چیکار کنم که به من اهمیت بده طرف من باشه...

12:23 - 1401/11/03

سلام
من یه سوال داشتم میخواستم راهنماییم کنید
 شوهرم اصلا حرفامو قبول نداره هر چی میگم حرف خودشو میزنه اصلا از حرفش کوتاه نمیاد لج می‌کنه باهام . یا مثلاً اصلا محبت نمیکنه همیشه خودم باید بهش بگم منو بغل کن بگو دوست دارم یا شب پیشم بخواب شوهرم اصلا طرف منو نمیگیره  .
چیکار کنم که به من اهمیت بده طرف من باشه جذب من بشه همش ولم نکنه بره...

ممنون میشم راهنماییم کنید

 

---------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/234083

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 9 =
*****
تصویر ابراهیمی راد

با سلام و احترام خدمت شما کاربر محترم

از اینکه ما را موردعنایت و اعتماد خود دانستید سپاسگزارم

در سؤال شما کاربر محترم هیچ اشاره‌ای به سن خود و همسرتان اشاره‌ای نکردید. در دوره عقد هستید یا عروسی هم کردید؟ چند سال؟ چندساله ازدواج کردید و آیا فرزندی هم دارید؟ ازدواج شما به‌صورت سنتی بوده یا آشنایی اینترنتی و مجازی؟ این رفتارهایی که از همسر خود برشمردید بیشتر در چه شرایطی اتفاق می‌افتد؟ آیا خود را در بروز این رفتارها مقصر میدانید؟

ازدواج و تشکیل خانواده، یکی از مهم‌ترین و مقدس‌ترین ارکان زندگی برای هر فرد است، لذا انتخاب درست و آگاهانه نقش مهمی در کیفیت بهتر زندگی و روابط بین فردی زوجی دارد. هرچه ازدواج آگاهانه‌تر باشد قطعاً کیفیت زندگی مطلوب‌تر و تداوم رابطه عمیق‌تر و ماندگارتر خواهد بود. اولین گام در ازدواج موفق دوست داشتن و رسیدن به عشق است، حال چه کاربرید کرد تا‌ زوجین بتوانند به مطلوب موردنظر برسند؟

این قبیل رفتارها دلایل مختلفی می‌تواند داشته باشد؛

1- بسیاری از این رفتارها و اختلافات بین زن و شوهر طبیعی است و به خاطر وجود تفاوت‌هایی است که بین آن‌ها و همه زوج‌های دیگر وجود دارد.

2- بخشی از رفتارها و اختلافات بین زوجین ناشی از نداشتن آگاهی کامل از شخصیت همسر خود است.

3- بخشی نیز به دلیل نداشتن مهارت‌های لازم زندگی در ارتباط بین فردی است و همین امر باعث شده است که زوج‌ها در برخورد باهم احساس عجز و ناتوانی و احساس شکست خوردن در زندگی کنند درحالی‌که این‌طور نیست.

همه ترس مردها در زندگی این است که اقتدارشان از بین نرود و ترس خانم‌ها هم این است که دیده نشوند، یا در نظر همسر خود تکراری بشوند یا اینکه خدای‌ناکرده همسرشان آن‌ها را با سایر زن‌ها به لحاظ مختلف مقایسه بکند. خانم‌ها دوست دارند که مورد تأیید همسرشان قرار بگیرند و شوهرشان برایشان ارزش قائل بشود و متوجه بشوند که همسرشان نقش مهم و خاصی در زندگی‌اش دارد و اهمیت ویژه‌ای برایش قائل باشد.

 بی‌توجهی شوهرتان موجب می‌شود که احساس کنید شریک زندگی‌تان تحقیرتان می‌کند، یا نادیده‌تان می‌گیرد، قدرتان را نمی‌داند و لطف‌ها و زحماتتان را حق مسلم خودش فرض می‌کند. بی‌توجهی و بی‌اهمیتی و لجاجت همسر را می‌توان از جنبه‌های مختلف بررسی کرد.

