سلام من۹ ماهه با پسری اشنا شدم و در ارتباطیم قصدمون هم ازدواج یعنی پسر مصمم و‌پرتلاشیه و همه تلاششو کرد ک جذب کنه منو موفق هم‌شد
منو خانوادش هم اشنا کرد باهم بخاطر من سربازی رفت
من حتی دست هم‌نمیدادم بهش دیگ بعد از اینکه بهش علاقه مند شدم دست و بغل داشتیم
این‌اواخر اتفاقی افتاد یهو‌بوسید منو
وتوی چند دیدارمون این اتفاق افتاد
من عقب نشینی میکردم ولی اون کار خودش‌میکرد من حس میکنم خیلی بهش‌وابسته شدم ینی ب علت اینک سربازه دیدارمون محدود
متاسفانه‌نمیخام این رابطه ب جای بد کشیدع شه و گناه کنیم
امشب بحث رابطه جنسی پیش کشید میگفت اینجوری نمیشه من دارم له میشم جفتمون له میشیم تا ازدواج نمیشه صبر کرد ک باید راهی پیدا کنیم و این حرفا
چکار باید کنم لطفا راهنماییم کنید
-------------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال و از طریق کدپیگیری که دریافت میکنید پاسخ را مشاهده نمائید: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش بعد از فعالیت مفید، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
به نظرم تا قبل از ازدوام صیغه کنید
آخه کی براش سخت نیست . این سختیو هر جوونی تو این سنو سال داره.چرا ازدواج نمیکنین اگه اون راست میگه.
چرا نمیاد خواستگاری؟خود من چند تا از همخدمتیام تو سربازی عقد کردن از لحاظ مرخصی هم همه جوره باهاشون همکاری کردن.اصلا استقبال هم میکنن.
من به عنوان یه پسر به شما میگم ازدواج نکردن( به هر دلیلی) بهونه آوردنه.(در مورد شما دو تا)
شما دخترا اولین اشتباهتون اینه که تو رابطه وارد میشین، بعد شیرینی و جذابیته بودن با جنس مخالف رو به عنوان عشق حقیقی به خورد فکر و
خیال خودتون میدین که جای خیلی سو استفاده رو مهیا میکنین.کسی احساسات رو نفی نمیکنه ولی همراه با عقلانیت.
عاقبت دور نگه داشتن بی دلیل و آموزش ندادن یه نوجوون و جوون(نه یه بچه) که فردا باید ازدواج کنه همین میشه.
به امید رحمتت.
در جواب سوال مطرح شده (با عرض معذرت) باید صریحاعرض کنم که بلانسبت شکر خورده که این درخواست رو کرده.
با سلام به شما کاربر محترم
طبیعی است که برقراری رابطه و ایجاد صمیمیت میان طرفین، باعث عمیق تر شدن رابطه و حتی خدای نکرده به گناه کشیده شدن طرفین وجود دارد. در شروع رابطه و ادامه آن، باید به آخر این رابطه فکر می‌کردید. در هرصورت ادامه این وضعیت قطعا غیرقابل توصیه است و امکان به گناه افتادن شما و ایشون زیاد است.
فارع از این که برقراری رابطه گناه آلود چه آسیب‌هایی رو برای طرفین به ویژه شما دارد، باید سعی کنید این نوع رابطه رو تموم کنید و در عوض اگر واقعا هم شما و هم ایشون قصد ازدواج دارید، از ایشون بخواهید که به صورت رسمی برای خواستگاری اقدام کند. البته درسته که ایشون در حال حاضر سربازی به سر می‌برد ولی برای مقدمات خواستگاری و شناخت خانواده‌ها از همدیگر مشکلی وجود ندارد؛ زیرا بناست در یکی دو جلسه طرفین و خانواده‌ها دیدار داشته باشند و در نهایت تا بعد از اتمام سربازی هم می‌توان ادامه خواستگاری رو پیش گرفت و تا اون موقع هم طرفین تاحدودی تکلیفشون مشخص می شود که آیا به این ازدواج امیدوار شوند یا نه.
اما اینکه بخواهید این رابطه رو همچنان مخفیانه و به دور از خانواده‌ها پیش ببرید، هیچ نتیجه ای نخواهید گرفت و حتی ممکن است که خانواده‌ها با این وصلت مخالفت کنند و در آینده سختی زیادی رو باید تحمل کنید تا همدیگر رو فراموش کنید. لذا بهتر است تا دیر نشده تکلیف این رابطه مشخص شود. از این رو لازمه شما از طرف مقابل بخواهید که اقدام رسمی کند و گرنه دیگر دلیلی ندارد که این رابطه ادامه پیدا کند. تا تکلیفتون مشخص نشده هرگز رابطه رو ادامه ندید؛چراکه ادامه این رابطه انگیزه کافی رو برای اقدام رسمی در طرف مقابل ایجاد نمی‌کند و از اون طرف هم امکان به خطارفتن این رابطه زیاده است و بیخودی خودتون رو درگیر یک رابطه گناه آلود نکنید که یه عمر حسرت رو بدنبال خواهد داشت. کافی است به سرانجام و عاقبت افرادی مانند شما در همین سایت بنگرید.
موفق باشید.
خانواده شما می‌دونن ؟
الانش هم اگر خطبه محرمیت شرعی نخوندید گناه کردید ولی خیلی مواظب این خواسته اش باشید.
بسیار خطرناکه.
این کار رو بکنه دیگه احتمالا بعدش رد بده بهتون.
اصلا دیگه باهاش صحبت نکنید و بگید فقط از طریق رسمی و خانواده بیان خواستگاری شما، وگرنه کنسل کنید
باز هم سادگیه دخترا
این داستان همچنان ادامه دارد...
سلام خواهر عزیزم. عزیزم به هیچ عنوان تن نده...به هیچ عنوان....حالا اشکالات شرعیش که خودت میدونی . اما
تو که از آینده خبر نداری .اگه قصدشم واقعا ازدواجه احتمال بده خدایی نکرده این رابطه به وصال نکشید اونوقت
شما میمونید و پشیمونی و دور از جونتون خطایی که سخت بشه جبران کرد. رابطه پاک یه حلاوت دیگه داره بعنوان کسی
که ازت بزرگترم میگم هررابطه ای که تو رو از پاکی دور کرد رها کن...حتی اگه سخت دل بسته باشی. مقاومت کن
اگه ولت کرد سختی جدایی رو تحمل کن...تجربه ات که بالا بره میفهمی چی میگم.جوری زندگی کن که بعدها وقتی
به گذشته ات نگاه کردی افسوس نخوری و ... کسی دوستت داشته باشه بخاطر همچین چیزی ولت نمیکنه...برحذر باش
که اختیارتو بدی دست احساسات زودگذر...موفق باشی گلم