گوش خانواده بدهکار حرفم نیست

18:20 - 1395/07/12

سلام وقت بخیر  من جوان بیست هشت سالم هستم و الان دوسال که خیلی دارم اذیت میشم از نظرجنسی مشکل کار هست که بیکا ر هستم دارم دیونه میشم از دسته این شهوت هر چی به خانوداه میگم من زن میخام اصلن گوششون  بدهکار نیست و منو هیچگونه درک نمیکنن  اونا میگن کار نداری از کجا میخای در بیار بخورید و ازین جور حرفا  من هرچقدر باهاشون حرف میزنم ب  هر کس رو قسم میدم که خدا جور مکنه راضی نمیشن میگم قران خودش گفته من جورمکنم خدا گفته من  ردیفش مکنم بازم ایمان ندارن

گاهی اوقات  فکر خود کشی میاد تو ذهنم  یا زنا من بچه سید هستم خیل سختم هست  نمیتونم اون دنیا چی جواب مادرمون رو بدم خدا منو بکشه...خدا هم اصلن کاری نمکنه واسه ادم  خدا نمیدونم چرا راضی شده من به گناه بافتم ولی مشکل رو حل نمیکنه اصلن نمیدونم چکار  کنم دارم دیونه میشم دیگه نمیتونم تحمل کنم خیلی سخته.

http://btid.org/node/99174

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 4 =
*****
تصویر یه دوست

تحصیلات تون چیه؟ وضعیت مالی خانواده تون چطوریه؟

چرا بیکار هستید؟ به هر شغلی رضایت نمی دید یا کااااااار گیرتون نمیاد؟

 

خانواده شما حق دارند. چون نیاز جنسی دارید که دلیل نمیشه ازدواج کنید؟ فرض کنید خانواده تون موافقت کنند. بعدش چی ؟ کی بهتون دختر میده؟ هر کجا بروید یه کم عقل داشته باشند می پرسند شغلتون چیه؟ چقدر درآمد دارید؟ می تونید هزینه های متعارف قبل و حین ازدواج رو تامین کنید؟ بعد از ازدواج چی؟ مسکن داری؟ حداقل باید یه جایی در شان دختر و خانواده اش اجاره کنی. تو خیلبون که نمیشه جاش بدی.....  هزینه های روزمره خودت، همسرت، فرزندانی که خواهند اومد رو می تونی تامین کنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

یا یکی دیگه باید به فکر همه این ها باشه؟

 

اما اینکه چه راه دیگه ای داری؟ تا وقتی شرایط ازدواج دایم رو فراهم کنی:

1- باید تحمل کنی: عوارض روحی و جسمی خودش رو داره

2- غیر شرعی جبران کنی: عوارض روحی، جسمی، اجتماعی، اخلاقی و .... داره

3- شرعی جبران کنی (ازدواج موقت): تبعات اجتمای داره (حرف مردم، مثلا فحش خوردن من و شما تو همین سایت رو شاخشه) + بدون پول نمیشه، به نظرم از هزینه روزانه یه زندگی عادی هم بیشتر باشه + ممکنه عوارض روحی داشته باشه نظیر دل بستن به موردی که نتونی باهاش ازدواج دایم داشته باشی تااااااااا.... بی قید و بند شدن نسبت به تشکیل خانواده.

 

در مجموع وضعیت تون انخاب بین خوب و بد نیست. فعلا باید بین بد و بدتر رو انتخاب کنید تا زمانی که شرایط تون بهتر بشه. انشاا.... .

تصویر عشق پاک

خانواده ، خوب کاری میکنن
زندگی که الکی نیست خرج داره
برا ازدواج باید حداقل مقدماتی باشه
منم دقیقا مثل خودت هستم چه سالهایی که عشق رو تو سینم حبسش کردم فقط بخاطر نداشتن شغل و درآمد
من و تو مجبوریم مجرد بمونیم و ضررهایی رو بکنیم که دیگه هیچوقت و با هیچ چیزی قابل جبران نیست و متاسفانه این عین واقعیته
خدا لعنت کنه باعث و بانیش رو که اینجوری باعث شد اقتصاد مملکت فلج بشه و جوونا بیکار بشن