1- گاهی رفتارهای شما عامل این موضوع می‌شود،

2- گاهی مشکلاتی مربوط به خود او باعث بی‌توجهی او به شماست

3- گاهی هم شما این‌طور برداشت می‌کنید که او نسبت به شما سرد و بی‌اهمیت شده است.

ادامه دارد...

تصویر ابراهیمی راد

مرحله دوم : مهارت آگاهی از تفاوتهای زن ومرد در بیان عشق

از معمول ترین مشکلات مهم زناشویی که موجب تنش و بحث و مشاجره بین زوجین می شود اشکال در برقراری درست ارتباط و ناآگاهی از تفاوت های میان زن و مرد است. خداوند انسانها را به گونه ای آفریده که از لحاظ شخصیت و جنبه های فردی با یکدیگر متفاوت باشند پس نباید از همسر خود توقع داشته باشید که همانند شما فکر کند یا رفتارهای کاملا مشابهی با شما داشته باشد چراکه علایق و دیدگاه های هر فردی با دیگر متفاوت بوده و امری بدیهی محسوب می شود، متاسفانه بسیاری از زوجین از اختلافات و تفاوت های میان زن و مرد آگاه نبوده و با همین نا آگاهی باعث تلخ شدن زندگی به کام خود و همسرشان می شود.

در یک زندگی زناشویی چیزی که مهم است و باید به آن توجه کرد میزان و نوع اختلافات است که در زوج های مختلف متفاوت است .در زندگی همه افراد ، پستی و بلندی و پیچ و خم وجود دارد و اینکه زندگی بدون مشکل باشد بسیار نادر است اما اگر بتوانید با همفکری هم مشکل و اختلاف رابطه تان را تشخیص و ریشه یابی کنید توانسته اید زندگی زناشویی خود را نجات دهید. اصولاً زوج های موفق هنگام روبرو شدن با مشکل و فراز و نشیب های زندگی ، مشکلات  را مدیریت می‌کنند

یکی از چند موردی که بیشترین عامل اختلاف بین  زوجین می‌شود این است که  زوجین بعد از ازدواج برای ارتباط با خانواده خود باید حد و مرزهای لازم  را رعایت کنند و این ارتباط در چارچوب خاصی بوده و مرزبندی هایی داشته باشد. در این خصوص سعی کنید در زندگی زناشویی نقش یک زن ضعیف و شکننده را ایفا نکنید، زیرا در این صورت هم خودتان آسیب می‌بینید و هم باعث یأس همسرتان نسبت به شما خواهد شد.

 یکی از این تفاوتهای بین زن ومرد ، تفاوت در نحوه بیان و عشعق به همسر و فرزندان خود است.متأسفانه مردها ابراز محبت خود را با زبان بیان نمی‌کنند این در حالی است که با عملکرد خود محبت خود را نشان می دهند غافل از اینکه نمی دانند که خانمها دوست دارندبجای دیدن، از همسر خود الفاظ عاشقانه و محبت آمیز بشنوند.  معمولاً ابراز عشق ورزی در آقایان به صورت های مختلفی است که در زیر به بخشی از آن روشها اشاره می کنیم. در اینجا پنج روش برای نحوه بیان عشق و احساس عشق وجود دارد.

1-  برخی انسان‌ها عشق را با استفاده از کلام تأیید آمیز بیان می‌کنند و دریافت می‌کنند.

2-  عده‌ای دیگر برای آن که عشق را احساس کنند، باید برایشان وقت بگذارید.

3-  دریافت هدیه زبان سوم عشق است.

4-  خدمت کردن به یکدیگر و تماس فیزیکی نیز زبان چهارم

5-  تماس فیزیکی نیز زبان و پنجم عشق است

که احساس رضایت و دوست داشته شدن را ایجاد می‌کند.  حال شرایط را بسنجید ببینید شوهرتان به کدام یک از پنج زبان عشق  با شما صحبت می‌کند؟ آیا شما و شوهرتان زبان عشق مشترکی دارید؟ اگر زبان عشق شما و شوهرتان تفاوت داشته باشد، ممکن است شوهرتان با زبان عشق خودش به شما عشق بورزد، اما شما متوجه آن نباشید. برای مثال اگر زبان عشق شوهرتان خدمتگزاری به شما باشد، سعی می‌کند عشقش را با انجام دادن کارهای مختلف به شما نشان بدهد. اما اگر زبان عشق شما بیان عشق از راه تماس فیزیکی باشد، مسلماً خدمتگزاری او احساس عشق را در شما ایجاد نخواهد کرد؛ به علاوه در این صورت از لطف‌های عاشقانه همسرتان قدردانی نخواهید کرد.

