چرا باید موسیقی گوش کردن حرام باشه؟

10:03 - 1399/12/23

سلام خداقوت

من یک جوونم وموسیقی اطرافم زیاده  چراباید این نوای که موجب ارامش میشه حرام باشه؟؟؟ فلسفه حرمتش چیه؟؟

-------------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/159897

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 5 =
*****
تصویر علی روشن

سلام علیکم. در پاسخ به سوال شما به چند نکته اشاره می شود:

نکته مهم: معمولا اینگونه سوال می شود که چرا موسیقی حرام است. اما خوب است یک بار این گونه از خود بپرسیم که چرا به موسیقی گوش می دهم؟ موسیقی چه نفعی برای من داشته است که با گوش ندادن به آن، از آن منفعت محروم می شدم؟ آیا واقعا ارزش دارد وقت گرانبهایی را که خدا در اختیارم قرار داده بود تا او را پرستش کنم و در راه سعادت و کمال و بهبود زندگی خود و خانواده ام تلاش کنم و گامی برای حل معضلات اجتماعی بردارم، برای گوش دادن به موسیقی صرف کنم؟

1- تفاوت مفهوم غنا و موسیقی
غنا و موسیقی در حوزۀ مفاهیم دینی و اصطلاح فقه، با یکدیگر تفاوت دارد. غنا در اصطلاح شرعی عبارت است از: آوازی که از حنجرۀ آدمی بیرون آمده و در گلو چرخانده (چهچهه) شود و در شنونده حالت سرور و وجد ایجاد کند و مناسب با مجالس لهو و خوش گذرانی باشد، اما موسیقی به صوتی گفته می شود که از آلات موسیقی، پدید آید.

2- حکم غنا
همانگونه که بیان شد غنا به معنای آوازه خوانی مطرب است. آوازه خوانی مطرب توسط همه مراجع حرام اعلام گشته است، چه مضمون آن درست باشد یا باطل و چه همراه موسیقی باشد یا نباشد، و چه خواننده همسر باشد و چه غیر همسر.

3- همه انواع موسیقی حرام نیست
خود موسیقی صرف نظر از اینکه با کلام باشد یا بی کلام احکامی دارد:
الف: موسیقی اگر لهوی باشد (مناسب با مجالس لهو و لعب باشد) به فتوای همه مراجع استماع آن حرام است.
ب: موسیقی اگر غیر لهوی باشد، استماع آن از نظر همه مراجع، حرمت فقهی ندارد.

4- پسندیده نبودن موسیقی و غنا
از جهات مختلف موسیقی و غنا مضراتی دارد:

الف: تأثیر سوء موسیقی و غنا بر روان و اعصاب
به گواهى برخى از پزشکان، غنا و موسیقى آثار زیان بارى بر روى اعصاب دارد (عبد الکریم عکاس، الغنا فى الاسلام، ص 151) و در حقیقت یکى از عوامل مهم تخدیر اعصاب به شمار مى رود. مواد مخدرگاهى از راه دهان و نوشیدن وارد بدن مى شوند مانند شراب، زمانى از راه بوییدن مانند هروئین، گاه از راه تزریق مانند مرفین و گاهی نیز از راه حس شنوایى به جان و روان آدمى منتقل مى شود مانند غنا و موسیقى. از این رو بعضى از آهنگ ها چنان افراد را در نشئه فرو مى برد که حالتى شبیه به مستى به آنها دست مى دهد. البته گاهى به این حد و مرحله نمى رسد؛ ولى تخدیر خفیف ایجادمى کند و در پى آن آثار زیان بارى روى اعصاب بر جاى مى گذارد و شخص را دچار افسردگى و مبتلا به فشار خون مى کند. ( تفسیر نمونه، ج 17، ص 24؛ الغنا فى الاسلام، ص 151)
توجه به بیوگرافی مشاهیر موسیقی‌دانان نشان می‌دهد که در دوران عمر دچار ناراحتی‌های روحی گردیده، و رفته رفته اعصاب خو درا از دست داده و عده‌ای مبتلا به بیماری‌های روانی شده و گروهی مشاعر خود را از کف داده‌اند، دسته‌ای فلج و ناتوان گردیده و بعضی هنگام نواختن موسیقی درجه‌ی فشار خونشان بالا رفته، دچار سکته‌ی ناگهانی شده‌اند. ( تاثیر موسیقی بر روان و اعصاب، ص 29 و 92)

