سلام
من چند ساله وسواس دارم خیلی از وسواسم خداروشکر خوب شده الان به بینی وجوراب طوری حساسم که اگه کسی دست تو بینیش کنه مثلا به بچه من دست بزنه همه لباسا بچم عوض میکنم میدونمم که بینی پاکه ولی دلم نمیره چکار کنم این دوچیز هم جوراب وبینی وسواسش ازم گرفته شه ممنون
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
مخاطب گرامی، سلام؛ از اعتماد شما به این مجموعه از شما تشکر میکنیم.
میدانیم که از این شرایط خسته شدهاید وزندگی برای شما سخت شده است. وسواس اختلالی اضطرابی است که در آن افکار و اندیشههای تکراری آزاردهنده وارد ذهن فرد میشوند و علیرغم خواست او باعث اضطراب او میشوند. این افکار ناخواسته است و حتی اگر تلاش کند که آنها را از ذهن خارج کند بازهم به سراغ او میآیند. هرچند که او به بیدلیل و بیهوده بودن آن رفتارها علم دارد ولی توان مقابله با آن رفتارها را ندارد و انگار اختیار از او گرفتهشده است.
وسواس و اعمال وسواسی وقت زیادی را به خود اختصاص میدهد و فرد را منزوی میکند. دیگران ممکن است فرد وسواسی را مسخره کنند و او را متهم کنند.
فرد وسواسی وقتی دچار اضطراب میشود این وسواسها بیشتر میشوند. الگوهای عمل وسواسی متفاوتاند؛ از شستشو گرفته تا مراقبتهای بهداشتی، چک کردن درها و ...
وسواس اختلالی مقاوم به درمان است و اگر میخواهید این اختلال را درمان کنید باید بهصورت حضوری اقدام کنید و جلسات درمان را پیگیری کنید.
علل و عواملی که باعث وسواس میشود متفاوت است. نظریهپردازان عوامل مختلفی را برای علت وسواس برمی شمرند، مثل:
برهم خوردن توازن تولید هورمونها در بدن و مواد شیمیایی خاص در مغز میتواند یکی از پایههای وسواس باشد.
همچنین اضطراب بهعنوان یک عامل برای وسواس مطرح است. همچنان که وقتی فرد وسواسی مضطرب میشود میزان رفتار وسواسی افزایش مییابد.
گاه نیز یک حادثه و تجربه آسیبزا مثل مرگ عزیز، تجاوز جنسی و ... باعث شروع وسواس میشود.
بنابر عقیده روانکاوان اصلیترین پایه وسواس، احساس گناه است.
شاید الگوبرداری و حضور یک فرد وسواسی در خانواده، علت دیگری برای شکل گرفتن وسواس در فرد باشد.
برای درمان وسواس:
گفتیم که تنها راه درمان این مشکل، مراجعه به متخصص و روانشناس درمانگر است. لکن در ادامه کمی در مورد درمان وسواس صحبت میکنیم.
شیوههای مختلفی برای درمان وسواس وجود دارد از درمانهای دارویی تا رواندرمانیها.
در درمان دارویی، فرض بر این است که تغییر ترشح مواد شیمیایی بدن باعث بیماری شده است درنتیجه با دارو این تغییر خنثی میشود. البته دررواندرمانی نیز گاهی بهصورت موقت دارو توصیه میشود زیرا گاه شدت وسواسها زیاد است و رواند مانی بدون دارو اثرگذار نیست و در اینگونه موارد دارو زمینه تأثیر رواندرمانی را ایجاد میکند.
رواندرمانی اشکال مختلفی دارد:
یکی از روشهای درمانی شناخت درمانی است. در شناخت درمانی به فرد کمک میشود تا باورهای زیربنایی مشکل سازش را پیدا کند و آنها را اصلاح کند. فرض بر این است که باورهای فرد باعث میشود که رفتارهایش شکل بگیرند و این باورهای غلط رفتارهای غلط شکل دادهاند و تنها راه درمان، اصلاح باورهاست.
رفتاردرمانی: در این روش به فرد وسواسی کمک میشود تا با تمرینهای رفتاری، آرامش خود را بازیابد و با وسوسههای خود مقابله کند و به آنها نپردازد.
روانکاوی: درروش روانکاوی فرض بر این است که تعارضهای درون روانی باعث بیماری میشود و درنتیجه روانکاو به دنبال یافتن این تعارضها و حل آنهاست. فرایند آگاهی نسبت به این تعارضها و افزایش سطح بینش فرد نسبت به خود و ویژگیهای خود، نوعی درمان است.
در درمان وسواس از روشهای مختلفی بهره گرفته میشود که به چند مورد از آنها اشاره خواهیم کرد:
عدم پاسخدهی: در این روش فرد در معرض وسواس خود قرار میگیرد و باید تلاش کند که رفتار وسواسی نداشته باشد یا رفتار وسواسی را به تأخیر بیندازد. مثلاً شما میتوانید در هنگام دست به بینی زدن دیگری و دست به پیراهن زدن این شستن را 2 ساعت یا بیشتر به تأخیر بیندازید. تکالیف باید در سطح تحمل شما باشد.
ماجرا این است که فرد وسواسی تصور میکند که اگر شرایط را کنترل نکند و لباس را نشوید اتفاق بدی میافتد ولی اگر به هر دلیل این شستشو به تأخیر بیفتد مثلاً 6 ساعت یا یک روز نشوید، آرامآرام، روان او میپذیرد که بدون شستن هم هیچ اتفاقی نمیافتد و این مسئله، اهمیت زیادی ندارد.
پرداختن به ضد رفتار وسواسی: فرد وسواسی در این روش باید خلاف وسواس خود عمل کند. برای مثال شما که از بینی پرهیز میکنید باید از فردی بخواهید دستی که به بینیاش زده را به پیراهن شما بزند. مسلماً این کار اضطراب زیادی را در شما ایجاد میکند ولی باید تلاش کنید تا بر این اضطراب غلبه کنید.
دستور ایست: یکی از روشهای متوقف کردن فکر وسواسی دستور ایست دادن به آن افکار است. در ابتدا درمانگر در جلسه مشاوره این تمرین را انجام میدهد و به بیمار اجازه میدهد که غرق در افکار وسواسیاش شود و با صدای بلند به او میگوید ایست و او دیگر نباید به فکر وسواسی، فکر کند. سپس در منزل باید او خود این تمرین را داشته باشد تا کنترل فکر خود را به دست گیرد و هر وقت که اراده کرد این افکار را از ذهن بیرون کند.
خوشحال میشویم که بازهم در خدمتتان باشیم.
در نوبت پاسخگویی