مشاوره ازدواج
گناه من چی بود که بخاطرش از همه چیزم گذشتم اما...
جواب پیام هامو نمیداد و شمارمو گذاشته بود تو لیست مزاحم هاش. تا اینکه یه روز برام نوشت که از یه دختر خانمه دیگه خواستگاری کرده و من مزاحمش نشم... |
چرا پسرها اینقدر راحت می تونن با احساسات ما بازی کنن
من دختر محجبهای هستم اونم پسر با اعتقادی بود یعنی اصلا همه چیز با همین اعتقادات شروع شد ،اما یهو رفت و بیماریشو بهونه كرد ،خوشبختی منو بهونه كرد ،و رفت... |
چطور کسی رو که مدت ها باهم ارتباط داشتیم رو میشه فراموشش کرد؟
فهمیدم که به دلیل وجود چند اختلاف بین ما شاید این رابطه سرانجام خوبی نداشته باشه ؛میدونم که شاید کاره درستی کرده باشم اما نمیدونم که الان چطوری باید به این قضیه کنار بیام... |
هنوز بهش فکر میکنم،نمیتونم قبول کنم خواستگار بیاد
هنوز به اون شخص علاقه مندم و دوست ندارم کسی رو تو دلم جاش بزارم و از طرف دیگه میدونم خانوادم خوشبختی منو میخوان و من هم تا ابد خانوادم رو کنارم ندارم... |
بی تفاوت شده اما برای من معنی آرامش و خوشبختیه
احساسم دیگه اصلا واسش مهم نیست،دارم دق میکنم،کار روز و شبم شده گریه و دلتنگی،وقتی صداشو میشنوم همه بدیاش یادم میره،نمیتونم باهاش بد باشم... |
چطور میشه به کسی که عاشقشیم حس تنفر پیدا کنیم؟
از بین بردن یه عشق واقعی به همین سادگیه؟ اصلا کسی که عاشقه میتونه نسبت به معشوقش حس تنفر پیدا کنه؟ ... |
به همسرم فرصت میدم وگرنه با عاشق سابقم دوباره شروع میکنیم
عاشق یه پسر بودم اما با یه نفر دیگه ازدواج کردم ؛حالا اون برگشته، باهاش ارتباط برقرار کردم من میدونم این کارم خیانت به همسرمه... |
بخاطر خدا ازش گذشتم تا اون دنیا بهش برسم
از خدا اطاعت میکنم و تو اون دنیا بهش میرسم.اون باعث شد تا من خدا رو بشناسم و نماز بخونم و به خدا بیشتر ایمان بیارم... |
فهمیدم سرطان داره،نمیخوام باهاش ازدواج کنم ولی دل کندنم سخته
به خاطر اینکه فهمیدم سرطان داره ازدواجمون به هم خورد ولی خیلی دوستش دارم نمیتونم ازش دل بکنم.... |
بخاطر خیانت اون دیگه هیچ مردی رو نمیتونم بپذیرم
ما هم روزهای خوب داشتیم هم بد ،من از این پسر خیانت دیدم،دروغ دیدم حتی یه بار بهم گفت که عاشق یه دختر دیگهای شده چندبار ازش جدا شدم دوستیمو بهم زدم اما در حد چند روز... |
عشق اون نمیذاره به کسی دیگه حتی فکر کنم
میترسم فردی که باهاش ازدواج میکنم رو به اندازه همکلاسیم دوست نداشته باشم... آدم فوق العاده وفا داریَم ،ولی از این نگرانم نتونم احساسم رو راحت بهش ابراز کنم. |
نمی تونم به زندگی باهاش فکر کنم،دلم میخواد بمیرم
ازش خوشم نمیاد و اینکه برای من خیلی سخته که به هم بزنم ،از طرفی نامزدم خیلی منو دوستم داره و زندگی بدون من رو نمیتونه تصور کنه؛ از طرفی نمیدونم اوضاع خودم بعد از این مساله چی میشه... |