ب: غنا انسان را از یاد خدا غافل می‌کند.
قرآن کریم می‌فرماید: «بعضی از مردم خریدار سخنان بیهوده‌اند تا به نادانی مردم را از راه خدا گمراه کنند و قرآن را به مسخره می‌گیرند، نصیب اینان عذابی است خوار کننده». [لقمان، 6]
در این آیه یکی از عوامل گمراهی از راه خدا «لهو الحدیث» دانسته شده است. «لهو» آن‌چیزی است که انسان را به خود چنان مشغول کند که باعث غفلت و بازماندن از کارهای مهم‌تر شود و در روایات اسلامی از آن به «غنا» تفسیر شده است. امام صادق علیه السلام فرموده است: «گوش دادن به غنا موجب قساوت قلب است.» (مستدرک الوسائل، ج 13، ص 118)

ج: انسان را به فساد و فحشا گرایش می‌دهد.
در حدیثی از نبی اکرم(ص) آمده است: «غنا نردبان زنا است». (جامع الاخبار، ص 154) تجربه نشان داده است که بسیاری از افراد، تحت تاثیر موسیقی و غنا راه تقوا را رها کرده و به فساد روی می‌آورند. مجلس غنا به طور معمول مرکز انواع مفاسد است. امام صادق علیه السلام فرموده است: «خانه اى که در آن غنا باشد، از فساد و فحشا مصون نخواهد بود».( کافى، ج 6، باب الغناء) و نیز فرموده است: «غنا باعث پیدایش روح نفاق است.»(وسایل الشیعه، ج 12، باب 99)

5- باید توجه نمود که خداوند از مادر به انسان مهربانتر است. تمام احکامی که خداوند از طریق پیامبران و ائمه علیهم السلام ارسال کرده، برای صلاح و کمال و منفعت آدمی است. گوش دادن به موسیقی هیچ توجیهی جز پاسخ دادن به تمایلات و هوای شخصی و لذات زودگذر ندارد. اما خداوند می خواهد انسان ها را برای سفری طولانی و شادی و خوشی ابدی آماده کند.

تصویر 7292Mahdi
نویسنده 7292Mahdi در

سلام

اگه شما هم چیزهایی که من دیده بودم رو دیده بودی خودت هم از مخالفان موسیقی میشدی.

موسیقی وقتی مورد توجه مستمع باشه و باهاش حس بگیره چند تا چاکراهای بدن رو باز میکنه .همین باعث میشه دو تا اتفاق خطر ناک بیافته .یکی اینکه راه برای وارد شدن جن به هاله و حریم فردی باز میشه و این اگه مدت  زیادی ادامه پیدا کنه باعث وارد شدن و ماندن جن  در بدن میشه که داستانها داره.و هم همون موقع انرژی های زیادی خودبخود از بدن ساتع میشه که معمولا با اجتماع جنیان و مشغول شدن اونها به گرفتن انرژی این خروج با سرعت بیشتری اتفاق میافته.

ما دو نوع انرژی داریم یک نوع کار محافظ رو میکنه و اطراف بدن رو پوشش میده مثل جو زمین که زمین رو از ورود اشعه های مزر حفظ میکنه که جن از این انرژی فراریه .هر قدر قویتر باشه جن دورتر از ما مستقر میشه.جن که میگم حداقل یک جن بطور معمول کنار هر کس هست که همون نماینده ی ابلیس و شیطان باشه.بماند اینکه در بعضی شرایط ما درست وسط گله ای از جن هستیم و خبر نداریم.مثل خونه های خیلی قدیمی که خصوصا اگه مدتی هم متروکه بوده یا ساکنان قبلیش اهل مشروب یا موسیقی بوده باشن.لذا وجود این هاله خیلی ضرورت داره .هنجار گرا بودن در هر فرهنگی خودش مهمترین عامل تقویت این هاله ست.

یه انرژی هم در درون این هاله داریم که مصرفش میکنیم.همین که میگیم حال ندارم کار کنم خسته هستم .یا گاهی سرحال و پر انرژی هستیم .که جن دنبال این انرژیه و خیلی هم براش مفیده یعنی غذای اون محسوب میشه.اگر چه این کار ممنوعه و اون نباید مزاحم انسان بشه چون همه جا این انرژی پیدا میشه ولی چوت انسان مقدار زیادی از این انرژی رو ذخیره داره برای همین جنیان میان و اگه بتونن از هاله عبور کنن مشغول گرفتن انرژی میشن اگه هاله کلا خراب و نفوذ  پذیر شده باشه که دیگه لحاف تشکشونم میارن دیگه صاحب خونه میشن بیرونم نمیرن و تا جایی که بتونن با کنترل احساسات فرد اون رو سمت ناهنجاری و بیماری سوق میدن و ...

