انسان هایی که از رنج در گریز هستند و بدنبال محو این نعمتِ با برکت خداوند هستند، در واقع بدنبال پوچی میروند زیرا راحتی موجودی خلق نشده است. امام سجاد(علیه السلام) فرمودند: «آنها كه دنبال مال و ثروت میروند و در دنيا مال زيادى بدست مىآورند، نظرشان اين است كه در آسايش باشند در حالى كه آسايش براى دنيا وجود ندارد و خلق نشده است». ابن بابويه، محمد بن على، الخصال، ج1، ص64.
راحت طلبی یکی از اساسی ترین گرایشات انسان است و نوزاد تا نیاز به غذا و نیازهای دیگر نداشته باشد، گریه نمیکند. پس با با این حس متولد میشویم و با ضمیمه شدن علایق دنیوی، این حس رشد بیشتری پیدا میکند و این حب بدنیا یک حس طبیعی و فطری است. اما آیا با دنبال روی از این حس و تقویت آن میتوانیم به الگوهای تربیتی و هدایتی خود، که اهل بیت باشیم نزدیک شویم؟ اهل بیت در رنج اسارت بسر میبرند و گلایه ای هم از این تقدیر الهی ندارند و آن را برای خود زیبا میدانند، اما ما برعکس ایشان در حال فرار از رنج و رسیدن به راحتی و رفاهی هستیم که به تعبیر اهل بیت خداوند چنین مخلوقی (راحتی) را خلق نکرده است.
امام سجاد(علیه السلام) فرمودند: «از خدا پروا داشته باش، به نيكويى درخواست كن و چيزى را كه آفريده نشده طلب مكن، زيرا هر كس چيزى را كه آفريده نشده طلب كند، حسرتها نفس او را مىبرد و به آنچه مىخواهد نمىرسد. آنگاه گفت: چيزى كه آفريده نشده چگونه مىتوان به آن رسيد؟ آن مرد گفت: انسان چگونه چيزى را كه آفريده نشده طلب مىكند؟ فرمود: كسى كه ثروت و اموال و فراخى در دنيا را مىخواهد، آن را براى راحتى مىخواهد، در حالى كه در دنيا و براى اهل دنيا راحتى آفريده نشده، بلكه راحتى در بهشت و براى اهل بهشت آفريده شده است و رنج و زحمت در دنيا و براى اهل دنيا خلق شده ... .» [1]
پس ما دچار این گرفتاری شدیم و به هر طریقی در حال فرار از رنج و رسیدن به این راحتی و آسایش دنیایی هستیم که در روایات مورد مذمّت قرار گرفته است.
دیندارانی بسیار در طول تاریخ بودند که به خاطر همین عافیت طلبی از رسیدن به مراحل بالای ایمان باز ماندند و همیشه تاریخ برای ما تکرار شده است. برای همین معصوم مارا از امری محال نهی کرده است که آن عافیت و راحتی در دنیا است.
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «لَا تَتَمَنَّوُا الْمُسْتَحِيلَ قَالُوا وَ مَنْ يَتَمَنَّى الْمُسْتَحِيلَ فَقَالَ أَنْتُمْ أَ لَسْتُمْ تَمَنَّوْنَ الرَّاحَةَ فِي الدُّنْيَا قَالُوا بَلَى فَقَالَ الرَّاحَةُ لِلْمُؤْمِنِ فِي الدُّنْيَا مُسْتَحِيلَةٌ [2] آرزوی محال نکنید، گفتند: آن چیز محال که آرزو شده، چیست؟ امام فرمود: آیا شما آرزوی راحتی در دنیا ندارید؟ گفتند: بله. امام فرمودند: راحتی برای مومن در دنیا محال است.»
حال به بیان چند مورد از عواقب راحت طلبی میپردازیم تا ضرورت مسئله روشن شود.
1- راحت طلبی انسان را منجر به کفر میکند.
داستان افراد بی نماز را زیاد شنیدیم و وقتی از آنها میپرسیم چرا نماز نمیخوانی؟ در جواب میگویند: «حالش را نداشتم! خواستم راحت بنشینم!» و این خود اوج راحت طلبی فرد است که او را به بی نمازی میکشاند.
وقتی از امام صادق(علیه السلام) سؤال شد: «چرا به زانى كافر نگفته ولى تارك صلاة را كافر خواندهاند و دليل آن چيست؟ آن حضرت فرمودند: زيرا زانى و امثال او به خاطر شهوتى كه بر آنها غالب شده مبادرت به اين معصيت مىكنند ولى تارك نماز، آن را ترك نكرده مگر صرفا به خاطر خوار شمردن اين عبادت الهى و توضيح آن اين است كه: زانى وقتى با زنى تماس پيدا مىكند از اين تماس لذّت برده و قصدش تنها همين التذاذ است امّا تمام كسانى كه نماز را ترك مىكنند قصدشان فقط ترك و رها كردن آن مىباشد و هيچ قصد لذّتى از اين ترك ندارند و وقتى لذّت منتفى شد قهرا قصدشان فقط خوار شمردن مىباشد و وقتى قصد خفيف نمودن نماز بود بدون شكّ حالت كفر در آنها پيدا شده و كفرشان ثابت مىگردد.» [4]
2- راحت طلبی باعث عدم یاری حجت خدا میشود.