ادامه دارد...

تصویر ابراهیمی راد

مرحله سوم : پیشنهادها و راهکارها

دلایل متعددی برای بی‌توجهی و بی‌محلی شوهرتان وجود دارد؛ تمام این دلایل بد نیستند و تمام آن‌ها فقط به شوهرتان مربوط نمی‌شود.

 1- احتمالاً مشغله‌های مالی و فکری او زیاد است

زمانی که مردها در کارشان دچار مشکلی می‌شوند یا ازلحاظ مالی به مشکل می‌خورند و یا موضوعی در مورد خانواده‌شان ذهنشان را درگیر می‌کند به‌طور ناخودآگاه توجهشان به همسرشان به‌طور محسوسی کم می‌شود. البته این توجیه خوبی برای نادیده گرفتن همسر نیست، اما درصورتی‌که در این مواقع شما به او اعتراض کنید و گوشزد کنید که نسبت به شما بی‌توجه شده است این‌طور برداشت می‌شود که شما او را درک نمی‌کنید. در این شرایط بهتر است صبر کنید تا این بحران بگذرد و بیشتر با او همراهی کنید؛ اما اگر این بی‌توجهی ادامه داشت حتماً در این مورد با او به‌طور واضح و با آرامش صحبت کنید.

2- احتمالاً همسر شما دچار افسردگی شده است

گاهی افراد به دلایل مختلف دچار افسردگی موقتی و یا حاد می‌شود در این شرایط کیفیت رابطه عاطفی با همسر نیز به‌شدت تحت تأثیر قرار می‌گیرد و فرد دیگر انگیزه و اشتیاق کافی برای ابراز علاقه و عشق به همسرش را ندارد. خیلی از اوقات افسردگی‌ها موقت هستند. اگر نشانه‌های افسردگی طولانی‌مدت در او مشاهده کردید به مشاور مراجعه کنید

3- عکس‌العمل رفتاری یا گفتاری به توجه و محبت‌های او نداده‌اید

اصولاً هر رفتار مثبت و یا منفی که پاسخ دریافت نکند از بین می‌رود. این موضوع میان زن و شوهر بسیار رایج است، اوایل ازدواج نسبت به هر حرکت خوشایند هم عکس‌العمل نشان می‌دهند اما به‌مرور نسبت به رفتارهای محبت‌آمیز هم بی‌تفاوت می‌شود. در اوایل ازدواج وقتی مرد به خانه برمی‌گردد همسرش را می‌بوسد و از او بازخورد مثبت می‌گیرد اما به‌مرور وقتی این رفتار تبدیل به عادت می‌شود و همسرش دیگر عکس‌العمل جالبی نسبت به آن ندارد کم‌کم عمل بوسیدن هنگام بازگشت به منزل حذف می‌شود.

 وقتی شما نسبت به کارهای مثبت همسرتان عکس‌العمل مناسب و فوری نشان ندهید و به او نگویید که چقدر از این کار لذت می‌برید او نیز، انگیزه برای تکرار آن کار را از دست می‌دهد؛ و بالعکس مثلاً وقتی بر ای‌تان چای می‌ریزد به او بگویید «چایی که تو برام می‌ریزی به لذت دیگِ ای دارِ» باعث می‌شوید او تمایل داشته باشد هر بار به شیوه‌ای بهتر شمارا تحت تأثیر قرار دهد.

