گریه کردن زیاد دختر شش ساله

09:37 - 1402/03/12

با سلام 

دختر شش ساله ای دارم که خیلی زودرنج وحساس هست وسر کوچکترین چیزی گریه میکنه زمان بازی با همسالان خودش هم به دفعات زیاد بهانه میگیره وگریه میکنه توی یک جمع دوستانش یا مهمانی بارها وبارها مسائل مختلف گریه میکنه مثلا میگه الان نوبت بازی من بود  ولی یکی ديگه بازی کرد وگریه میکنه یا میگه فلانی اسباب بازی منو برداشت وگریه میکنه خلاصه کل زمان مهمانی یا بازی با دوستانش به همین شیوه میگذره میخواستم راهنمایی کنید

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/247170
تصویر اسدیان

 

 سلام خدمت شما همراه گرامی. از اینکه به ما اعتماد کردید و سؤالتان را با ما در میان گذاشتید، متشکرم.

دغدغه و ناراحتی و شاید حتی خستگی شما بابت این رفتار فرزندتان را درک می‌کنم. روحیات حساس بچه‌ها، در کنار ظرافت‌هایی که دارد، گاهی نگران کننده و یا حتی کلافه کننده می‌شود. اما در چنین مواردی، اولین سؤالی که پدر و مادر بهتر است از خودشان بپرسند، این است که چرا کودکشان این‌قدر روحیهٔ حساس و شکننده‌ای دارد؟ آیا ممکن است این رفتار کودک، از نوع رفتار و ارتباط پدر و مادر با او ناشی شود؟ و بعد از اینکه علت و چرایی رفتار را یافتیم، راحت‌تر می‌توانیم، به راهکاری برای حل مسئله و اصلاح رفتار دست یابیم.

سؤالاتی از شما دارم که هم به بنده و هم به شما، در این علت یابی کمک خواهد کرد. پس خوب است که در پیام دیگری به آنها پاسخ دهید.

آیا دخترتان تک فرزند است یا خواهر یا برادری دارد؟

آیا این‌گونه است که به دلایل مختلف، زیاد در معرض توجه شما و اطرافیان باشد؟

آیا از طرف شما اجازهٔ تجربه کردن و استقلال کافی برای کارهای مختلف را دارد یا اینکه برای انجام کارها و رسیدن به خواسته‌هایش به شما وابسته است؟

واکنش و رفتار شما در مقابل بهانه گیری و یا گریه‌هایش چیست؟

آیا دوست همسالی دارد که با او رابطهٔ خوبی داشته باشد و در ارتباط با او چنین واکنش‌هایی نداشته باشد؟

آیا به مدرسه یا مهد می‌رود؟ و در صورتی که جواب مثبت است، رفتارش در مدرسه چطور است؟

فرزند شما چقدر در طول روز در معرض تلویزیون و موبایل و تبلت و ابزاری از این دست قرار دارد؟

۱. گاهی کودک یاد گرفته که برای جلب توجه شما، از این راه استفاده کند. در واقع ممکن است در موارد مختلف، هروقت چنین رفتاری داشته، شما از سر دلسوزی و نگرانی، وارد آن موقعیت شده و به او توجه کردید، در نتیجه، او به نادرست، این کار را، راهی برای گرفتن توجه شما یا اطرافیان یافته است.

۲. گاهی دلسوزی و علاقهٔ زیاد والدین، نا خودآگاه باعث نادیده گرفتن توانایی کودکشان در دفاع از خودش و حل مشکلاتش می‌شود و متأسفانه تأثیری که این مسئله بر کودک دارد، باعث می‌شود او نیز خود را ناتوان ببیند و همیشه برای کوچک‌ترین مشکلی، چشمش به دنبال این باشد که والدینش از او دفاع کنند یا مشکلش را حل کنند.

۳. گاهی ممکن است اعتماد به نفس کودک کم باشد و توانایی دفاع از خودش را نداشته باشد، که در این صورت هم خوب است که اول به نوع رفتار خودتان توجه کنید. آیا به او اجازهٔ دفاع از خود، اجازهٔ ناکام شدن و تجربهٔ شکست را دادید؟ یا از روی دوست داشتن و نگرانی از ناراحتی، بدون اینکه نیاز به کمک جدی شما داشته باشد، شما وارد شدید و مشکلش را حل کردید یا از او دفاع کردید و در نتیجه کودک این باور را نسبت به خودش درونش خودش شکل داد که: من نمی‌توانم از خودم مراقبت و دفاع کنم، من بلد نیستم و مامان یا بابا باید از من مراقبت کنند؟

هدف از گفتن این نکات، آگاهی نسبی نسبت به علل احتمالی ایجاد رفتار است، نه خدایی نکرده دادن احساس عذاب وجدان به شما و راه‌حل مسئله نیز، با اصلاح رفتار به خوبی امکان پذیر است. فقط کافی است آن رفتارهایی را که احساس می‌کنید ممکن است باعث ضعیف و شکننده شدن کودک شده است را کنار گذاشته و حس توانمندی و ارزشمندی و استقلال را در او زنده کنید.

در خدمتتان هستیم. موفق باشید.