای مدرسه باشه و  نخواد حتی کنار مربی و بچه های دیگه قرار بگیره. همین که ببرید که در آن فضا کلاس ها را با هم ببینید و اگر دوست داشت کارهایی که بچه ها در کلاس انجام می‌دند رو خیلی کوتاه براش تعریف کنید، اگر دوست داشت تجربه کنه یه چند دقیقه همراه با شما در کلاس باشه،خوبه. شما از مربی و کادر مدرسه بخاید این اجازه رو بدن  که همراهیش کنید و بعد حالا کم کم طی روزهای مختلفی که این کار را می‌کنید فاصله تون رو بیشتر کنید و این اطمینان رو به فرزندتون بدید که شما در دسترس هستید و واقعا هم باشید یعنی نزدیک ترین جای ممکن به کلاس رو انتخاب کنید و اونجا حضور داشته باشید که اگر اومد بیرون از کلاس بیرون  شما را ببینه و وقتی کلاس تموم شد بلافاصله شمارو ببینه. مدتی این روند رو با ارامش و همراهی طی کنید و مهمترین نکته اینکه همونطور که عرض شد، در فضای خانه هم باید انقدر احساس استقلال و خودمختاری مورد توجه قرار بگیره، به عنوان یک نیاز اساسی کورک، که تمایل به رشد که یکی از مراحل رشد جداشدن از مادر هست، در کودک فعال بشه.

در صورت تمایل می تونید تا انتهای این مسیر با ما همراه باشید.