تصویر موسی
نویسنده موسی در

هیچ کسی نیست به داد برسه متاسفانه ... نتیجه ش هم شده همین که امار فساد روز به روز داره میره بالاتر  و امار ازدواج هم روز به روز کمتر میشه یا ازدواج هایی صورت میگیره که زود به طلاق میرسه

من الان دارم سرکار میرم ماهی ۱تومن میگیرم جواب خرج خودمو نمیده چطوری انتظار دارن باهاش زن بگیرم ؟‌ تازه هزار میلیون مرتبه شکر که همین کار رو دارم چون خیلی از دوستام که تحصیل کرده هستن پارتی و رابطه ندارن که برن سر کار و بیکار موندن و به مشکلات روحی روانی گرفتار شدن

وقتی دختر تو خانواده هایی تربیت میشه که بسااااز نیست و دنبال پول و پله هستش ( شب عروسی که خودش کم کم ۳۰-۴۰ میلیون خرج داره .. نفقه و مهریه و شیربهای حروم و ... هم بمونه کادوی به مادر زنو کجای دلم بذارم ‌؟‌ خرید های قبل عروسی چی ؟‌ نصف جهاز ؟؟؟؟ ) متاسفانه اصن هیچ جوره دخل و خرج درست در نمیان تازه من مشکل خونه ندارم و جرات ندارم برم خواستگاری وای به حال بقیه... تازه اصن فرضضضضضضض که خانواده دختر به ازدواج ساده رضایت داد و با یه شام به ۳۰ نفر و فوقش۲ میلیون هزینه شب عروسی رو ببندیم ! خود دختر مگه ول می کنه ؟ تا اخر عمر میخواد سرکوفت بزنه واسم عروسی نگرفتی ! 

فقط امیدوارم خدا به داد برسه رحمی بکنه بهمون

تصویر zm@45
نویسنده zm@45 در

حق با خانواده است...برین دادگاه های خانواده ببینین چند درصد طلاقها و اختلافها ریشه در مشکلات اقتصادی داره؟چرا خدا برای اونها جور نکرده؟ تا شما قدمی برندارین و حرکتی نکنین مطمئن باشین روزی شما رو (و همسر آینده اتون) رو بسته بندی شده از کائنات ارسال نمیکنن...

به نظرم قدری همت خودتونو بیشتر کنین.خیلی هم به مسائل جنسی فکر نکنین هر چند سخته. اما فکر زیاد روی این مسائل باعث میشه نیرو و تمرکز خودتون برای حل مشکل اصلی که همون کار هست رو از دست بدین.

موفق باشین

تصویر s.saeed
نویسنده s.saeed در

سلام. دوست عزیز حق با خانواده ات هست . حتی اگه خانواده بهت فشار بیاره که ازدواج کن تو نباید با این وضعیتت قبول کنی مگه اون دختری که میخواد وارد زندگیت بشه چه گناهی کرده که چوب تنبلی تو رو بخوره؟

تا تو دنبال کار نری خدا کمکت نمیکنه . حالا هر کاری میخواد باشه. کارگری، مسافر کشی ، پیک موتوری ، بازاریاب و ... اینا کار نیستن؟

جنمتو نشون بده به خانواده که بفهمن از پس خودت برمیای. اونوقت اگه باز دوباره مخالفت کردن خودت اقدام کن برای ازدواج .

اینقدر هم به این چیزای مسخره فکر نکن و گناه رو برای خودت توجیه نکن...

خودکشی؟ خجالت بکش 28 سالته هنوز مثل بچه ها فکر میکنی . یه خورده مرد باش و سعی کن خودت مشکلاتتو حل کنی ...

در آخر ببخشید اگه تند صحبت کردم چون بعضی موقع ها همین نوع صحبت کردن باعث تلنگر میشه به آدم.

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

شرایط شما قابل درک است ولی به نظر می‌رسد تا شما کاری دست و پا نکنید، خانواده برای ازدواج شما همکاری نخواهند کرد؛ بنابراین علیرغم پافشاری شما به ازدواج لازم است خود را به خانواده ثابت کنید و شغلی را ولو پاره وقت باشد دست و پا کنید تا بتوانید بهانه را از خانواده خود بگیرید و مضاف براینکه بتوانید مقدار پس انداز کنید.

