کسی که دوستش داشتم دوستم نداشت . از دین و خدا زده شدم

12:41 - 1399/09/03

سلام 

پسری هستم 24 ساله دوران اوایل دانشگاه و دبیرستان یک شخصیت خیلی با اعتماد به نفس و قوی داشتم به طوریکه خیلی ها به سمتم جذب میشدند(کنسرت موسیقی میزاشتم و ..) اما تو‌ دوران دانشگاه اتفاقی برام افتاد(دختری که دوسش داشتم دوستم نداشت)و.. این برام سنگین بود و خیلی اعتماد به نفسم اومد پایین به طوریکه از همه کارام افتادم و قدرت تصمیم گیریم ب کل رفته بود خیلی اذیت میشدم تا اینکه یه جا خوندم افرادی که به خدا و دین اعتقاد دارند اعتماد به نفس بیشتری دارند..منم شروع کردم قران خوندن و تحقیق درباره اون..اما چیزی که عایدم جز وحشت و اضطراب نبود با اینکه قبلش نماز میخوندم و..لحن و بعضی از ایه ایه های قران تو نظر من به کلی ازادی از انسان میگرفت و همش ترس حایگزینش میکرد..(من درک درستی از قران نداشتم و به خاطر اموزش های اشتباه دینی در دوران کودکی و مدرسه باعث این ترس و اضطراب شد)

اما این قضیه به گونه ای شد که حتی ایات پرامید قرانم که میخونم حالم خوب نمیشه و کلا ارتباطم با خدا قطع شده و هرکار میکنم درستم نمیشه و دچار اختلال وسواس شدم و شدیدا تو زندگیم احساس گناه میکنم با اینکه کار بدی انجام ندادم..

خواهشا کمک کنید بدجور گیر کردم

-------------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/155514

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 0 =
*****
تصویر sed313
نویسنده sed313 در

با سلام. اعتماد به نفس بالای شما نکته مثبت شما بوده اما این یک ویژگی شخصی است و هر کسی که از عزت نفس بالایی برخوردار باشد دلیلی بر دوست داشته شدن او توسط بقیه نیست. محبوب ترین فرد جهان حداقل یک منتقد هم دارد. پس اینکه یک نفر شما رو دوست نداشت دلیلی بر بد بودن شما نیست.
ماهی را هر موقع از آب بگیری تازه است، شما هنوز اول جوانی هستید می‌توانید آینده ای روشن را برای خود برنامه ریزی کنید. با توجه به وضعیت شما 
همانطور که بعضی از دوستان اشاره کردند حتما یک مشاوره حضوری بروید، زیرا مشاور باتجربه و متعهد در این مباحث خیلی راهگشا هستند. 
به امید خداوند به روال عادی زندگی برخواهید گشت. موفق باشید

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

نه اون دینداریت به درد میخورد

نه این بی دینیت

تصویر ma.s
نویسنده ma.s در

سلام

کارشناسان محترم میان و راهکارهای خوبی میدن بهتون، اما ببینید، شما چون به گفته خودتون افراد زیادی جذبتون میشدن فکر میکردید همه باید شما رو دوست داشته باشن. ما باید قبول کنیم که یکسری آدمها ما رو دوست دارند، یکسری دوست ندارند. بله ما همه دوست داریم دوستمون داشته باشند، اما نباید بیشتر از ارزش طرف مقابلمون بهش بها بدیم. اون خانم یک انسان مثل خود شما بودن اما از جنس مخالف، که شما رو دوست نداشتند همین. نباید باعث بشه چیزی از ارزشهای شما کم کنه. دقیقا خود شما، چند نفر رو دوست ندارید؟! و حتما دلیل نمیشه که چون اون کسی که ما دوست داشتیم، دوستمون نداره ما پایین هستیم، یا بد هستیم، یا هر چیز دیگه ای. آدمها باید در زندگی ما باشند اما نباید به اونها محتاج باشیم. حالا باید دنبال یه راه حل گشت برای اینکه شما از این وضعیت بیاین بیرون. دنبال خوب راه حلی رفتید، اما اینکه چجوری از قرآن استفاده کنیم تا بهمون کمک کنه خیلی مهمه. مثل این میمونه که من بدونم فلان قرص دوای درد منه اما ندونم چه زمانی و چقدر و چطوری باید ازش استفاده کنم. 

من میگم شما به یک مشاور دینی یا روانشناس مذهبی یا شخصی که بتونه با استفاده از آیات و روایات قرآنی شما رو راهنمایی کنه مراجعه کنید. 

این افکاری هم که در ذهنتون دارید ریشه ش اضطراب درونی تون و همون تاثیر بدی هست که اون دخترخانم روی شما گذاشته. اعتماد به نفس با تمرین به دست میاد، و اینکه یک برنامه برای خوتون بچینید و از همه مهمتر دوای درد خودتون رو پیدا کنید.  

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

خب برای همین اومده اینجا دیگه که از مشاور دینی یا روانشناس مذهبی یا شخصی که بتونه با استفاده از آیات و روایات قرآنی راهنماییش کنه استفاده کنه

تصویر ma.s
نویسنده ma.s در

اینجا در حد چند تا راهنمایی خیلی کلی مطرح میشه، اما ایشون باید چندین جلسه و بصورت حضوری پیش مشاور برن، مشاوری که هم بر روی آیات قرآنی تسلط داشته باشند و هم روانشناسی بدونن. مگر اینکه مرحله به مرحله از همین جا راهنمایی دریافت کنند.

