چیکار باید کرد حرمتها برگرده ؟؟

09:03 - 1401/02/25

سلام 

مشکل ما از اولش به خاطر این بود که با پدرومادر درباره ساختمان منزلمون که درحال ساخت بود مشکل داشتیم .‌ایشان یک آدم غد و یکدنده هستند که گوش به حرف هیچ کسی نمی دهند..موقع خرید بازارهم سرقیمت اجناس باهم مشکل داشتیم که چرا وسایل گرونه!!بعداز اینکه پسرم دنیا اومد ایشون خودشون رو کامل نشون داد وسایل را پرت میکردن وقتی خواب عوض میکردن..وچند بارهم دست بلند کردن...منم یک آدم باخصوصیات تقریبا مردانه هستم ..دوست دارم کارای مردانه انجام بدم وتقریبا آدم یک دندنه هستم ...اما احساسی ..دوستدارم همسرم برایم زبون بریزد..مثلا وقتی من میگم طلا آقا بگند شما بیشتر از طلا ارزش داری فعلا برام مقدور نیس و سرتاپاتو برات طلا میگرفتم..اما ایشون اوقات تلخی میکنن و جا خواب عوض میکنن بدون اینکه حرفی بزنن دلیل رفتارش چیه!؟ در این مورد من گفتم طلا دارم عوض میکنم شما یه مقداری بزار ..میگن مزد ساخت داره وضرر هس و بعد این اوقات تلخی و دست بلند میکنن..منم برای دفاع ازخودم مجبورم که مقابله به مثل کنم..چیکار کنم من خودم میگم مقصر۷۰ درصدم راه حل چیه؟؟ بایه بچه۴ ساله ..زشتی بینمون افتاده وحرمتها بینمون ازبین رفته...حرفهایی که نباید بزنیم زدیم...چیکار باید کرد برمیگرده حرمتها ؟؟

سلام دوره های مهارت افزایی هزینه اش چقدر است؟؟

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/208470
تصویر ابراهیمی راد

باسلام واحترام خدمت شما کاربر محترم

ازحسن توجه شما به مجموعه ما کمال تشکر را داریم

باتوجه به سوال شما که درگذشته توسط دوستان پاسخ داده شده است و ضمن تایید مطالب استاد بزرگوار، مطالبی چند به اختصار خدمت شما ارسال میگردد.بحث خود را با یک سوال از شما شروع میکنم واین جواب برای بنده وبرای شما مهم ومفید خواهد بود.از نظرشما فلسفه زندگی زناشویی و ازدواج چیست؟ اصولا چرا آدمها ازدواج مینمایند؟ چه ضرورتی دارد که آدم باید ازدواج نماید؟؟آیا هدف یک گزران و روزمره گی میباشد، که اگر این باشد قطعا وجود مشکلات اینچنینی امری کاملا طبیعی است. اما اگر هدف چیزی دیگری است، آن امرچیست ؟؟

دلیل این همه اختلاف چیزی نیست جز فاصله گرفتن  ما انسانها از هدف متعالیی که خداوند برای سعادت بشر تبیین نموده است. و از قضا برا رسیدن به ین سعادت راهی جز تشکیل خانواده نیست. ازدواج و تشکیل خانواده یکی از  مهم ترین و مقدس ترین ارکان زندگی  برای هر فرد است  لذا انتخاب درست و آگاهانه میتواند نقش مهمی در کیفیت بهتر زندگی و روابط  بین فردی زوجین بوجود آورد.هرچه ازدواج آگاهانه تر بوده باشد قطعا کیفیت زندگی مطلوبتر و تدام رابطه عمیق ترو ماندگارترخواهد بود.

حال سوال این خواهد بود ما چه کاری انجام بدهیم تا به این مطلوب برسیم؟ در پاسخ میگویم که باید به چهار سوال مهم و در نهایت چهار اصل مهم در امر ازدواج اهتمام ورزید. ابتدا چهار سوال حیاتی و اصلی را بیان کرده ودر پایان چهار اصل در روابط را تقدیم خواهم نمود و سرانجام پیشنهاداتی در جهت هر چه مطلوب تر شدن زندگی خدمت شما ارسال میگردد. آن چهار سوال مهم وحیاتی عبارتند از

 1- از نظر شما درباره هدف و فلسفه ازدواج و زناشویی چیست ؟

-2 اصولا چرا دختر و پسر باهم ازدواج میکنند؟ هدف ازاین ازدواج چیست؟

-3 آیا هدف از ازدواج بخاطر فراراز تنهایی است؟

-4 آیا قصد ازازدواج بخاطر تامین نیازهای جنسی است ؟ و…یا خیر بلکه مقصود از ازدواج امری مهم تر از اینهاست.قطعا با ازدواج کردن تنهایی ها پایان میابد, و با ازدواج نیازهای جنسی تامین خواهد شد,اماهدف وفلسفه ازدواج امری فراتر از این موارد است که خداوند در چندین آیه از قرآن شریف به آن اشاره میکند, که تبرکا به یکی از آیات اشاره می نمایم.

