پدر و مادر مجازی می خوام

با سلام به شما کاربر محترم

در ابتدا بابت اینکه پدرتون رو از دست دادید، خیلی متآسفم. گرچه اشاره نکردید که چند سال سن دارید، ولی طبیعتا نبود پدر از یک طرف و نداشتن ارتباط درست و موثر با مادر از طرفی دیگر، فشار روحی رو به انسان وارد می کند و بخشی از نیازهای عاطفی و روانی او از جمله نیاز به توجه و محبت بی پاسخ می ماند و از این جهت این احساس نیاز در فرد بوجود می آید. اما چکار باید کرد تا این احساس نیاز را در زندگی تأمین کرد؟

اشاره کردید که با مادرتان ارتباط خوبی ندارید و دائم بحث دارید. در این زمینه باید عرض کنم که آیا فکر می کنید که راهکارش اینه که به فکر یه پدر و مادر مجازی باشید؟ اصلا از کجا میشه پدر و مادر مجازی پیدا کرد، آن هم در این وضعیتی که در فضای مجازی وجود دارد که نمی توان به راحتی اعتماد کرد؟ بر فرض محال که یک نفر هم پیدا شد نقش پدر مجازی رو برای شما بازی کند، از کجا معلوم با اون رابطه خوبی داشته باشید؟ از کجا معلوم که با اون هم بحث نداشته باشید؟ از کجا معلوم توی این رابطه از شما سوءاستفاده نشود؟ از طرفی مگه تا کی میشه چنین رابطه ای رو ادامه داد؟

و خیلی سوالات دیگر که برای اجتناب از طولانی شدن کلام خودداری می کنم. اما باید بدانید که مسئله اصلی شما فعلا نیاز به محبت و ارتباط عاطفی است. درسته که شما پدرتون رو از دست دادید، ولی نباید نسبت به نعمت حضور مادر در زندگی تون غافل باشید. گرچه مادرتون به اعتقاد شما رابطه خوبی ندارید، ولی چقدر برای یک رابطه خوب و موثر با مادرتون تلاش کردید؟ آیا اینکه با مادرتون رابطه خوبی ندارید، همه علت اون به مادرتون برمی گردد؟ آیا شما در این زمینه نقشی ندارید؟ شک نکنید که اگر همین الان تلاش نکنید تا با مادرتون یک رابطه سالم و موثری داشته باشید، در آینده که وارد زندگی مشترک می شوید، حتما با همسرتون دچار مشکل خواهید شد. زیرا شما روی مهارت های ارتباطی خودتون کار نکردید و نمی تونید یک رابطه موثری با دیگران داشته باشید و طبعا در زندگی مشترک هم احتمالا دچار بحث و تنش شوید. پس راهکار چیست و چه باید کرد؟

راهکار این است که در قدم اول، مسئله تون رو درست ببینید که مشکل چیه. بعد که مسئله رو متوجه شدید چیست، به فکر راه حل باشید نه حذف صورت مسئله! به جای اینکه رابطه خودتون با مادرتون رو درست کنید، به فکر پدر و مادر مجازی باشید؛ یعنی صورت مسئله رو دارید پاک می کنید. به علاوه اینکه این راه حل شما، از چاله به چاه افتادن است و چه بسا نسبت به آسیب ها و تبعات چنین چیزی غافل هستید. پس راهکار این است که رابطه خودتون رو با مادرتون اصلاح کنید. اگر بتوانید رابطه با مادرتون رو اصلاح کنید و به نتیجه برسونید دو مزیت دارد: 1- باعث می شود که رابطه خوبی با مادرتون داشته باشید و نیاز عاطفی شما تأمین شود. 2- شما با این کار، مهارت ارتباط موثر رو هم یاد می گیرید و در آینده و زندگی مشترک تون هم می تواند به شما کمک کند که چگونه می توانید در دل دیگری نفوذ کنید. اما چگونه باید مهارت ارتباطی درستی را با مادرتون داشته باشید؟

در جواب این سوال باید عرض کنم که اولا باید رابطه با مادرتون رو یه آسیب شناسی کنید. بررسی کنید که علت بحث هایی که با مادرتون داشتید، ایراد کار کجا بوده؟ آیا در وقت نامناسبی با او صحبت می کردید که مثلا خسته، ناراحت یا ... بوده و شما توی اون زمان های نامناسب باهاش صحبت کردید و نتونستید پاسخ خوبی از مادرتون دریافت کنید؟ آستانه صبر و تحمل تون برای پذیرش حرفهای دیگران بخصوص مادرتون چقدر است؟ چه بسا در این زمینه نیاز به اصلاح باشد. باتوجه به اینکه پدرتون رو از دست دادید و مادرتون هم چه بسا با خلأ پدرتون در زندگی مواجه باشد و با مسائل و نیازهایی مواجه هست که نیاز به همدلی و همدردی شما دارد، تا به حال چقدر با مادرتون همدلی و همدردی کردید؟ چند بار تونستید که حال دل مادرتون رو با حرفاتون و رفتارهاتون و وبازخوردهایی که به او می دهید خوب کنید؟

