پیاده روی با طعم عاشقی

08:59 - 1395/08/22

- زیارت اربعین لذت و طعم زیبایی به نام عاشقی برای خود یدک می‌کشد، لذا سختی ها چون برای محبوب است لذت بخش تر می شود، البته عاشق هدفش رسیدن به خداست، همانطور که امام حسین(علیه السلام) هدفش رضایت الهی بود، بر همین اساس زائر عاشق نباید کاری که بر خلاف میل معشوق و محبوب است انجام دهد و آن همان تسلیم به اوامر الهی است.

پیاده روی با طعم عاشقی

از جمله خصوصیات هر فرد حب ذات و دوست داشتن خود است، که فطرتا در او موجود است، انسان بیش از هر چیزی خودش را می خواهد و برای رسیدن به آرزوهای درونی خودش از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کند، همین انسان تا عشقی بزرگتر در او ننشیند و تا بزرگتر از خودش به خودش را نبیند، نمی تواند جانش را بدهد و از جانش بگذرد، پس باید در این انسان عشق بزرگتر ایجاد شود تا بتواند از راحتی، تنبلی و آسایش و آسودگی ظاهری خود به تلاش، کوشش و جهد برسد.

مثلا جوانی که تا قبل از ازدواج باید او را بزور از رختخواب در وسط ظهر جدا کرد، برای کمترین کارها بیشترین بهانه را داشت، اما همین که فردی دیگر را در کنار خود می‌بیند و ایجاد آسایش او را وظیفه‌ی خود می‌داند قبل از طلوع آفتاب بلند شده و به فعالیت می‌پردازد. همچنین جوانی که خط اتو و نوع پوشش و  تنوع رنگهای لباسش را توجه می‌کنی، انگار هر روز قصد رفتن به عروسی را دارد، اما همین جوان با این ظاهر وقتی عشقی بزرگتر در درونش سو سو می‌زند، حاضر است برای رسیدن به معشوقش هفته ها با لباس خاکی در میادین جنگ، سرکند و روزگار بگذراند.

لذا انسان باید بر اساس استعدادهایش شکل بگیرد نه بر اساس هوس‌هایش؛ فعال کردن این استعدادها تنها توسط کسی صورت می‌گیرد که آگاهی نسبت به این استعدادها داشته باشد، بر همین اساس است که مجاهده‌ی با خود می‌شود آزادی دادن و رشد کردن، آنهم شکل و رشدی مطابق با استعدادهای درونی فرد.

وقتی حسین(علیه السلام) بشود کشتی نجات بخش و این کشتی نجات بخش آنقدر وسعت دارد که خوب و بد باهم جمع می‌شوند و در کنار این جمع شدن از دیگر کشتی ها زودتر انسان را به مقصد می رساند، اینجاست که طعم سختی و درد و رنج برای رسیدن به هدف، لذت بخش شده و مانند آب گوارایی برای تشنه‌ی در بیابان است.
اینجاست که طعم عاشقی با وجود سختی ها و ناگواریها لذت بخش می‌شود، وقتی همه دیدند حسین(علیه السلام) برای رسیدن به هدفش که رضایت خداوند است، بهترین و باوفاترین انسانها را در کنار جان ارزشمند خود فدای این راه کرد، سختی‌های راه برای پاهای خسته، خوش گوار و لذیذ می‌شود.

در این زیارت ولو با سختی‌های زیاد، هدف رسیدن به حسین(علیه السلام) نیست بلکه همانطوری که دوست داشتن محبوب خدا، دوست داشتن خود خداست، همانطوری که حسین(علیه السلام) موجبات بقای دین جدش را ایجاد کرده است، محبوب خداوند است، لذا زیارت حسین(علیه السلام) زیارت محبوب خداست. و حتی بنابر روایات وارده زیارت امام حسین(علیه السلام) زیارت خود خداوند است.