خداوند در سوره روم آیه 21 می فرماید,:

وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ

واز نشانه‏ هاى او اينكه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستى و رحمت نهاد آرى در اين [نعمت] براى مردمى كه مى‏ انديشند قطعا نشانه‏ هايى است (۲۱)

در این آیه به خوبی هدف و فلسفه ازدواج را رسیدن به کمال و  آرامش و سعادت(لتسکنوا الیها)  معرفی  میکند, و سلاح رسیدن به این سه اصل مهم ازدواج را در ادامه میفرماید,(و جعل بینکم مودة و رحمت) یعنی دوست داشتن و گذشت و فداکاری کردن باهم و برای هم  و برای رسیدن به یک زندگی آرمان گرایانه و سرشار از عشق و محبت و گذشت که نتیجه آن به رشد و تکامل انسانی واجتماعی می انجامد خواهد بود.پس فلسفه زندگی زناشویی رسیدن و رساندن همدیگر به کمال ,و سعادت  میباشد که نتیجه آن میشود رضایتمندی از ازدواج و آرامش در زندگی.در این تعریف جامع قران کریم,بین زن ومرد تفاوتهای جسمی وجنسی دلیل بر برتری مرد بر زن یا زن بر مرد نیست,بلکه ملاک برتری را تقوا الهی معرفی میکند.اصولا اگر تنها دلیل ازدواج ,بخاطر فرار از تنهایی باشد,یا بخاطر تامین نیاز جنسی بوده باشد,یا بخاطر شرایط مالی,یا اجتماعی طرف مقابل بوده باشد وهمچنین اگر هدف از ازدواج بخاطر فرار از محیطی که در آن واقع شده ایم و به هر قیمتی بخواهیم ازدواج کنم اما در آن محیط خانواده ام نباشم قطعا نتیجه ای جز شکست و سرخوردگی  را به بار نخواهد داشت.

اما آن چهار اصل مهم که باید هر مرد و زن بتوانند برای همدیگر بعنوان یک اصل داشته باشند,عبارتند از:

1 - ایجاد امنیت برای همدیگر,اعم از امنیت مالی,اخلاقی,اجتماعی

  -2 حمایت از همدیگر در شرایط مختلف زندگی,و نباید از حمایت همدیگرعاجزباشند.  

-3  تعهد به همدیگر و به قول و قرارهایی که قبل از ازدواج به همدیگر داده اند متعهد باشند و بمانند.

4- صداقت داشتن درتمام امور زندگی باهم.

 

در پایان بیست نکته کلید طلایی برای رسیدن به یک زندگی آرمانی به شما کاربر محترم ارائه میگردد که با مطالعه دقیق و عمل به آن به روابط مطلوبتر  خواهید رسید .

 

1--همسرتان را به عنوان یک مرد بپذیرید و برای شناخت دنیای مردانه او دانش و آگاهی خود را افزایش دهید. لذا بایدتفاوتهای چندگانه بین زن ومرد را بدانید

2-- همسر خود را به چشم یک شی مسوول ننگرید. بلکه به شخصیت وجودی او احترام بگذارید.

3- جنبه یا بخش هایی از شخصیت شوهرتان را که باعث تمایز او از سایرین می شود هم در جمع اقوام وفامیل ودوستان وگاهی زمانی که باهم تنها هستید مورد توجه و تحسین قرار دهید.

4- برای این که همسرتان با شما روراست باشد سعی کنید او را درک کرده و برای افکار و احساساتش ارزش قایل شوید اگر حرف ها و گفته های او مطابق میل شما نیست از خود واکنش تند نشان ندهید زیرا به این وسیله بذر بی اعتمادی در زندگی خود می کارید.

5- وقتی همسرتان با شما درد دل می کند و راز دلش را با شما در میان می گذارد، احساساتش را بپذیرید و به او نگویید که اسرار درونش ناخوشایند و بی رحمانه است.

6-  به طور مداوم از شوهرتان انتقاد نکنید زیرا انتقاد پیاپی باعث می شودکه شوهرتان از شما فاصله بگیرد.