در نتیجه باوجود کار پیدا کردن، این بار از یک واسطه بانفوذ استفاده کنید تا بلکه موافقت والدین شما را بتواند کسب کند. همچنین شما به هدف جلب موافقت خانواده با ازدواجتان، بدون در نظر گرفتن موارد مالی یا حداقل صرف نظر کردن از بعض انتظارات مالی می‌توانید کارهای زیر را انجام دهید:

- توسل و دعا به درگاه الهی و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) برای نرم شدن دل پدر و مادر.

- ترساندن والدین نسبت به ادامه تجرد با:

الف) بیان خطرات موجود و شکننده بودن مقاومت اکثر جوانان در شرایط کنونی با استفاده از پیامدهای سوء تاخیر ازدواج مثل: ارتباطات نادرست، گسترش اسباب تحریک و احتمال ایجاد عشق به فرد نامناسب در محیط اختلاط.

ب) بیان غیر مستقیم در معرض خطر بودن خود با بیان قضایایی که برای دوستان و اطرافیان در محل زندگی یا تحصیل اتفاق افتاده و همچنین بیان موقعیتهای لغزش و گفتن اینکه مقاومت هرکس اندازه‌ای دارد.

- جلب اطمینان والدین نسبت به داشتن صلاحیت ازدواج و توان پذیرش مسئولیت زندگی در عمل، مثلا: تغییر رویه دهید و در خانه مسئولیت پذیر شوید و کاری پیدا کنید و مشغول فعالیت و پولی پس انداز کرده و بعضی از وسایل مورد نیاز زندگی را تهیه نمایید و همچنین مسئولیتهای مهم را در خانواده به عهده بگیرید.

- اظهار نیاز به ازدواج و پیشنهاد خواستگاری

- استفاده از شوخی؛ مثل اینکه وقتی مادر خسته شده است بگویید اگر عروس شما اینجا بود کمکت می‌کرد.

- استناد به ازدواج خود والدین که معمولا ساده بوده است و از والدینتان بخواهید مثل زمانی که خودشان ازدواج کرده درباره شما فکر کنند تا بتوانند عمق نیاز شما را درک کنند.

- نمونه‌های ازدواج آسان که انجام شده را برای والدینتان بازگو کنید.

- اثر گذاری بر یکی از والدین و فرستادنش به سراغ دیگری؛ مثلا شما می‌توانید با پدرتان صحبت کنید و از او بخواهید که مادر شما را هم قانع کند.

- کمک گرفتن از بزرگان، خواهر برادر و هر کس که می‌تواند بر والدین تاثیر بگذارد.

- استناد به نظر دین که در شرایط ضرر داشتن تجرد ازدواج را واجب می‌داند.

* کسب موافقت والدین برای اقدام جهت ازدواج جوانان در شرایطی که مخالفت انها غیر منطقی است از راههای زیر:

- ابراز دلتنگی و احساس تنهایی  و نیاز به همدم و همراه.

- تصمیم به صبر و ایستادن پای کار تا حصول رضایت والدین.

- اصرار بر خواسته خود و تکرار آن به انحاء گوناگون و در شرایط و موقعیتهای مختلف به صورت مستقیم یا کنایه‌ای (البته تا حدی که به تمسخر و مضحکه کشیده نشود.)

- استفاده از قاعده احترام و از کوره در نرفتن در هر شرایطی، به همراه محبت و ملاطفت بیشتر در صحبت و رفتار در قبال والدین.

- استفاده از هر فرصت عمومی و خصوصی برای طرح خواسته خود به صورت صمیمانه و صادقانه؛ مثل دعوت به رستوران یا خوردن آب میوه، قدم زدن، نامه نوشتن و ... .

- استفاده از سکوت طولانی سوال بر انگیز.

- استفاده از حساسیت والدین؛ مثلا اگر به غذا خوردن او یا لاغر شدنش حساسند  کاری کند بگویند ازغصه خوردن لاغر شده.

ان شاء الله با توکل برخدا و همت شما مشکلتان حل خواهد شد.

با آرزوی موفقیت