امام صادق(علیه السلام) در ضمن روایتی به این مضمون اشاره می کند:
«صفوان جمال گفت: وقتی حضرت امام صادق(علیه السّلام) به حیره تشریف آوردند به من فرمودند: آیا مایل به زیارت قبر امام حسین(علیه السّلام) هستی؟
عرض کردم: فدایت شوم! آیا قبر آن حضرت را زیارت می‌کنید؟ حضرت فرمودند: چگونه آن را زیارت نکنم در حالی که خداوند متعال در هر شب جمعه با فرشتگان و انبیاء و اوصیاء به زمین هبوط کرده و او را زیارت می‌کنند. البته حضرت محمّد(صلی الله علیه واله) افضل انبیاء و ما افضل اوصیاء هستیم. سپس صفوان عرض کرد: فدایت شوم! پس هر شب جمعه قبر آن حضرت را زیارت کرده تا بدین وسیله خدا را هم زیارت کرده باشیم؟ حضرت فرمودند: بله، ای صفوان ملازم آن باش برایت زیارت قبر امام حسین(علیه السّلام) را می‌نویسند و این تفضیلی است و این تفضیلی است».[1]

البته باید به این امر اشاره کرد که خداوند لامکان و لازمان است، در همه جا هست و در هیچ جا نیست. او خالق زمان و مکان است ولی در هیچ زمان و مکانی محدود نیست. لذا ممکن است منظور از زیارت خداوند در این روایت، به نزول رحمت ها و حقایق رحمانی خاص خداوندی بر امام حسین(علیه السّلام) و زوّار حضرتش تعبیر کرد. همچنین با توجه به کلام صفوان که عرض کرد ما به زیارت امام حسین(علیه السّلام) برویم تا از این طریق زیارت خدا را هم کرده باشیم و حضرت آن را نفی نمی کنند، بلکه می فرماید بله، این کلام معصوم خود می رساند که به واقع خداوند، تجلّی خاص خود را بر قبر مطهّر سیّد الشهداء(علیه السّلام) دارد.
«پس با آن عشق، این عشق می‌آید. و این عشق بی اثر نیست، هرکس که چیزی را دوست دارد، رشد و بهروزی او را دوست خواهد داشت و با آنچه سنگ راه او هستند و مزاحم کار او، درگیر خواهد شد و بت‌هایی را که در هر رنگ و هر شکل مانع کمال خلق است، کنار خواهد زد و دور خواهد انداخت».[2]

لذا وقتی این عشق در وجود انسان ایجاد شد با هر چیزی که بخواهد، آتش عشق را کاهش داده و فاصله‌ای میان ما و حسین(علیه السلام) ایجاد کند، که به این واسطه عشق به خدا کم شود، باید دوری کرد، همانطوری که حسین(علیه السلام) در کربلا با اینکه همه را مخالف خود دید، ولی کار خود را موجب رضایت الهی دید در مقابل موج ایستاد و در قتلگاه نیز صدا زد، خدایا راضیم به رضای تو.
حال که شالوده و محتوای این عشق با زیارت امام حسین(علیه السلام) ایجاد شد، بر همین اساس عاشق کاری که محبوب معشوق نباشد، انجام نمی دهد، و تنها چیزی که حسین(علیه السلام) و خدای حسین از هر عاشق دلباخته‌ای می‌خواهد، سلموا تسلیما یعنی در مقابل واجب خدا سرتعظیم فرود آوریم و انجام دهیم و همچنین در مقابل حرام خدا خاضع باشیم و ترکش کنیم، حال بخواهد نگاه آلوده باشد یا بدزبانی یا غیبت و یا ترک نماز...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
[1]. «قَالَ لِي أَبُوعَبْدِاللَّهِ هَلْ لَكَ فِي قَبْرِ الْحُسَيْنِ ع قُلْتُ وَ تَزُورُهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ وَ كَيْفَ لَا أَزُورُهُ وَ اللَّهُ يَزُورُهُ كُلَّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ يَهْبِطُ مَعَ الْمَلَائِكَةِ إِلَيْهِ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَوْصِيَاءُ وَ مُحَمَّدٌ أَفْضَلُ الْأَنْبِيَاءِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَنَزُورُهُ فِي كُلِّ جُمُعَةٍ نُدْرِكُ‏ زِيَارَةَ الرَّبِ‏ قَالَ نَعَمْ يَا صَفْوَانُ الْزَمْ ذَلِكَ يُكْتَبْ لَكَ زِيَارَةُ قَبْرِ الْحُسَيْنِ وَ ذَلِكَ تَفْضِيلٌ وَ ذَلِكَ تَفْضِيلٌ»، شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة، ج14، ص479، مؤسسة آل البيت، قم، چاپ، اول، 1409 ق.
[2]. علی صفایی، عاشورا، ص19، لیله القدر، قم، چاپ هفتم، پاییز1394.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 13 =
*****