7- او را به درک نکردن، عدم صمیمیت و بی احساس بودن متهم نکنید. زیرا او درک کردن، صمیمیت و با احساس بودن را به شیوه مردانه نشان می دهد.

8-نیازهای واقعی شوهرتان را دریابید. این امر اتفاق نمی افتد مگر اینکه همسرتان این نیازها را باز گوید و به همین جهت در مواقع مناسب با لحن ملایم در مورد نیازهایش از وی سوال کرده و دیدگاه های واقعی وی را نسبت به خود و زندگیتان دریابید و در نهایت جوابی را که شوهرتان می دهد بدون انتقاد و جبهه گیری بپذیرید.

۹-) زمانی که همسرتان با شما صحبت می کند به دقت به حرف های او گوش فرا دهید زیرا عدم توجه شما به گفته های اوعدم علاقه شما را نشان می دهد.

۱۰-) هیچ وقت از کارهایی که همسرتان برای جلب محبت شما انجام می دهد انتقاد نکنید برای مثال وقتی او به شما محبت می کند، آن را بیش از اندازه لوس ندانید او به شیوه خود ابراز محبت می کند.

۱۱-) او را به شیوه خودتان دوست نداشته باشید بلکه به وجود او نیز اهمیت بدهید. به عنوان مثال اگر در سالگرد ازدواج تان، هدیه ای به او می دهید سعی کنید از قبل در مورد هدیه مورد علاقه اش اطلاعاتی به دست آورید.

۱۲-) از همسر خود انتظار نداشته باشید که با تمامی طرح ها و ایده ها و افکار شما موافق باشد و آنها را تحسین کند. واقع بین باشید و به او اجازه دهید که نظرش را هر چند که برخلاف میل شما باشد، بیان نماید.

 ۱۳-) اصرار زیادی برای جلب محبت همسرتان نداشته باشید و این نکته رازمانی که وی عصبانی است بیشتر مراعات کنید. در بسیاری اوقات حالت روحی اوبرای ابراز محبت به شما مناسب نیست و اصرار زیاد شما منجر به مخالفت شدید او می شود.

 ۱۴-) برای همسر خود نقش یک زن حساس و شکننده را بازی نکنید. زیرا این حالت شما باعث می شود که همسرتان فکر کند شما ضعیف و بی طاقتید و اگر چیزی بگوید باعث رنجش تان می شود. بنابراین سعی می کند که ارتباط کلامی کمتری داشته باشد و همین امر باعث ناراحتی شما می گردد.

 ۱۵-) سعی کنید که در ارتباط با همسرتان همواره هویت خود را با عنوان یک زن و همسر حفظ کنید. زنی که توجه به روابطش به قیمت از دست دادن هویتش تمام شود به خود و روابطش صدمه می زند. زیرا این مساله باعث می شود که وی خود را بخشنده تر و دوست داشتنی تر از شوهرش ببیند و فکر کند که همسرش بی نهایت خودخواه و ناسپاس است. مردها با زنی به عنوان همسر در ارتباط دایمی باقی خواهند ماند که هویت مستقل و قوی خود را حفظ کند.

 ۱۶-) اگر احساس می کنید که در روابط خود با همسرتان از عزت نفس پایینی برخوردارید و میل دارید که او را وادارید تا در این زمینه به شما کمک کند که از احساس خوبی برخوردار شوید اشتباه می کنید. این مساله مشکل شماست شخصا روی آن کار کنید و در صورت لزوم از یک روان شناس کمک بخواهید.

 ۱۷-) زمانی که همسرتان از فشار عصبی رنج می برد سعی نکنید از لحاظ احساسی به او نزدیک شوید. زیرا اگر برای صمیمیت و نزدیک شدن به او فشار آورید فقط او را عصبانی تر کرده و از خود دور می کنید. زمانی که استرس او کم شود به حالت عادی خودش بر می گردد.

 ۱۸-) در زندگی زناشویی خویش سعی کنید خود را مسوول خوشبختی خود بدانید. زنی که مسوولیت خوشبختی زندگی مشترک را فقط بر عهده شوهرش می گذارد یک همسر آزرده و افسرده به بار می آورد.

۱۹-) او را به دوست نداشتن وگریزان بودن از همسر و زندگی متهم نکنید. زیرا وی اعتقاد دارد که شریک زندگی اش را دوست دارد و از او گریزان نیست ولی به نظرش او را متهم به چیزی می کنید که در موردش صدق نمی کند و این مساله موجب کدورت در روابط می شود.