تصویر "نمی دانم" چون سقراط
نویسنده "نمی دانم" چون سقراط در

در رابطه با اون خانمی که فرمودین دوستتون نداشتند فقط میتونم بگم:
گر خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد
خواهان کسی باش که خواهان تو باشد

بنده شما و اون خانم رو نمیشناسم. ولی از یک جاهایی به بعد در زندگیم معتقد شدم به اینکه وقتی ادم توی زندگیش با یک عشق راستین مواجه میشه اگه اون فرصت رو از دست بده،اگه از دستش بده خیلی اشتباه کرده .... چون بعدها که در بطن زندگی قرار میگیری متوجه میشی چقدر فرق هست بین کسی که عاشقت هست و کسی که صرفا باهات زندگی میکنه!
یه شعری از دانیل استیل هست که من خیلی دوستش دارم. قبلا هم در این سایت گذاشتمش اجازه میخوام از شما که دوباره بذارمش. 

در لحظاتی که چون باد در گریزند….
در روزهایی که سراسیمه و پرهیاهو در گذرند…..
عشقی حقیقی و پایدار قلب ترا فتح خواهد کرد…
ولی فقط یکبار…..
آنگاه که نوبت تو فرا می رسد
آن را به سادگی فرو مگذار…….
چون در چشم هم زدنی
عشق می میرد و بخت می گریزد…..
و ناقوس تنهایی در زوایای روحت طنین انداز می گردد…..
لحظه ای که سرنوشت
در گوش تو نجوا می کند…….
و عشق در قلبت می شکفد…..
تردید مکن….
زیرا سرانجام…..
ارزش آن را درخواهی یافت.
آنگاه که عشقی پایدار ….تنها یکبار
به تو روی می آورد
فقط همین یکبار.

البته عوامل زیادی در انتخاب ما مؤثر هست. ولی از معجزه عشق (اگه راستین باشه) نباید غفلت کرد.

بهرحال در این زمینه فقط میتونم براتون ارزو کنم که خداوند از فضل بیکرانش کسی رو در مسیر شما قرار بده که عاشق شما باشه و شما با اون فرد عشق واقعی رو تجربه کنید.

در رابطه با قرآن که فرمودید. بنده نمیدونم شما از چه ایاتی شروع کردید و ایا تفسیر خواندید یا نه؟
ولی اینو میدونم که سطح تفسیرها متفاوت هست. و هر تفسیری مناسب همه نیست.
مثلا  تفسیر المیزان علامه طباطبایی بنوعی تفسیر فلسفی هست. و مناسب برای همه نیست. باید در وهله اول فلسفه دوست باشید که تاب خواندن بیاورید. درک و فهمش که جای خود داره.
تفسیر نمونه ایت الله مکارم شیرازی روان هست ولی تفسیر نور اقای قرائتی راحتتر هست.

و اگر بدون مراجعه به تفسیر خواندید که شأن نزول آیات در ترجمه نیامده و باید ببینید شأن نزول ایه چه بوده؟! با برداشت شخصی نمیشه نتیجه گیری درستی داشت.

ولی با همه اینها، بزرگوار ، رحمت خدا بر غضبش سبقت داره.
در دعای جوشن کبیر میخوانیم: یا مَن سبقَت رحمته غضبه.
در قران خدا میفرماید : مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ۖ وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ (هر کس کار نیکو کند او را ده برابر آن خواهد بود و هر کس کار زشت کند به قدر کار زشتش مجازات شود و بر آنها اصلا ستم نخواهد شد).

حتی همین حالت حزنی که در نتیجه عشقی یکطرفه در شما ایجاد شده نزد خدا ثبت و ضبط و موجب پاداش یا رفع بلا و جزاست. چه بسا خدا در قلب شکسته شما باشد و چه از این بهتر (اَنَا عِندَ المُنکَسِرَةِ قُلُوبُهُم)

ولی برای اون وسواس فکریتون اگه جدی هست اقدام کنید و با مشاوره درمانی برطرفش کنید. وسواس فکری درمان نشده خیلی ازار دهنده خواهد شد. 

بیشتر ادامه بدم، چند تا شعر دیگه هم مینویسم. خخخخخ

امیدوارم بهترینها نصیبتون بشه.(تا خدا هست که خدایی کنه غمی به دلت راه نده).

تصویر "نمی دانم" چون سقراط
نویسنده "نمی دانم" چون سقراط در

از تمام مقدمات بالا این نتیجه گیری رو خواستم انجام بدم(که نوشته بودمش ولی الان که دوباره بررسی کردم دیدم اشتباها پاکش کردم و بجاش یک جمله رو دوبار تکرار کردم) 

نتیجه تمام این احوالات برای شما این میتونه باشه که اون فرد بودند که یک فرصت طلایی رو از دست دادند؛ نه شما. شما چیزی رو از دست ندادید؛ چون چیزی دریافت نکرده بودید که از دستش بدید.

شما به این قضیه اینجوری نگاه کنید که لیاقت عشق شما رو نداشتند و باید جایی مایه بذارید و عشقتون رو هدیه کنید که دریافت هم داشته باشید. و الا عاشقی در کنار محبوبی که هیچ نظری به عشقی شما نداره سرخوردگی محض و به مراتب آسیبش بیشتر هست.

ان شاء الله خوشبخت بشید.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

شما فکر کن ببین اینقدر که عاشق اون دختر بودی عاشق خدا هستی. نه فقط ادا درمیاریم . اگر انقدر که عاشق دختره بودی عاشق واقعی خدا بودی بهشت از آن تو بود. مثل شهدا برای رسیدن به خدا باید پرواز کرد.