چیکارکنم اصلا دیگه کم آوردم....

13:26 - 1402/03/08

با سلام
من ۱۴سال ازدواج کردم، یه پسر ۱۳ ساله دارم همسرم پسرعمه ام هست همسرم تو یه خانواده ای مذهبی  بزرگ شده یعنی تو این خانواده زن به چشم یه برده میبینن  من هم تو یه خانواده ای بزرگ شدم که زن و بچه احترام و جایگاه خاص خودش داره اوایل زندگی مون فکر میکرد که من مادرش هستم که پدرش بگه ماست سیاه اون هم بگه اره چندسال با بی توجهی هاش زندگی کردم همیشه خودش بایه چیزی مشغول میکرد اول با کامپیوتر بعدا با ماهواره مثلا میدیدی تا۳ شب بیدار هست من احمق منتظرش میموندم که بیاد باهم بخوابیم اما بخاطر بچه ام کوتاه می اومدم به قول مامانم میگفت باشه اوایل زندگی اینطوری میشه کوتاه بیا

چندین بار اختلافهای شدید داشتیم حتی دیگه  گفت طلاقت میدم من احمق هم هربار به خانواده اش میگفتم که پسرتون این حرف میزنه یه بار اختلاف داشتیم من به خانواده اش گفتم عوض اینکه آتیش ما رو خاموش کنن بدتر بنزین هم ریختن که تو بی حجاب بیرون میگردی اخه من بعداز زایمان هردوکلیه ازدست دادم دکتر  زایمانم گفته بود بعداز۴۰ روز برو دکتر خوب میشه ،  من نبرد بعداز۶ماه برد که دیگه کارازکار گذشته بود مامانش بهم گفت اون نبرد مامان خودت میبرد

حالا دیگه زیاد سرتون درد نیارم خیلی حرفها هست بگم کتاب میشه، اونا دیگه گذشته الان اصلا شوهرم به یه آدم بی احساس تبدیل شد یعنی بی احساس بود بدتر شده انگاری من نیستم میاد خونه فقط با گوشیش هست چندین بار بهش گفتم ازصبح میری شب مییای اخه ما بهت احتیاج داریم بهم میگه دوست نداری برو طلاق بگیر بزار برو حتی بچه رو هم نمیخوام مال خودت خودم هم میدونم بخاطر چی این حرف میزنه چون با منشیش رابطه داره، الکی میگه من اون به چشم خواهر میبینم ؛ ولی دروغ میگه هروقت میبینم باهاش حرف میزنه بهش استیکرهای عاشقانه می فرسته بگم باور نمیکنید یه بار نشد یه قلب ساده برام بفرسته حتی جواب پیام یا زنگ هاموهم نمیده الان دیگه یه مدتی هست دیگه واقعا به اخر خط رسیدم یعنی تصمیم گرفتم هروقت گفت برو طلاق بگیر بگم باشه بگم از خونه برو بیرون دادخواست طلاق بفرست دیگه خسته شدم باور کنید هروقت قهرمیکنیم من پیش قدم میشم غرورم را زیرپا میزارم که دلخوری تموم بشه بخدا فقط بخاطرپسرم
چون پسرم واقعا حساس هست وقتی ما قهرمیکنیم خیلی عذاب می کشه به همین خاطر من کوتاه مییام الان دیگه میگم نه بسه چقدرشخصیت خودم خوردکنم نزدیک سه هفته هست باهاش حرف نمی زنم یه بار نیومده بگه زن چه دردت هست چرا باهام حرف نمیزنی درست حرف نمی زنم ولی پیشش میخوابیدم ولی انگار نه انگار  من پیشش هست شرمنده که این حرف هم میزنم تورابطه جنسی هم همیشه کوتاه اومدم چون زود انزال هست بهم گفت داروی تاخیری مصرف کنم گفتم برام مهم نیست بهت ضررمیکنه بااین موضوع ۱۴ سال کناراومدم ولی الان میبینم احمق بودم من کنارش خوابیدم باخودش ورمیره که به حال بیاد دیگه دوست ندارم پیشش بخوابم ولی دوشب دلم براش تنگ شده پیشش خوابیدم دیدم نه مهم نیست بود و نبودم بازرفتم جای دیگه خوابیدم
فقط از شما درخواست کمک دارم که چیکارکنم اصلا دیگه کم آوردم ۶ماه پیوند کلیه انجام دادم کلا دیگه بهم ریختم

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/246699

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 5 =
*****
تصویر جبرئیل زاده

سلام

از اینکه مشکل خود را با ما در میان گذاشتید سپاسگزاریم‌.

متوجه نگرانی شما برای مشکل به وجود آمده هستیم.

اختلافات و دعواهای زناشویی بین همه زوجین وجود دارد. و این امری طبیعی است که دچار درگیری مشکلات باشند. اما زوجین موفق کسانی هستند که از آن مشکلات فرار نمی‌کنند و برای حل مشکلاتی که بین یکدیگر دارند، تلاش نمایند. وقتی زوجین فرار را برقرار ترجیح می‌دهند، و قهر را به گفتگو ارجحیت می دهند، قطعا هیچ مشکلی حل نخواهد شد‌ زوجین موفق کسانی هستند که بتوانند با یکدیگر گفتگو کنند، حرف بزنند، و ناراحتی هایی که از یکدیگر دارند را بیان کنند. خوب گوش دادن و شنیدن، یکی از اصول اساسی زندگی زوجین موفق است. 