 ۲۰-) وقتی شما در می یابید که در ایجاد مشکلات زندگی خود سهم داشته اید و آن را به همسرتان بگویید عشق و محبت بار دیگر در زندگیتان شکوفا می شود. زیرا بعد از آن همسرتان نیز سهم خود را می پذیرد و با کمک شما درصدد رفع مشکل بر می آید.

در پایان برای شما آرزوی موفقیت و شادکامی را دارم.اگر در این زمینه سوالی داشتید در ادامه همین پست بفرمایید

تصویر مصطفی راهی

با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی

از این بابت که از تخصصمان در راستای حل مشکل شما استفاده می‌نماییم خدای را سپاسگزاریم.

اتخاذ رفتار صحیح در برابر شوهری که میگویید حرف حرف خودش است و حالت‌هایی از یک‌دندگی را دارد کار آسانی نیست. اولین نکته‌ای که در اینجا باید به آن پرداخته شود این است که جواب یک‌دندگی نباید همان یک‌دندگی باشد. زندگی که بخواهد بر اساس لج و لجبازی دنبال شود و هر کس حرف خودش را بزند راه به جایی نخواهد برد و شما نیز به درستی تشخیص داده‌اید که حرمت‌ها بین شما شکسته است و ادامه این مسیر کار را بدتر خواهد کرد.

بی‌تردید در این مسیر مهارت‌هایی را لازم دارید که باید آموزش‌های لازم در این زمینه را ببینید. در این زمینه دوره‌های مهارت افزایی فروانی وجود دارد که ما در اینجا مجاز به معرفی و به نوعی تبلیغ آنها نیستیم ولی قطعاً جوینده آن می‌تواند یابنده باشد.

ما در فضای پاسخگویی خودمان میگوییم که مهارت‌هایی از قبل مهارت همدلی، درک متقابل، ارتباط مؤثر و فن مذاکره را لازم دارید که باید از طرق مختلف به فراگیری آن دست پیدا کنید.

خطاهای شناختی که عمدتاً ناشی از فضای تربیتی نادرست هستند از اساس باید مورد بررسی قرار بگیرند و یک به یک اصلاح شوند تا شما را هر چه بیشتر به فضای تعاملی بهتر نزدیک نمایند.

در کنار این کلیت می‌توان وارد جزئیات کار هم شد که دقیقاً محل‌های حادثه‌خیز زندگی‌تان را هم بتوانید شناسایی نمایید برای این مهم لازم و ضروری است که به نزد یک مشاور امین و کارآزموده بروید تا بتواند به شما کمک نماید لیستی از مشکلات فی ما بین شما را برایتان تنظیم نماید و در ادامه نیز در صورت نیاز برای حل آن به شما کمک نماید. ذکر این مسئله هم بسیار حائز اهمیت است که آموزش در زمانی می‌تواند کارساز باشد که بتوانید به آن جامه عمل بپوشانید و به صرف انباشت زیادی از اطلاعات نمی‌توانید به احیای روابط خود با همسرتان مطمئن باشید.

برای مطالعه بیشتر کتاب‌های خوبی وجود دارند که برخی از آنها را به شما معرفی می‌نماییم.

1.کتاب‌های مهارت‌های سازگاری و همچنین همسران سازگار به قلم علی حسین زاده انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی از کتاب‌های خوب در این زمینه است.
2. کتاب هم‌دلی: مؤثرترین مهارت مؤلفان: مریم رسولیان، راضیه صالحیان ناشر: شرکت نشر قطره.
3. کتاب ارتباط مؤثر: راهکارهایی برای بهبود در روابط بین فردی مؤلف: فاطمه معین الغربائی ناشر: شرکت نشر قطره

با تشکر از صبر و حوصله شما

تصویر دریافت سوالات

با سلام
میشه الان سریع جواب منو بدید.اتفاقی پیش اومد وجو خونه متشنج بود اون لحظه شوهرم  بهم با تندی وصدای بلند صحبت می‌کرد ومنم نمیتونستم  که جواب  ندم و صدام بلند نشه .‌بعد از اینه تموم شد همسرم خودش قبول کرد که مقصر هست..اون لحظه  من باید چیکار میکردم..
همسرم میگه وقتی من فحش  میدم تو  جواب نده و آهسته هم غر غر نکن بعدا بگو این فحش برابر اون فحش
آخه اگه اون لحظه  من اهسته  هیچی نگم  خودم غم باد میگیرم افسرده میشم چیکار کنم