سلام وقتتون بخیر ببخشید من شمال زندگی میکنم و پارسال تابستون برای کار اومدم تهران فقط ی هفته تهران موندم و نتونستم بمونم نفسم میگرفت استرس میگرفتم از پارسال تاالان هروقت ک میام سمت تهران بازم همون حال رو دارم و اینکه نفسم میگیره استرس میگیرم کلا حالم بد میشه مخصوصا موقع هایی ک تنها یجا باشم بدتر میشم دست خودمم نیس این حالتم همش به خودم میگم ک نباید اینجوری بشم ولی در ی لحظه کلا حالم بهم میریزه ممنون میشم اگه کمکم کنید
------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
خب برو تهرون و همون شمال بمون :(
سلام خدمت شما:
بله درست می فرمائید برای همین سوال هایی را که خدمتشون کردیم یکی از اونها این بود که این تهران رفتن شما چقدر لازمه و ضرورت داره ؟
یعنی ممکنه شخص در اون شهری که ازش استرس میگیره داره کار میکنه پس گریزی نیست از رفتن و موندن. ما نمیتونیم برای مواجه نشدن با مشکلات و اسیب ها از ضروریات بگذریم چون مشکلات بعدی را باید به جان بخریم.
اگر شخصی شاغل باشه خب مطمئنا نیاز داره به درامد اون شغل و با رها کردنش دچار چالش های بعدی میشه.
پس بهترین راه حل اون مشکلات و برطرف کردن اون استرس ها و ناراحتی هاست که با ریشه یابی در قدم اول و کم رنگش کردن ها بوسیله‌ی راهکارها می تونه حل کنه. مشکل به مشکل اضافه کردن اصلا منطقی و عقلانی نیست.
به هر حال صورت مساله را پاک کردن نه تنها به ایشون بلکه به هیچ کسی تا به حال کمک نکرده و نمیکنه.
موفق باشید.
باسلام خدمت شما کاربر گرامی:
از حسن اعتماد و همراهی شما تقدیر و تشکر می شود.
مانوس شدن با یه فضایی و عادت کردن به اون طبیعی بوده و خارج شدن از اون فضا و با یه شرایط دیگه شروع به زندگی کردن هم طبیعتا یه سری عوارض هایی داره که یکیش میتونه همین حالت هایی باشه که در شما رخ میده و شما را اذیت می کنه.
اینکه شما برای چی میرید تهران خیلی مهمه. برای کار برای تفریح برای دیدو بازدید و ...
با خانواده هستید یا مجرد؟ چند سالتونه خانم یا اقا؟ جاهایی که رفت و امد دارید در تهران کجاها هست و با چه اقشاری از جامعه سروکار دارید؟ مجبور هستید برید؟
اول باید ببینید که نسبت به شهر تهران خاص هست یا مثلا اگه شهر دیگه هم برید همین حالت بهتون دست میده؟
اگر موقت و به خاطر یه سری کارها فقط میرید برمیگردید خیلی مهم نیست وهمینکه همون زمان ورودتون به رفتن و برگشتتون فکر کنید و کارهاتون را طی یه برنامه ریزی سریعتر انجام بدید. و یا کارهایی که درای فرصت و زمان هست را جمع کرده و یه بار انجامش بدید.
اما اگر نه قرار هست در تهران بمونید برای کار یا زندگی و یا در رفت امد هستید به خاطر همونا باید از ریشه بررسی بشه و دقیق بهش بپردازید.
این استرس از کجا نشات میگیره؟ از نوع زندگی مردم در تهران هست؟ از آداب و فرهنگ و نوع برخوردها و مراوداتشونه که شما باهاش مشکل دارید؟
لذا شناخت و پی بردن به این مساله باعث میشه شما همون نقطه را بزنید. گاهی توجه نکردن به این حالت می تونه بهتون کمک کنه و یا تغییر سبک زندگی. مثلا اینکه زود به زود کسی به کسی توجه نمیکنه و حال و احوال و خوش و بشی نیست. این ممکنه برای شما ناخوش ایند باشه.
باید بدونید در یه شهر بزرگی که همه نوع سلیقه و فکر و دین و مذهبی وجود داره با توجه به همون تفاوت ها باید زندگی کرد و رفتار کرد و به این میگن یه نوع پذیرش که شما بهش نیاز دارید.
ذهنیت هایی که در شما نسبت به این شهر و مردمان و فرهنگشون ساخته شده ممکنه برای شما یه فوبیایی درست کرده باشه و عدم توانایی حل مشکلات در این شهر را درخودتون ایجاد کرده باشید لذا با غلبه کردن با اونها در نظر گرفتن توانمندی هاتون می تونید ای قسمت را هم حل کنید.
ضمن تمرین تغییر فکر و سبک زندگیتون درصورت لزوم به سوالات اولیه پاسخ بدید تا بهتر بشه شما را همراهی کرد.
موفق باشید.