اگر شما بتوانید بر روی مهارتهای ارتباط موثر خود کار کنید، چه بسا بتوانید در قدم اول اشتباهات خود را در این زمینه متوجه شوید و در ادامه بفهمید که چگونه می توانید یک ارتباط موثری با مادرتون داشته باشید. برای داشتن یک ارتباط موثر خوب، رعایت چند نکته حائز اهمیت است:

1- توجه به حساسیت‌های طرف مقابل:
توجه به این نکته که چه چیزهایی باعث خوشحالی طرف مقابل می‌شود و چه چیزهایی او را ناحت و بیزار می‌کند؟ اگر باتوجه به این شناخت در روابطتون با مادرتون درنظر داشته باشید، اون وقت بهتر می تونید رابطه موثری داشته باشید. لذا از این به بعد سعی کنید روی مسائل و نقاط مشترکتون دست بگذارید و با هم صحبت کنید. اون وقت حس مادرتون نسبت به شما بهتر می شود و زمینه برای پذیرش و توجه به شما رو بیشتر می کند.

3-  توجه به شخصیت طرف مقابل:
اینکه طرف مقابل دارای شخصیت منطقی است یا احساسی؟ درون گراست یا برون گراست؟ اینها خیلی اهمیت دارد. اینکه بفهمید مادرتون احساسی است یا منطقی، خیلی به شما کمک می کند تا بفهمید که چگونه باید با او صحبت کنید و تاثیرگذاری داشته باشید.

4- همدلی کردن:
این مهم است که در معاشرت با دیگران بخصوص با مادرتون بلد باشید چگونه همدلی کنید. گاهی کافی است خودتون رو جای مادرتون قرار بدهید تا بفهمید که با چه حجمی از مسائل و احیانا مشکلات مواجه هست و حسی رو که پیدا می کنید رو بهش بازخورد بدهید و به او بگویید که می فهمید که تحت چه شرایطی قرار دارد و با چه مسائلی روبه روست. این کار حس خوشایندی رو در مادرتون ایجاد می کنید و او هم در ادامه شرایط و موقعیت شما رو درک کند. این تکنیک همدلی رو سعی کنید همواره در روابطتون داشته باشید. اون وقت خواهید دید که چه تاثیر شگرفی در روابط شما خواهد داشت.

5- گوش شنوا:
گاهی در ارتباط بیش از اینکه خودمان متکلم وحده باشیم و صحبت کنیم، باید به دیگری فرصت سخن گفتن بدهیم و اجازه بدهیم او هم حرف بزند تا تبادل احساسات و اطلاعات به صورت مطلوب اتفاق بیفتد. لذا این مهم است که شنونده خوبی باشیم و به طرف مقابل بازخورد بدهیم. چقدر شده که به حرفهای مادرتون گوش بدهید علیرغم اینکه حرفهایش برای شما جذاب نبوده است. فقط کافی است خوب به حرفهایش گوش کنید تا پیامهایی که فراتر از کلام وجود دارد رو بفهمید. این تکنیک خیلی می تونه به رابطه شما و مادرتون کمک کند.

6- توجه به پیام‌های غیرکلامی:
پیام‌های غیرکلامی از پیام‌های کلامی واقعی تر هستند و زودتر و بهتر می‌توان پی به نظر و دیدگاه دیگران ببریم. پیام‌های غیرکلامی، از طریق ظاهر بدن، فرم چهره، لحن و تن صدا و حالتهای بدنی طرف مقابل فهمیده می‌شوند. لذا توجه به حالت‌های بدنی و ظاهری طرف مقابل می‌تواند به ما کمک کند تا متوجه شویم که چه موضوعات، مطالب و تعاملی می‌تواند برای آن‌ها جذاب یا غیرجذاب باشد و این در شکل گیری یک ارتباط موثر به شدت تاثیرگذار است. 

امیدوارم با بکار گیری موارد بالا اولا نگاهتون به مسئله تغییر کند. ثانیا به شکل موثرتری بتوانید رابطه خوب سالم و موثری با مادرتون داشته باشید و اون نیاز عاطفی شما هم از طریق این رابطه برطرف شود.

موفق باشید.