سلام وقت بخیر
همسرم یکسال هست اعتیاد به هرویین داره اما طوری رفتار میکرد که من شک نکنم من چطور بفهمونم که میدونم درحالی که چند باری کوتاه صحبت کردم اما هربار طفره میره چطور راضی کنم کمپ بره یا حرف طلاق رو پیش بکشم
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
با سلام
وقت بخیر
از اینکه به مجموعه ما اعتماد کردید سپاسگزارم.
بهتون حق که به خاطر اعتیاد همسرتان ناراحت و نگران هستید.
برای بررسی بهتر نیاز به اطلاعات بیشتری داریم.
به نظرتون علت اینکه همسرتان به سمت مصرف مواد رفته چیه؟
همسرتان استرس و اضطراب زیاد دارد؟
از چه طریقی متوجه شدید که همسرتان مصرف هروئین دارد؟
احساس می کنید همسرتان از مصرف مواد خسته و کلافه هست؟
به نظرتون همسرتان در زندگی خلا و کمبودی داشته؟
به نظرتون اگه طلاق بگیرید شرایط زندگی برای شما بهتر می شود یا مشکلات متعددی پیش می آید؟
ممنون می شوم به سوالات پاسخ بفرمایید و هر نکته ای که به مشاوره کمک کند، فعلا به صورت کلی نکاتی را خدمتتون عرض می کنم:
1- نیازه که اگر از طریق دیگران متوجه شدید که همسرتان مصرف می کند حتما اطمینان پیدا کنید و بدون اطمینان و با صرف حدس و گمان نمی توانید به همسرتان بگویید که مصرف مواد داری چون باعث شکل گرفتن حس بی اعتمادی می شود.
2- اگر مطمئن شدید که همسرتان مصرف کننده هست باید ببینید علت اینکه ایشان به سمت مصرف مواد رفته چه چیزی هست اگر ایشان از مشکلی رنج می برد حتما نیاز هست که ان مشکل برطرف بشه که دغدغه ایشان برطرف شود.
3- اگر مطمئن شدید که همسرتان مصرف کننده هست از او بپرسید که چرا مصرف مواد دارد و ناراحتی خودتان را حتما نشان دهید که ایشان بداند شما واقعا ناراحت و نگران هستید.
4- ابتدا نیاز هست ک همسرتان بپذیرد که مصرف مواد دارد و به هروئین معتاد شده و برای اینکه شخصی بخواهد ترک موفقی داشته باشد نیاز به انگیزه دارد و اینکه از مصرف مواد خسته شده باشد و اگر بتوانید ایشان را راضی کنید که برای مشاوره اقدام کند تاثیر خیلی زیادی دارد و گفتگو با مشاور می تواند زمینه ترک را برای ایشان فراهم کند.
5- فعلا خودتان را درگیر فکر طلاق نکنید، نیاز هست که شرایط را بیشتر بررسی کنید.
موفق باشید
درخدمتم
سلام وقت بخیر
در مورد سوالاتی که پرسیده شده خواستم پاسخ بدم که
همسرم قبلا گاهی تریاک مصرف میکرد هربار که متوجه میشدم قول میداد مصرف نکنه همراه با برادرش .اما برادر طوری از همسر من به مادرشون میگفت که نسبت به همسرم بی اعتماد شدند وحتی اگر نیاز مالی داشت بر طرف نمیکردن طوری که کم کم سمت خانواده نمیرفت همسرم در دوران مجردی به برادرش از لحاظ مالی کمک میکرد وانتظار داشت آن هم کمک کنه اما ۴ سال پیش که با برادر مشکل پیدا کرد با اینکه وسیله نقلیه رو از برادر خریده بود وبرادر سند به نامش نمیزد وقتی که با خواهر ومادر صبحت کرد هر کدام گفتن خبر نداریم با اینکه میدونستن. نزدیک یکسال رفت وآمد نداشت برای اینکه به خانواده ثابت کنه که آلوده به مواد نیست شرکت آشنایان ۸ ماهی مشغول بکار شد که نشان بدهد سحر خیز است بعدها گفت برادرم برای اینکه حرفی از همسر دوم به خانواده نگویم بدگویی کرده تا اگر روزی به خانواده در مورد برادرم بگویم کسی باور نکنه وبگویند به خاطر مواد متوهم شده
در این یکسال از خواب در روز بیداری شبانه شک داشتم اما تااینکه چند ماه پیش پولی نداشت چک رو پاس کنه وکم کم اجاره خونه وحتی خرجی خونه هم نداشت مطمئن شدم تا اینکه یکماه پیش یکنفر که صداش بیشتر به فرد معتاد میخورد آمد با من صحبت کرد که اگر ببرم کمپ راضی هستید با خواهرش درمیان گذاشتم با آن فرد صحبت کرد و خواهر همسرم مشکوک شد اما خبری از اینکه ببره کمپ نشد با این حال با تماس هایی که با گوشی همسرم میکنه مطمئن شدم که هرشب باهم هستند. یکی از خواهر ها معتقد هست که اجازه بدیم خودش برای ترک اقدام کنه چون اگر به زور ببریم با خانواده بعد از ترک وحتی من که همسرش هستم مشکل پیدا میکنه
در جیبش وسیله مصرف مواد پیدا کردم ومطمئن شدم که مصرف میکنه
اما از لحاظ روحی خودم اذیت میشم چون به خانواده خودم قرض هست از طرفی ماشین رو فروخته تا بدهی ها وکرایه عقب افتاده رو پرداخت کنه از طرفی یک مقدار وحتی برای خانواده خودم رو نمیخواد پرداخت کنه صحبتش اینه که برای خرید ماشین لازم داره خانواده من رو تحت فشار قرار میدن که دیگه با شوهرم زندگی نکنم بدهی آنها رو پرداخت کنم بسیار نگران هستن که مقداری طلا از زمان ازدواج از خانه پدری اوردم شوهرم از من بگیره و مادرم میگه اگر این کار رو کنی دیگه دخترم نیستی گفتم پس چه کنم دیگه نمیخوام از کسی قرض کنیم برای چند ماه دیگه پول پیش رو چکار کنم وفقط اصرار دارن که من وفرزندانم همسرم را رها کنیم از این موضوع خیلی رنج میبرم
خودم تو دوراهی هستم که با این اوضاع طرف همسر باشم یا مادرم