سعی کنید بیندیشید که چه مسائلی موجب شده که اکنون درگیر چنین ماجراهایی شوید. شاید از اوایل زندگی خود برای حل مشکل تلاش نکرده‌اید. و اکنون پس از ۱۴ سال زندگی، حل این مشکل بسیار سخت‌تر از نیز شده است و در نقاط مختلف از زندگی شما ریشه دوانده است و طبیعتاً پاکسازی این آفت از زندگی شما بسیار سخت تر می باشد. قبل از هر چیز این را بدانید که باید توان مضاعفی داشته باشید. انرژی داشته باشید تا بتوانید زندگی خود را نگه دارید. فرار نکنید و سعی کنید بایستید تا مشکلی که بین شما و همسرتان به وجود آمده را حل نمایید. وقتی می گویید هنوز هم گاهی دلتان برای همسرتان تنگ می شود، یعنی هنوز روزنه‌های امید در زندگی شما وجود دارد، که می‌توانید به وسیله آن ها زندگی را بازیابی کنید. وقتی حضور فرزندتان برایتان اهمیت دارد و به این فکر می‌کنید که اگر فرار را بر قرار ترجیح دهید، چه روزگاری خواهد داشت، یعنی هنوز می توانید از این نگاه انرژی بگیرید و شروع به بازسازی زندگی کنید.

زندگی شما مانند ساختمانی است که فرو ریخته است و یا پایه‌های متزلزلی دارد. باید از ابتدا شروع به ساختن خانه کنید. شاید در اوایل باید یک تنه جلو بروید و توقع و انتظاری از همسرتان نداشته باشید، اما این را بدانید که اگر اصولی را که می گوییم انجام دهید، کم کم همسر شما نیز در این مسیر با شما همراه خواهند شد و مشکلات یک به یک برطرف خواهند شد. 

یادتان باشد برای اینکه بخواهید در این مسیر سخت انرژی بگیرید، باید از خداوند طلب آرامش و توان مضاعف کنید، تا بتوانید در مسیر درست محکم تر و صحیح تر از قبل قدم بردارید تا به هدف نهایی خود که آرامش در زندگی شما و همسرتان است برسید.

در ادامه چند نکته عرض می‌کنیم و امیدواریم مفید واقع شود.

۱. گذشته را دور بریزید؛ گذشته خیلی از آدم ها فارغ از اینکه مجرد هستند یا متعاهل، دارای لکه های سیاه و خاطرات منفی است. اما این نباید باعث شود که تمام زندگی آینده شما را تحت تاثیر قرار دهد. وقتی شما مدام در ذهنتان خاطرات بد گذشته را مرور می کنید، و از ناراحتی های سخت گذشته می گویید، یعنی نمی توانید درست حرکت کنید و حتی این گذشته سیاه اجازه حرکت در مسیر درست را به شما نمی دهد و شما را دچار خطا می کند. پس سعی کنید نگاهتان را از گذشته بردارید و به آینده نگاه کنید. آینده‌ای که روشن است و خوشبختی و آرامش شما را در پی دارد. البته این خوشبختی در صورتی ممکن است که شما در ابتدا در خودتان تغییر ایجاد کنید‌ اگر بتوانید در خودتان در ابتدا تغییر ایجاد کنید، قطعاً همسر شما که کنار شما هستند نیز با این تغییر روبرو خواهند شد و در ادامه مسیر درست کنار شما قرار خواهند گرفت.

۲‌. دلیل فاصله همسرتان را از خودتان بیابید؛ در پیامی که برای ما ارسال کردید، چندین بار ذکر کردید که شما از همسرتان ناراحت شدید و قهر کردید و یا اینکه هیچ تمایلی برای نشان دادن علاقه خود به همسر بروز ندادید. قطعاً عدم بروز عواطف و احساسات مثبت و مطالبی که موجب زنده نگه داشتن عشق در زندگی زناشویی می شوند، باعث شده که فاصله بین شما و همسرتان هر روز بیشتر از دیروز شود. شاید حضور زوجینی که در ابتدا نیز عشقی آتشین را تجربه کردند، اگر از این عشق نگهداری نکنند به مرور این عشق فاسد خواهد شد و غیر قابل استفاده برای زوجین خواهد بود. پس عشق گوهری است که در زندگی نیازمند نگهداری دارد. وقتی شما به آن بی تفاوت بوده اید و یا گاهی آن را سرکوب کرده اید، قطعاً موجب از بین رفتن عشق و علاقه بین خودتان و همسرتان شده‌اید. دلیل اینکه همسر شما به شما تمایلی ندارد و یا اینکه ساعت های طولانی خودش را با وسایل دیگر مشغول می کند، چه چیزی میتواند باشد غیر از رفتار نامتناسب شما با ایشان؟! سعی کنید رفتار زنانه خود را تقویت کنید. از نظر جنسی و عاطفی برایش جذاب باشید و خودتان را به آن مدلی تغییر دهید که مردها و همسر شما دوست دارند. شای به این فکر کرده باشید که چطور می‌تواند برای همکار خود از استیکرهای عاشقانه در پیام فرستادن استفاده کنند، اما برای شما هرگز این کار را انجام نمی‌دهند. احتمال زیادی وجود دارد که ممکن است دلیل بروز چنین رفتارهای از همسرتان در رفتارهای طرف مقابل ریشه داشته باشد.

