مشاوره ازدواج

همدیگرو دوست داریم ،اما من جرأت ازدواج رو ندارم

پیشنهاد ازدواج
22:21 - 1391/11/30

الان یك خواستگار واسش اومده و منو خیلی تحت فشار قرار داده و بهم گفته كه اگر من قصد ازدواج باهاش رو ندارم جوابش به اون مثبته...

آیا میشه با استخاره قرآن برای ازدواج تصمیم گرفت؟

تنهایی
22:05 - 1391/11/30

من رو خیلی قبول داره و خیلی روش نفوذ دارم می‌ترسم تمام این دوست داشتنا واسه الان باشه كه بهم نرسیده...

چرا دخترها حق عاشق شدن و انتخاب کردن ندارن؟

عشق و خیانت
21:25 - 1391/11/30

فقط کافیه که بفهمه دوسش دارم می‌ذاره می‌ره! واسه همین همیشه علاقه‌ام رو نسبت بهش پنهان کردم چرا باید این طور باشه...

باید به حدی برسیم که برای همدیگه بمیریم

شکست عشق
21:17 - 1391/11/30

همدیگه رو دوست داریم و بهش هم گفته‌ام که چقدر دوستش دارم اما نمی‌دونم چه مقدار عشق برای ازدواج کافیه...

مجبور شدم رازشو فاش کنم،حالا فاصلمون بیشتر شده

قلب شکسته
01:58 - 1391/11/30

ولی یکدفعه اون نظرش عوض شد و گفت که میخواد باز هم فکر کنه و میخواد تنها باشه و بعد از چند مدت گفت که به من علاقه‌ای نداره. وقتی دلیل رو ازش پرسیدم...

بی اعتماد بودم اما الان از رفتارم پشیمونم

پشیمان
01:46 - 1391/11/30

همه فرصتهای زندگی رو با بی توجهی ازش گذشتم. فرصت در همه زمینه. الان به هیچ وجه نمیخوام کاری رو شروع کنم. او که گاهی زنگ میزنه تنها کسیه که منو به دنیای بیرون وصل میکنه...

دوست داریم با عشق ازدواج کنیم ، هرکاری شد کردیم اما...

ازدواج با عشق
01:31 - 1391/11/30

هر دوی ما در این مساله اتفاق نظر داریم که دوست داریم با عشق ازدواج کنیم ؛ اینکه تا به حال به هم علاقه مند نشدیم ما رو دچار شک کرده....

اون خانم در شأن ما نیست،چطور برادرمو راضی کنم؟

عشق پوچ
01:26 - 1391/11/30

ز طرز لباس پوشیدنش ،آرایش کردنش ،بی حجابیش گرفته تا رقصیدنش جلوی نامحرم وده‌ها مورد دیگه... ولی برادرم هیچ کدوم اینا رو نمیبینه و میخواد باهاش ازدواج کنه...

شرایطش عالی است اما نمیدونم چرا دوسش ندارم

ازدواج
01:13 - 1391/11/30

به خاطر شرایط خوبی كه دارد میخواهم با او ازدواج كنم ولی میترسم هیچوقت به او علاقه پیدا نكنم و از آنجا كه دختر احساساتی هستم میترسم زندگی خوبی نداشته باشم...

همدیگرو دیدیم و پسندیدیم اما میگه این کافی نیست

عشق
01:08 - 1391/11/30

قرار شد که همدیگرو بیرون ملاقات کنیم. توی برخورد اول از همدیگه خوشمون اومد ولی ایشون گفتن برای ازدواج باید عاشق طرفشون بشن ، نمیدونم باید چکار کنم...

این عشقی که همه درباره‌اش حرف میزنن چیه؟کجاست؟

عشق
00:49 - 1391/11/30

به اصرار خانواده‌ها صحبت کردم ولی اصلا خوشم نیومد با اینکه خیلی ایده آل بودن. به اینکه عشق بعد از ازدواج به وجود میاد کاری ندارم من الان می‌خوام عاشق بشم...

میگه میخوام قبل هر کاری تورو بیرون ببینم

آُسمان
00:46 - 1391/11/30

خیلی اصرار داره منو اول بیرون ببینه بعدا بیاد جلو ،یا به اصطلاح خودش تا عاشق نشه نمیتونه زندگی کنه من اصلا نمیدونم چیکار کنم...

صفحه‌ها