پسرم خیلی اذیت می کنه از اخلاق و رفتارش اذیت می شم

09:44 - 1400/06/21

سلام پسرم ۲۳ ساله است ودانشجو  کار هم میکنه طراحی سایت و برنامه نویسی. فکر می کنه عقل کله  حرف کسی را گوش نمی کنه دور و برییا رو قبول نداره خود مختاره من وپدرسو قبول نداره به برادرمحبت نداره دوست نداره دور وبرش بپلکه از خانواده فرارییه الان با یک نفر از هم دورهاس خانه گرفتند با هم کار می کنند خیلی وابسته است به این پسر دایم با همند جدا نیستند یه لحظه از هم بسیارعصبی و تنده بسیار دروغگو نماز نمی خونه البته خودم و همسرم رابطه خوبی با هم نداریم چون همسرم بسیار تند خو و زورگو وخود بین و خسیس است  برا هزینه مدرسه برا ممهمونی با کسی زیاد رفت وامد نداره افسردگی هم داره  مواد هم استفاده می کنه پسرام هم فهمیدند     وقتی پسرم ناراحته من چیزی نمی گم ولی همسرم با کنایه ووتحقیر حرف می زنه به نظر خودم دیگه چیزی تغییر نمی کنه چون بزرگند پسرا همسرمم ۵۳ ساله    پسرا ۱۷٫٫٫٫۲۳ ساله پسر بزرگم قبلا از حساب همسرم را خالی می کرد سر همه کلاه گذاسته پول می گرفت پس نمی داد الان هیچ کس به پسرم اعتماد نداره حتی خودم وهمسرم

-----------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/registe+635

http://btid.org/node/182457

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 4 =
*****
تصویر maleki
نویسنده maleki در

باسلام خدمت شما کاربر گرامی:

شرائط بسیار سختی را دارید سپری می کنید و خیلی ناراحت کننده. امیدوارم هر چه زودتر آرامش نسبی به خودتون و زندگیتون برگرده.

یه نکته اصلی و اساسی را به یه سوال مطرح کنم:
چرا پسرتون با دوستش اینقدر خوبه و بهش علاقه داره یا به قول خودتون ازش جدا نمیشه و حرفشو گوش میده؟
یکم فکر کنید به این می رسید که این جذب شدن ها چند دلیل داره و  وقتی ریشه یابی بشه و شما یه بازنگری کنید ببینید توی خانواده تونستید باهاش این رفتارها را داشته باشید یا خیر؟

اولین مطلبی که نظر مارا جلب میکنه اینه: دوستش کاملا به نیازها و خواسته های پسرتون واقفه و میدونه از چی خوشش میاد و از چی بدش میاد.
به اونا احترام میذاره چون درکش میکنه و نمیخواد باعث رنجشش بشه چون ممکنه از دستش بده و دوستیشون قطع بشه. بله دقیقا ما این ترس را نداریم از ابتدا نسبت به فرزندهامون. یعنی جدا شدن ها و فاصله گرفتن ها از نظر ما بعیده و اتفاق نمی افته لذا یا خواسته ها و نیازها را نمیدونیم یا بها نمیدیم و یا مخالفت میکنیم و در عین مخالفت سرسختی خودمون را نشون میدیم.

دومین نکته اینه دوستش اونا به خاطر اشتباهاتی که میکنه سرزنش نمیکنه چون مثل همون اشتباهات یا جور دیگش را خودش داره انجام میده و این باعث میشه قوه و قدرت همدلیش بره بالا.

پدر ومادر در اشتباهات فرزندانشون تنها کاری که باید بکنند اینه که این اشتباهات را ابتدا تحلیل و ریشه یابی کنند. حمله به جوانان و نوجوانان برای خطاهاشون کمترین آسیبش پنهان کاری ها و فاصله گرفتن ها از خانوادست.

و از همه مهمتر که در برگیرنده همه این مطالب هست اینه که فرزندتون در کنار دوستش احساس امنیت میکنه و با ارامش لحظاتش را هر چند به اشتباه داره سپری می کنه لذا شما فقط و فقط باید یک امنیت روانی در خونه براش ایجاد کنید.

تایید کردن دیگران از جمله همسرتون نسبت به کارهای مثبتش اونا را به نظرهای بعدیتون جلب می کنه. وقتی شما نقاط مثبت و قوت دیگران خصوصا همسرتون را ببینید و بازگو کنید باعث میشه حقیقت گرایی و واقع نگری شما به بقیه ثابت بشه و از این طریق اگر خواسته و نقد و پیشنهادی هم ارایه کنید بهش توجه می کنند.

لذا از این طریق همسرتون را با خودتون همراه کنید تا برای پسرتون بتونید فضای خونه را امن کنید و محبوبیت شما و همسرتون برگرده برای فرزندتون.

موفق باشید.