گیردادن‌های مادر به دختر نوجوان

11:04 - 1402/03/08

سلام وقت بخیر

من امروز رفتم کتاب خونه به مامانم گفتم چون نیاز به کتاب زبان داشتم و پس فرداش امتحان دارم رفتم کتاب بیارم
مامانم عادت داره همش منو سرکوب کنه حالا با هر چی مقایسه . عیب‌جویی از من
و دائم شکایت کردن پیش بابام از من / من درسم برام مهمه چون امسال کنکور دارم
مامانم همش بهم میگه میری توی خیابون  ها می گردی با اینکه بهشون گفته بودم دارم میرم کتبخونه و هزار چیز دیگه و من اصلا دوستانی  ندارم که بخوام برم پارک یا جایی دیگه...
من یه دختر چادریم که امسال دوازدهمم مامانم از اخلاقیاتم خبر داره ولی نمی‌فهمم چرا اینجوری با من رفتار میکنه / همش میگه درس نمی خونی فلانی من که می خوام تازه کنکور بدم ببینم نتیجه چی میشه
واقعا خیلی اعصابم خورده در این مدت مخصوصا که آزمون کنکور هم دارم استرسم بهش اضافه میشه تازه امتحان نهایی هم دارم و اینکه تا الان امتحانام رد خوب دادم
یه چیز که بسیار حساسیت بهش دارم اینکه مامانم میره پیش خاله هام هم صحبت می کنه واقعا فقط منتظرم قبول شم و از این خونه برم تا یه مدت آرامش نسیبم بشه

اگه میشه یه راهکار بهم بدین چه کار کنم
با این مسئله کنار بیام چون اخلاق مادرم عوض نمیشه..!

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/246651
تصویر امیری سیاوشانی

سلام و عرض ادب
از ارتباطتان با مجموعه‌ی اندیشه برتر سپاسگزاریم.

متوجه ناراحتی و سرخوردگی شما از رفتار مادرتان شدم. به شما حق می‌دهم که خواهان استقلال خود باشید و اعتماد را از خانواده‌تان درخواست نمایید. در ادامه نکاتی را برای راهنمایی‌تان بیان خواهم کرد.
1. مادر؛ شما در دورانی از زندگی قرار دارید که احساسات نسبتاً شدیدی دارید. در مقابل والدینتان از این دوران عبور کرده و سعی می‌کنند همه‌ی رفتارهایشان را بر اساس یک منطق بچینند. تذکرهای مادر و مراقبت از شما نیز به دلیل احساس نیاز والدین به این رفتار است و به معنای بی‌اعتمادی و اذیت کردن شما نیست. برای حل شدن این مسئله و یا کنار آمدن با آن، لازم است این موضوع را بپذیرید و با این نگاه به رفتار آنان نگاه کنید که مراقب والدین از شما به دلیل مهر و محبت فراوانی است که به شما دارند نه به دلیل آزار و اذیت شما.
2. موقعیت؛ نیاز است علت این رفتار مادرتان بررسی شود. ممکن است شما در گذشته رفتاری انجام داده‌اید که ذهنیت ایشان به خروج شما از منزل منفی شده است.
در هر صورت، روشی که برای رفع این سوءتفاهم به شما پیشنهاد می‌شود آن است که گاهی مادرتان را با خود ببرید یا به او بگویید که اگر دوست دارد می‌تواند هر جا که می‌روید با شما بیاید. این‌چنین اعتماد بین شما و مادرتان افزایش می‌یابد. البته توجه داشته باشید که کاهش اعتماد به دلیل بدی شما به وجود نیامده بلکه به دلیل برخی از شرایط نابسامان جامعه و احتمالاً عدم واکنش مناسب شما در حل و رفع این شرایط به وجود آمده است.
3. فرار از واقعیت؛ بهتر است با واقعیت زندگی خود کنار بیایید. شما تحصیل در خوابگاه یا ازدواج را، راه فراری از خانه می‌دانید که این خود تصوری اشتباه است؛ زیرا در صورتی که به خوابگاه بروید، به خاطر عدم‌حمایت عاطفی خانواده، ممکن است در دام دوستی‌های احساسی و افراطی بیفتید و دیگر نتوانید به موفقیت‌های تحصیلی که آرزوی آن‌ها را دارید، دست یابید. در صورت ازدواج نیز معمول افرادی که برای فرار از خانه دست به ازدواج زده‌اند، در انتخاب و تطبیق معیار و ملاکشان برای ازدواج، دچار عجله و در نتیجه پشیمان شده‌اند.
ممکن است احتمال این موارد را کم بدانید اما عقل حکم می‌کند که انسان جانب احتیاط را رعایت نماید.

در صورتی که نیاز به گفتگوی بیشتری دارید، در ارتباط پاسخگو خواهم بود.
بهترین موفقیت‌های تحصیلی را برایتان آرزومندیم!