4- پایین آمدن کیفیت رابطه جنسی در زناشویی

رابطه جنسی خوب یکی از نیازهای اساسی زندگی مشترک است. برخی از آقایان چون از رابطه جنسی‌شان رضایت ندارند یا رابطه جنسی‌شان دیگر مثل سابق جذاب نیست، تمایل و اشتیاقشان نسبت به همسرشان کم می‌شود و نسبت به او بی‌محلی می‌کنند. کیفیت رابطه جنسی‌تان را یک‌بار دیگر بررسی کنید مطمئن شوید که نیازهای جنسی خودتان و همسرتان به‌خوبی برآورده شود، سعی کنید به‌طورکلی کیفیت رابطه جنسی‌تان را بالا ببرید و روش‌های متنوع را امتحان کنید.

سعی کنید در مواجهه با مشکلات خود را نبازید، بلکه باقدرت و تدبیر همچنین آموزش مهارت‌های زندگی که در انتهای همین متن با عنوان، بیست نکته کلیدی راهبردی مهارتی جهت رسیدن به بهشت زندگی خدمت شما کاربر محترم ارسال می‌گردد، بر مشکلات فائق شوید. نقش زن در نظام خانواده به‌عنوان مدیریت بحران خانواده هست که این ویژگی باعث تغییر افکار در رفتار همسرتان خواهد شد.

5- آموزش مهارت‌های ده‌گانه زندگی زیر نظر مرکز مشاوره

چنانچه بازهم سؤال داشتید می‌توانید در ادامه همین پست ارسال نمایید.

موفق باشید

تصویر دریافت سوالات

من سه ساله ک ازدواج کردم سن خودم ۱۹ و شوهرم ۳۵ هست بچه دارم ۶ ماهشه ازدواجمون سنتی بوده و فامیل دور هستم
کلا اخلاق خانوادگیشون اینه ک ب زن اصلا اهمیت ندن  چون میگن ک رودارمیشه
من اینو نمیدونستم

راهنماییم کنید ک چطوری با شوهرم رفتار کنم چطوری محبت کنم ممنون میشم

تصویر ابراهیمی راد

با سلام و عرض ادب احترام خدمت شما کاربر محترم

از حسن اعتماد شما به مجموعه پاسخ اندیشه برتر کمال تشکر رادارم

 همچنین پیگیری شما از مسیر مشاوره جهت حل مشکلات قابل‌تحسین است

 در خصوص سال شما کاربر محترم موارد ذیل لازم و ضروری است

1- با توجه به تفاوت فاحش فاصله سنی بین شما و همسرتان اولاً چنین برخوردهای کاملاً طبیعی بوده وسعی در تغییر کلی در برخی رفتارهایی که در همسرتان ریشه‌ای و از کودکی بوده ننمایید. همان‌طور که در سؤالتان اشاره کردید اخلاق خانوادگی آن‌ها این‌طور هست و قابل‌تغییر نیست، اما با آموزش مهارت‌های زندگی لازم مثل خودآگاهی خلاقیت ارتباط مؤثر همدلی سازگاری و مدیریت بحران و همچنین مهارت تفکر نقاد می‌توانید در بیشتر رفتارهای ایشان تغییر ایجاد کنید اجازه بدهید که او خودش از طریق دریافت چنین مواردی که ذکر گردید به اصل مشکل خود و اصلاح نماید خودآگاهی هرچه بیشتر بشود تغییر قطعی است.

2- از تاکتیک مهر و اقتدار استفاده نمایید به این بیان چه هر چه عرصه مهر و محبت و عشق‌ورزی شما به همسر و خانواده‌تان بیشتر بشود بازخورد اثرش به‌صورت مثبت به خود شما برمی‌گردد و همین باعث می‌شود که توجه بیشتری به شما نماید و شمارا به‌عنوان تکیه‌گاهی در مشکلات برای همفکری و داشتن تصمیم درست و منطقی بداند این کار باعث اقتدار شما در خانه نیز می‌شود

3- نکته سوم که از اهمیت خاصی برخوردار است تفاوت سنی بین شما و همسرتان است که باعث تفاوت در طرز تفکر و نحوه عملکرد هر یک از شما می‌شود چه‌بسا این‌که کاری را که همسرتان انجام می‌دهد ازنظر خود با توجه به پختگی و تجربه بیشتر خیرخواهانه‌تر و به صلاح خانواده بداند اما همین رفتار ایشان در تصمیم‌گیری ازنظر شما مناسب و مساعد نبود باشد.