موسیقی زمانی که حالت سلطه ش شروع میشه همین کارو میکنه .راه رو براشون باز میکنه.فرقی هم نداره شاد باشه یا غمگین یا رمانتیک و احساسی.اون حالت غیر عادی که با موسیقی میاد مورد نظره.اگه شاد باشه انسان نوعی  بیقرار میشه و میره تو عالم دیگه.اگه غم گین باشه بازم میره تو عالم غم  و غصه اگه احساسی هم باشه همینه .اون حالی که انسان یه جا تمرکز میکنه و گوش میده.یعنی یه جا رو انگار نگاه میکنه ولی رفته تو فکر اگه کسی هم از جلوش رد بشه شاید متوجه نشه.اون حالت یعنی باز شدن چشم سوم و یکی از بد ترین وضعیتهاست برای انسان.

جالبه بدونید موسیقی .مشروبات الکلی و مواد مخدر در یک مبحث بیان میشن.چون هر سه حالت تخدیر دارن و یک نوع اسیب رو به انسان وارد میکنند.مشابه همون اسیب به هاله و چاکرا در  مشروبات الکلی و مواد مخدر وجود داره

تصویر 7292Mahdi
نویسنده 7292Mahdi در

مضر .مزر چی بود اخه.

اقا ابرو برامون نموند با این همه غلط اینو هم نمیشه گردن گوشی انداخت.میگم هزینه ی یکی که بشینه غلط املایی بگیره چقدره.من میدم دیگه  ابرومون که مهمتره.

همینجا اعتراف کنم خوانواده که یجا نوشتم همون خانواده یا خونواده منظورم بود .اونم نعوذ نبود نعوظ بود. والا

 

تصویر به تو از دور سلام
نویسنده به تو از دور سلام در

سلام بر شما کاربر محترم

موسیقی مطرب و غنایی که مناسب مجالس لهو و لعب باشه ؛ حرام هست!

یاد داستان بشر حافی افتادم که قبلا در کتاب داستان راستان آقای مطهری خوانده بودم! 

روزی امام کاظم (ع) از کوچه های بغداد می گذشت. از یک خانه ای صدای عربده و تار و تنبور بلند بود، می زدند و می رقصیدند و صدای پایکوبی می آمد. اتفاقا یک خادمه ای از منزل بیرون آمد در حالی که آشغالهایی همراهش بود و گویا می خواست بیرون بریزد تا مامورین شهرداری ببرند. امام به او فرمود صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟

سؤال عجیبی بود. گفت: از خانه به این مجللی این را نمی فهمی؟

این خانه «بشر» است، یکی از رجال، یکی از اشراف، یکی از اعیان، معلوم است که آزاد است.

امام فرمود: "بله، آزاد است، اگر بنده می بود، بندگی می کرد و حرمت صاحب خانه خود را نگه می داشت" منظور امام این بود که اگر بندگی خدا رو می کرد، این سر و صداها از خانه اش بلند نبود. حال، چه جمله های دیگری رد و بدل شده است دیگر ننوشته اند، همین قدر نوشته اند که اندکی طول کشید و مکثی شد. آقا رفتند. بشر متوجه شد که چند دقیقه ای طول کشید. آمد نزد او و گفت: چرا معطل کردی؟ گفت: یک مردی مرا به حرف گرفت. گفت: چه گفت؟ گفت: یک سؤال عجیبی از من کرد. چه سؤال کرد؟ از من پرسید که صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟ گفتم البته که آزاد است. بعد هم گفت: بله، آزاد است، اگر بنده می بود که این سر و صداها بیرون نمی آمد. گفت: آن مرد چه نشانه هایی داشت؟ علائم و نشانه ها را که گفت، فهمید که موسی بن جعفر است. گفت: کجا رفت؟ از این طرف رفت. پایش لخت بود، به خود فرصت نداد که برود کفشهایش را بپوشد، برای اینکه ممکن است آقا را پیدا نکند. پای برهنه بیرون دوید. (همین جمله در او انقلاب ایجاد کرد. ) دوید، خودش را انداخت به دامن امام و عرض کرد: شما چه گفتید؟ امام فرمود: من این را گفتم. فهمید که مقصود چیست. گفت: آقا! من از همین ساعت می خواهم بنده خدا باشم، و واقعا هم راست گفت. از آن ساعت دیگر بنده خدا شد. (داستان راستان؛ داستان 44)

 

خداوند توفیق بندگی واقعی را به همه ما عنایت کنه ان شاء الله. امین

یاعلی