اباعبد الله سرآمد بندگان خدا

14:14 - 1395/08/18

- اطلاق کنیه «اباعبد الله» بر سید الشهداء (صلوات الله علیه) به دو جهت است: 1- آن حضرت به جهت شرایط ویژه ای که برایشان به وجود آمد، در راه رضایت خدا هر چه داشت را فدا کرد. 2- قیام آن حضرت باعث حفظ اسلام شد، لذا ایشان، پدر تمامی افرادی است که بعد از او ایمان آوردند، زیرا همه آن‌ها دین و ایمان خود را مدیون اویند.

ابا عب الله

 در زیارت اربعین خطاب به سید الشهداء (صلوات الله علیه) می خوانیم: «السَّلاَمُ عَلَى صَفِی اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِیهِ السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَینِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ [1] سلام بر (بنده) برگزيده خدا و فرزند برگزيده اش، سلام بر حسین (علیه السلام) مظلوم شهید».
این ممتاز بودن، نتیجه بندگی و عبودیت آن حضرت است که عبودیت، تسلیم حق تعالی و گردن نهادن به خواست اوست؛ «عبد» هدفی جز رضایت حضرت حق، و اراده ای جز اراده معبودش ندارد؛ تا فردی به مقام بندگی خالص خدا نرسد، هرگز نمی تواند به سوی کمال حرکت کند.
آن حضرت نه تنها «عبد»، که «ابا عبد الله»، یعنی پدر بندگان خدا می باشد. کنیه «ابا عبد الله» آن حضرت، در همان اوائل تولد، از طرف رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به آن وجود مقدس و نورانی اطلاق شد:
«قَالَتْ أَسْمَاءُ فَلَمَّا كَانَ فِي يَوْمِ سَابِعِهِ جَاءَنِي النَّبِيُّ فَقَالَ هَلُمِّي ابْنِي فَأَتَيْتُه‏... وَضَعَهُ فِي حَجْرِهِ ثُمَّ قَالَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَزِيزٌ عَلَيَّ ثُمَّ بَكَى‏ فَقُلْتُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَعَلْتَ فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ فِي الْيَوْمِ الْأَوَّلِ فَمَا هُوَ قَالَ أَبْكِي عَلَى ابْنِي هَذَا تَقْتُلُهُ فِئَةٌ بَاغِيَةٌ كَافِرَةٌ مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ لَا أَنَالَهُمُ اللَّهُ شَفَاعَتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ [2] اسماء می‌گوید چون روز هفتم ولادت شد پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)  فرمودند: فرزند مرا بیاور چون او را نزد آن حضرت بردم... او را در دامان خود گذاشت و فرمود:‌ ای اباعبدالله کشته شدن تو برای من بسیار گران است و آن گاه گریست. گفتم پدر و مادرم فدای تو باد این چه خبری است که از روز اول ولادت گفتی و امروز نیز می‌فرمایی؟ حضرت فرمود که بر این فرزند دلبند خود می‌گریم که گروهی از بنی امیه او را خواهند کشت خداوند شفاعت من را برایشان نرساند».
اطلاق کنیه «ابا عبد الله» بر آن حضرت، به معنای اوج خلوص و سرآمد بندگی است. چنان چه ما نیز در ادبیات فارسی به سرآمدها، لقب پدر می‌دهیم: پدر شعر، پدر فیزیک، پدر طب و...
در واقع برای حضرت سید الشهداء (صلوات الله علیه) شرایط ویژه و خاصی پیش آمد که برای رضای حضرت حق، قیام کرد و در این راه هر چه داشت را در طبق اخلاص قرارداد و تقدیم معبود نمود، از فدا نمودن جان خویش و جوانانش، تا طفل شیرخواره و اصحاب و اسارت اهل بیتش، و از همین جهت است که شایسته اطلاق کنیه «ابا عبد الله» شد.
البته وجه تسمیه دیگری نیز می توان بیان کرد و آن این است که با توجه به مظالم بنی امیه، نهال نوپای اسلام در خطر خشک شدن قرار گرفته بود و اگر قیام آن حضرت نبود، از اسلام جز نامی باقی نمی ماند. خود سید الشهداء (علیه السلام) در این زمینه می فرمایند:
«وَ عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِيَتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ‏ مِثْلِ‏ يَزِيد [3] هنگامى که امّت اسلامى به زمام دارى مثل یزید گرفتار آید، باید فاتحه اسلام را خواند»، و این قیام حضرت بود که موجب بقای دین، روشن گری و نجات انسان ها از گرداب جهالت و نادانی گردید. چنان‌چه در بخشی از زيارت اربعين آمده است: «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلَالَة [4] كسی كه نهايت تلاش را در دعوت مردمان برای هدايت به کاربرد و برای آنان به هر نحو ممكن خيرخواهی كرد تا آن جا كه در نهايت، خون خويش و جان عزيزش را برای بيداری مردم از نادانی و گمراهی فدا كرد».
بنابراین آن حضرت، پدر تمامی افرادی است که بعد از او ایمان آوردند. چرا که همه آن‌ها دین و ایمان خود را مدیون اویند و او مانند پدری مهربان و دل سوز از خود گذشت تا همه فرزندان معنوی او در مسیر اسلام و دیانت باقی بمانند و از صراط مستقیم منحرف نشوند، که اگر قیام او نبود، بندگی خدا برای همیشه از بین می‌رفت، پس او پدر تمام بندگان خداست، از این رو کنیه ابا عبدالله برای او برگزیده شد.[5]

..................................................
پی نوشت:
[1]. طوسى، محمد بن الحسن‏،  تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج6، ص113، ناشر: دار الكتب الإسلاميه‏، مكان چاپ: تهران‏، 1407 ق‏.
[2]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، بحار الأنوار(ط- بيروت)، ج44، ص 251، ناشر: دار إحياء التراث العربي‏، مكان چاپ: بيروت‏، سال چاپ: 1403 ق‏.
[3]. ابن طاووس، على بن موسى‏، اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى‏، ص 24، ناشر: جهان‏، مكان چاپ: تهران‏.
[4]. طوسى، محمد بن الحسن‏، تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج6، ص113، ناشر: دار الكتب الإسلاميه‏، مكان چاپ: تهران‏، 1407 ق‏.
[5]. برای اطلاع بیشتر ر.ک تهرانی، حاج میرزا ابوالفضل، شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشورا، ص 62 و 63، ناشر: سازمان حج اوقاف و امور خیریه، 1387.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 6 =
*****