 متأسفانه به دلیل همین تفاوت سنی زیادی که دارید ممکن است یکسری کن تاکت های عملی و فکری بین شما به وجود آمده و یا احتمالاً در آینده نیز وجود خواهد داشت که از طریق مدیریت بحران و آموزش مهارت‌های لازم زیر نظر یک مشاور متعهد و متخصص یا همچنین از طریق مطالعه کتاب‌های در این زمینه مهارت لازم را جهت مدیریت دو طرف در آن موقع داشته باشید.

 با توجه به اینکه دارای فرزند هستید سعی نمایید از طریق آموزش مهارت ارتباط مؤثر و همچنین مهارت‌های همدلیِ عاشقانه و اعتماد به تصمیم‌گیری‌های همسرتان ادامه مسیر زندگی را با آرامش و شادی سپری نمایید. یک سری رفتارهایی در آدم‌ها نهادینه‌شده است و غیرقابل تغییر است. معمولاً خانم‌ها در اوایل ازدواج تلاش می‌کنند که همسر خود را مطابق میل خود یا همسوی با خود تغییر دهند این بزرگ‌ترین اشتباهی است که هم‌فکر می‌کنند و هم انجام می‌دهند زیرا غیرقابل تغیرند. سعی کنید دست به‌اندازه و ترکیب قواره‌های رفتاری همسرتان نزنید و تلاش ننمایید زیرا باعث ایجاد خستگی و حس ناامیدی در شما خواهد شد.

یکی از معایب فاصله سنی بین زن و شوهر این است که متأسفانه اگر بیش‌ازحد وابستگی داشته باشید باعث دل‌زدگی و احساس یأس از همدیگر می‌شود. سعی نمایید از طریق آموزش‌هایی که ذکر گردید بر مشکلات زندگی و شرایطی که دارید مسئله را حل نمایید. این آموزش‌ها می‌تواند حلال مشکلات باشد.

 در چنین شرایطی فردی که دارای سن بالاتر هست نقش معلم و فردی که دارای سن پایین‌تر است نقش شاگرد را ایفا خواهد کرد شخص بزرگ‌تر، سعی می‌کند که به شاگرد خود آموزش‌هایی را بدهد، اگر دانش‌آموز ضعیف عمل کند او دچار یأس و ناامیدی می‌شود. همچنین ممکن است نقش والد یعنی پدر و فرزندی را برای شما بازی‌بازی کند این نوع رفتار باعث احساس خستگی در دو طرف می‌نماید.

راهکارها و پیشنهاد‌ها

شما با پذیرش شرایطی که در آن واقع‌شده‌اید اگر تلاش برای تغییر در همسرتان نمایید مشکل را بیشتر می‌کند،

1- سعی کنید با واقعیت موجود کنار بیایید و همسر خود را به‌عنوان مرد زندگی به‌عنوان همسر و همدم و تکیه‌گاه خود بپذیرید

2- سعی کنید که هنرها و توانایی‌هایی که در خوددارید یا فکر می‌کنید دارید را شناسایی و یادداشت نمایید.

3- سعی کنید حتماً در بعضی مسائل خانه (مثل خرید کردن روزانه یا بعضی امور مربوط به خانه) مستقل عمل کنید و از وابستگی کامل به همسر خودداری نمایید.

4- سعی نمایید روزانه یا به‌صورت هفتگی ورزش‌های هوازی را انجام دهید

5- سعی نمایید در طول ماه، ورزش و استخر را در برنامه‌های خود داشته باشید.

 6- سعی نمایید نمایی یک سری مهارت‌های هنری مثل، آشپزی، خانه‌داری، چرم بافی، قالی‌بافی خیاطی گلدوزی یا هر هنری که دارید یا به می‌توانید آن‌ها را انجام دهید آموزش‌دیده و کسب نمایید

 در پایان چنانچه بازهم در این زمینه سؤالی داشتید می‌توانید در ادامه همین پست ارسال نمایید.

موفق باشید