چطور یک دوستی و عشق و رابطه پنهانی رو به ازدواج ختم کنیم

باسلام خدمت شما کاربر گرامی:

از اینکه به فکر آینده خودتون هستید و براش دارید نگرانی خرج می کنید خوشحالیم.

مطلبی را که خودتون می دونید این هست که سن و سالتون الان جوری نیست که بخواهید این مسائل را مطرح کنید و مطمئن هستید که با مطرح کردنش همه مخالفت می کنند.
وقتی مطرح کردن یه مساله ای درست نیست باید بریم سراغ اینکه چرا درست نیست؟ به این نتیجه میرسیم که شاید اصلا کار ما درست نیست.

نکته اول اینکه شما فکر ازدواج هستید و دنبال یه رابطه پاک و بدون گناه چون همونطور که گفتید محجبه و مذهبی و با ایمان هستید و الان هم نارحتید که چرا داره این اتفاق بد می افته و بیانتون هم اینو میرسونه که بد هست و این خودش میتونه بهتون کمک کنه تا بهترین کار را انجام بدید.

نکته دوم: مطمئن هستید که اقا پسر هم فکر شما را داره؟ یعنی پای ازدواج با شما خواهد بود؟
چند سال دیگه که بزرگتر شدید و سن اقا پسر رفت بالاتر و گزینه های دیگه را هم دید باز هم مطمئنید به شما فکر میکنه و گزینه انتخابی برای همسر اینده شما خواهید بود؟

اومد و ما به شما کمک کردیم و بهترین راه برای مطرح کردن این جریان را جلوی پای شما گذاشتیم چه تضمینی وجود داره خانواده ها با ازدواجتون موافقت کنند؟ مثلا مادر پسر بگه دختری که بدون اطلاع خانواده و پنهانی با تو بوده و در اغشوت بوده به درد زندگی نمیخوره و پسر هم تحت تاثیر قرار بگیره و بگه راست میگه مادرم این دختر قابل اعتماد نیست. از کجا معلوم توی اغوش من که اومده با پسرهای دیگه نرفته؟

البته ممکنه همین حرف را مادر شما هم بزنه و پدر شما هم بگه که پسری که یه دختر را گول میزنه و به بهونه ازدواج بغلش میکنه و باهاش مخفیانه ارتباط میگیره مرد نیست و نامرده و شما هم اثر بگیرید و بگید ممکنه ده ها دختر دیگه را هم گول زده و ما بهش اعتماد نداریم.

این مطالب و ده ها فرضیه این تیپی را در نظر بگیرید و با ما در بقیه مطالب همراه بشید.

الان فصل و زمان پیشرفتتون هست توی کار توی تحصیل ولی دارید سرمایه فکر و ذهنتون را جای دیگه میذارید و بیشتر وقتتون را به فکر اینکه چی میشه و تهش به کجا میرسه و چه کنیم و چه نکنیم سپری می کنید و هیچکدومتون نمیتونید درست کارهاتون را انجام بدید.

یک رابطه پنهانی بسیار دردسر داره و واقعا انرژی  میگیره و این را خودتون هم میدونید. حالا این وسط اگر یکی از اعضای خانواده متوجه بشه و این اعتمادی که به شما شده سلب بشه می دونید چه مصیبت بزرگی هست؟
رفت و امدتون از اون به بعد کنترل بشه هر روز باید چک بشید و گوشیتون تحت کنترل باشه و مادرتون شما را به چشم یه دختر سرخود و غیر قابل اعتماد ببینه و نتونه بهتون دل خوش کنه به عنوان یه دختر پاک و عفیف و همیشه بترسه از اینکه ممکنه ارتباط داشته باشی با نامحرم و آسیب ببینید.

خودتون چند سال دیگه عذاب وجدان بگیرید که نتونستید از حیا و عفتتون مراقبت کنید و پیش خدا و امام زمان عجل الله شرمنده بشید که امانت بزرگی که به عنوان یه دختر بهتون سپرده شده را به خاطر یه ارامش چند دقیقه ای از دست دادید و بهش خیانت کردید.

اومد و نشد که با این شخص ازدواج کنید و خواستگارهاتون ازتون سوال کنند که ایا با نامحرم ارتباط داشتید اونوقت شما چی جواب دارید بگید؟ اگر دروغ بگید که همیشه عذاب وجدان اگر راستشو بگید که متهم به ناپاکی. چون اونا درک نمیکنند که شما فقط یه بغل ساده بوده و میگن بدن انسان وقتی به بهونه حس عاطفی و احساسی به هم کشش داره به مرور مسائل دیگه هم واردش میشه.

چندین سال بعد به هر حال شما مادر خواهید شد و روزی فرزندتون ازتون سوال میکنه که مادر از دوران مجردیت بگو برام. حتما باید حس خوبی از این دوران در درون شما باشه تا با افتخار و به عنوان قهرمان زندگی فرزندتون از گذشته خودتون بگید.

پس قبل از هر اقدامی در این زمینه به این مسائل فکر کنید و بعد تصمیم بگیرید.

موفق باشید.