 اگر شروع شما شروع به رابطه عاشقانه ابراز عشق و علاقه کنید و شروع کننده رابطه جنسی باشید، آیا به مرور زمان با عدم توجه ایشان مواجه خواهید شد! قطعاً در طول زمان، توجه ایشان نیز به شما جذب خواهد شد. پس با تغییر رفتار خود اجازه ندهید تا فرد دیگری در قلب و ذهن همسرتان جای شما را بگیرد.

امیدواریم که مطالب گفته شده، شما را در حل مشکل به‌ وجود آمده یاری کند.

اگر در مورد مطالب گفته شده سوالی برایتان پیش آمد، خوشحال می‌شویم با ما مطرح کنید.

بهترین‌ها را برای شما آرزو داریم.

تصویر دریافت سوالات

ممنونم از راهنمایی شما ولی بخدا بیشتر از بچه ام به همسرم محبت میکنم
هرروز بهش پیام عاشقانه میفرستم دریغ از یه جواب
همیشه پیشش مرتب و آرایش میکنم بخدا همیشه قربون صدقه اش میرم

تصویر جبرئیل زاده

با عرض سلام خدمت شما مخاطب محترم

برای اینکه بتوانید قلب همسرتان را تسخیر کنید، باید رفتار زنانه را بیاموزید. آقایان برای اینکه جذب یک خانم شوند، عقاید متفاوتی دارند. برخی از آقایان آرایش و ظاهر مناسب برایشان لذت بخش و جذاب است و برخی دیگر از آقایان لحن زنانه، راه رفتن زنانه، واکنش های زنانه است که برایشان ایجاد لذت می کند.

شما بعد از گذشت چندین سال از زندگی و با توجه به شناختی که از همسرتان دارید، باید متوجه این مسئله شده باشید که همسرتان چگونه زنی را می پسندند و مورد علاقه او است. از سعی کنید متناسب با ذائقه به علاقه همسرتان رفتار کنید. 

با همسرتان صحبت کنید در مورد قضیه پیش آمده و مسایلی که در گذشته داشته اید، از همسرتان بخواهید یک زمان را مشخص کند تا به او سخن بگویید. در گفتگویی که با همسرتان دارید، از واژه تو باعث شدی یا تو مرا ناراحت کردی ویا هر واژه ای که ایشان را نشانه بگیرد، استفاده نکنید. انگشت اشاره شما اگر در مباحث گفتگو به سمت ایشان باشد، قطعاً ایشان نیز با شما مقابله خواهد کرد، و به هیچ نتیجه مثبتی نخواهد رسید. 

 

اما اگر شما خودتان را کنار او نشان دهید، و این احساس را به او بدهید که برای حل کردن مشکلات زندگی باید هر دو نفر تلاش کنیم، و هر دو نفر مقصر هستیم و اگر به او بگویید که هنوز دوستش دارید و برای حفظ زندگی تان می خواهید در خودتان تغییر ایجاد کنید، و تلاش نمایید و سعی کنید دلیل آن را به دست بیاورید و عشقی که از دست رفته را بازیابی کنید، به نتیجه مثبت خواهد رسید.

گاهی اوقات رفتار های زنانه خانم‌ها تبدیل به رفتارهای مادرانه می شود! چه نتیجه معکوس در برابر رفتارهای مادرانه خودمان خواهیم دید. برای همسرتان نقش یک مادر را بازی نکنید! وقتی می‌گوید مانند فرزندم به او محبت می کنم، بدانید این امری اشتباه است! شما باید جذابیت جنسی و جذابیت زنانه برای همسرتان داشته باشید. اگر مانند یک مادر با او رفتار می کنید، لباس هایش را مرتب اتو کنید و کارهای شخصی اش را انجام می‌دهید و یا کارهایی که یک مادر انجام می دهد، در نتیجه همسرتان نمی‌تواند به عنوان یک همسر به شما نگاه کند و رابطه خوبی با شما داشته باشد. 

شما باید سعی کنید جای خودتان باشید. مانند یک همسر رفتار کنید. هم ابراز محبت به همسرتان داشته باشید وه عم دلخوری همسرانه داشته باشید و در این باره با همسرتان رابطه صمیمی برقرار نمایید.

در در پایان عرض می کنیم که برای حل شدن مسائل جدی زندگی زناشویی خود، به مشاور حضوری مراجعه کنید و از او بخواهید که با قرار گرفتن در جزئیات زندگی تان شما را یاری رساند.

برای شما بهترینها را آرزو دارید.