وسواس فکری دارم

15:46 - 1395/02/12

7- سلام

خسته نباشین میتونم وقت شریفتون روبگیرم، چون خیلی مشکل دارم وزندگیمو دوست دارم خواهش میکنم بخاطرخداجوابمو بدین من تازه عقدکردم، پنج ماهی میشه خیلیم بانامزدم بهم دیگه وابسته هستیم خیلیم همدیگه رو دوست داریم ولی من خیلی بدبین و شکاک هستم از قبل ازاینکه بانامزدم عقدکنم اینجوری بودم ولی حالا شدیدا نسبت به نامزدم اینجورهستم

نزدیک عروسیمم هست نامزدم میره سرکارمیگم نکنه با تلفن با دختری حرف بزنه، یا تو گوشیش نگاه میکنه میگم نکنه پیام به دختری بده هی میام مچش بگیرم میبینم که هیچی نیست تو گوشیش داره مطالب میخونه اخه مهندس هست شرکتیه کارش جوریه که بیشترمطالعه میکنه ولی من میگم نکنه داره بکسی پیام میده هروقت گوشیش تودستش باشه اگه من دورش نشسته باشم میگم چرادورنشستی بیا کنارم بشین بخاطرموقعیت کاریش صبح تاساعت ۷غروب سرکارهست بعدش تا صبح خونه ی ماهست چون همشهری نیستیم عقدکردیم نذاشتم بره خوابگاه شرکتشون بعدکارش، خونه ی خودمون هست رمزگوشیشم بهم داده، ماشینم بنامم کرده، قرارقبل عروسی خونه بخریم اونم بنامم کنه، پول مرتب توحسابم میادحقوقش
هرچی پاداش اضاف کاری بگیره تودسته خودمه ولی وحشتناک بدبین و شکاک هستم بهش، خودشم یچیزهای فهمیده بهم گفته دست از این اخلاقت بردار منکه شب و روزکنارتوام وقت خیانت ندارم میخام بدبین نباشم ولی نمیتونم مثل خوره افتاده بجونم این حس توروخداکمکم کنین، زندگیمو، نامزدمو، دوست دارم خواهش میکنم بخاطرخدا.

http://btid.org/node/90851

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 18 =
*****
تصویر sepideh11day

سلام
ضمن خواندن نوشته متوجه میشویم که از خوشبختی نسبی برخوردار هستید ولی نمیخواهید این خوشبخت بودن خود را باور کنید.
و اما خودتان هم در تمام نوشته نشان می دهید که همسرتان بی تقصیر است.و این شما هستید که دنبال ساختن مشکلی هستید که وجود ندارد.
برای رفع این بدبینی به دو نکته توجه کنید:
1_وقتی که همسرتان با شما ازدواج کرده یعنی از میان اطرافیان شما را پسندیده و انتخاب کرده و دوست دارد.
2_قدر این دوست داشتن او را بدانید و به خوشبختی تان لگد نزنید.این رفتارهای شما میتواند تمام عشق و علاقه ی همسرتان را از بین ببرد.خودتان را جای او بگذارید و تصور کنید که در عین پاکی متهم شدن چقدر وحشتناک است.و دقت کنید که همین شکاک بودن می شود عیب و ایراد شما .،و دلیلی برای کاهش علاقه ...
موفق باشی

تصویر الهه نازززز

این قدر بهش شک کن که آخرش یا ترکت کنه یا بهت خیانت کنه.
به نظر من شما خوشی زده زیر دلت.

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

خب توضیح بدید ریشه این شکاکی از کجا نشات میگیره؟

تصویر توفیقی

سلام
یکی از علتهای شک و سوء ظن خانمها به همسرشان دوست داشتن او و ترس از ازدست دادن او میباشد که اگر در حد کم باشد طبیعی است و جای نگرانی ندارد اما اگر این شک و بد بینی در حد بالایی بود یا فراگیر شد یعنی نه تنها در مورد رابطه همسر با شخص دیگری شک ایجاد شود بلکه در مورد مسایل دیگر هم بوجود بیاید مسئله مهمی است که جای بررسی بیشتری دارد خصوصا اگر دیدید همسرتان در قبال بدبینی شما اعتماد سازی کرده اما همچنان شما بدبین هستید و یا در عین حالی که بررسی کرده اید و به این نتیجه رسیده اید که همسرتان هیچ موردی ندارد با این و جود نسبت به آینده خیالاتی در سر می‌پرورانید و بر اساس آن نگران میشوید و دچار شک و تردید نسبت به همسرتان میشوید باید بیشتر پیگیر برطرف کردنش باشید چون زندگیتان در معرض آسیب جدی قرار میگیرد. چنانکه  امام على علیه‌السلام در مورد سوءظن می‌فرمایند: «مراقب باش كه سوء ظن بر تو غلبه پيدا نكند، به درستى كه بدگمانى هيچ رفاقتى را بين تو و دوستت باقى نمى‏‌گذارد»[1]
بنابراین توصیه ما به شما این است که سعی کنید افکار منفی که در ذهنتان می آید و باعث ایجاد بدگمانی میشود را شناسایی کنید و آنها را از خود دور کنید؛ گاهی اوقات شناسایی این افکار منفی بسیار سخت است و باید با راهنمایی مشاور انجام بگیرد پس اگر نتوانستید این کار را خودتان انجام بدهید حتما لازم است که با مشاوره حضوری و با کمک یک مشاور مشکل شما ریشه یابی شود و به شما کمک شود تا از بدبینی نجات پیدا کنید (این کار در تخصص روانشناس و روانپزشک میباشد) برای این کار شما با مهربانی و به منظور درست کردن اوضاع با همسرتان صحبت کنید و از او بخواهید تا نسبت به این مسئله به شما نیز کمک کند.
موفق باشید.

 [1]. بحارالانوار، مجلسی، ج۷۷، ص۲۰۷.