سلام و وقت بخیر
پسری دا رم 19 ساله که اصلا هدف در زندگی نداردو مرتب ازاین شاخه به اون شاخه میپرد الان به زور مشاوره و راهکارهای ایشون یکم منظم شده و با وجود مهیا کردن زمینه تحصیل ایشون علاقه ای ندارند و تصمیم به رفتن سربازی دارند و اقداماتش را هم انجام دادن ولی مسئله این هست که تاالان هدفش این بود که بعد از خدمت سربازی به تشکیل خانواده بپردازد و از ما خواست برایش اقدام کنیم ولی الان چند روز است که اصرار دارد من میخواهم اسب بخرم و پرورش بدهم و تمایل به زندگی مشترک ندا رم و کلا جو خانه را بهم ریخته و با پدرش سر این موضوع در گیری و اختلاف دارند پدرشان اسطبل و رفتن آنجا و اسب داری را شغل مناسب ایشون و در شان خانواده نمیدونن با توجه به مهارتهای کامپیوتری و رشته تحصیلی ایشون و این کار را موجب رفیق بازی و اعتیاد ایشون میدونه کلا همش جر و بحث و دعوا لطفا راهنمایی کنین
------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/registe+635
باسلام خدمت شما کاربر گرامی:
از همراهی شما تقدیر و تشکر می شود. دغدغه مندی شما برای انجام درست کار و تصمیم منطقی و معقول قابل تحسین است.
عدم هماهنگی و همچنین نداشتن نظام نامه فکری صحیح در خانواده ها باعث میشه که فرزندان هم نتونند در تصمیم هاشون قاطع و مصمم و همچنین ثابت قدم باشند.
وقتی والدین به مرور زمان موضع های متفاوت تری از قبل داشته و به نوعی یه از هم گسستگی عاطفی و فکری بینشون باشه، فرزندها هم بالتبع دچار اضطراب هایی در زندگی شده که نداشتن یه اراده محکم و یا انگیزه کافی برای شروع تا اتمام کار میتونه یکی از اینها باشه.
در این مرحله شما باید کاملا هماهنگ با همسرتون عمل کنید و در مرحله اول خودتون هم میدونید مخالفت صد درصدی جواب نمیده و یه جون 19 ساله را نه تنها قانع نمیکنه بلکه اونا به لج و لجبازی و حتی در مواقعی به انتقام می کشونه.
یه قانون کلی داریم در این موارد این هم به این شکل هست که:
ابتدا باید با جوان همراهی و همدلی بشه و به نیازش احترام و از پیشنهادش استقبال بشه. پدرش در مورد نوع اسب یا محل نگهداری و جوانب کار ازش اطلاعات بخواد و با بیان اینکه خودش هم میل و رغبت داره به اسب داری و اسب سواری همراهی خودش را اعلان کنه.
بعد از امنیت دادن و اعتماد و اطمینان آوری حالا وقت اینه که دلایل مخالفتش را هم بیان کنه و حتما اینو در نظر داشته باشید که مخالفت ها هم باید منطقی و دلیل قانع کننده ای داشته باشه.
به نظر میرسه در این موارد خود پدر و پسر باهم به نتیجه منفی یا مثبت برسند بهتره و از دخالت یا میانجی گری توسط بقیه اعضای خانواده پرهیز بشه.
موفق باشید.