در ماجرای سقیفه و تنها ماندن امام علی(علیه السلام) یکی از علل انحراف دین و کنار گذاشتن حجت خدا، همین راحت طلبی و بیخیالی نسبت به وظیفهشان نسبت به امام بود. به همین خاطر حضرت زهرا(سلام الله علیها) در خطبه فدکیه خطاب به مردم مدینه، یکی از علل عدم یاری حجت خدا را، راحت طلبی آنان دانستند و فرمودند: «آگاه باشید من چنین میبینم که شما رو به راحتی گذاردهاید و عافیت طلب شدهاید، کسی را که از همه برای زعامت و اداره امور مسلمین شایستهتر بود دور ساختید، و به تن پروری و آسایش در گوشه خلوت تن دادید و از فشار و تنگنای مسئولیت ها به وسعت بی تفاوتی روی آوردید.» [4]
بعد از روشن شدن مذمت راحت طلبی، جا دارد به بیان سیره علما در مقابله با راحت طلبی بپردازیم تا روشن شود که چرا بزرگان و علما با عافیت طلبی مبارزه میکردند؟
حجت الاسلام پناهیان نقل میکنند: «بنده یک مدتی از نزدیک با آقای جوادی آملی مراوده داشتم. در این مدت، چند مرتبه دیدم که ایشان وقتی در ماشین مینشینند، دستشان را به صندلی جلویی ماشین میگیرند و تکیه نمیدهند. اول فکر کردم که مشکلی برایشان پیش آمده، اما بعداً متوجه شدم که ایشان معمولاً تکیه نمیدهند. طبیعتاً کسی که به پشتیِ صندلی تکیه نمیدهد، باید عضلات کمرش را محکم نگه دارد و کمی به خودش فشار بیاورد و اینکار یکمقدار سخت است و مخالف راحتطلبی است.
همچنین یکبار از فرزند آیتالله بهجت(رحمه الله علیه) پرسیدم: شنیدهام که آقای بهجت(رحمه الله علیه) به بعضیها توصیه کرده بودند: اگر میخواهید خواب بر شما غلبه نکند، نشسته بخوابید. فرزند آقای بهجت(رحمه الله علیه) پاسخ داد: بله همینطور است! خود آقای بهجت(رحمه الله علیه) هم اکثراً نشسته میخوابیدند. این هم، همان صندلیای است که ایشان روی آن میخوابیدند.» [5]
-------------------------------------
پی نوشت:
[1]. «اتَّقِ اللَّهَ وَ أَجْمِلْ فِي الطَّلَبِ وَ لَا تَطْلُبْ مَا لَمْ يُخْلَقْ فَإِنَّ مَنْ طَلَبَ مَا لَمْ يُخْلَقْ تَقَطَّعَتْ نَفْسُهُ حَسَرَاتٍ وَ لَمْ يَنَلْ مَا طَلَبَ ثُمَّ قَالَ وَ كَيْفَ يُنَالُ مَا لَمْ يُخْلَقْ فَقَالَ الرَّجُلُ وَ كَيْفَ يُطْلَبُ مَا لَمْ يُخْلَقْ فَقَالَ مَنْ طَلَبَ الْغِنَى وَ الْأَمْوَالَ وَ السَّعَةَ فِي الدُّنْيَا فَإِنَّمَا يَطْلُبُ ذَلِكَ لِلرَّاحَةِ وَ الرَّاحَةُ لَمْ تُخْلَقْ فِي الدُّنْيَا وَ لَا لِأَهْلِ الدُّنْيَا إِنَّمَا خُلِقَتِ الرَّاحَةُ فِي الْجَنَّةِ وَ لِأَهْلِ الْجَنَّةِ وَ التَّعَبُ وَ النَّصَبُ خُلِقَا فِي الدُّنْيَا ...» ابن بابويه، محمد بن على، الخصال، تاريخ وفات مؤلف: 381 ق، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، موضوع: اخلاق، زبان: عربى، تعداد جلد: 2، ناشر: جامعه مدرسين، مكان چاپ: قم، سال چاپ: 1362 ش، ج1، ص64.
[2]. ديلمى، حسن بن محمد، أعلام الدين في صفات المؤمنين، تاريخ وفات مؤلف: 841 ق، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، موضوع: اخلاق، زبان: عربى، تعداد جلد: 1، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، مكان چاپ: قم، سال چاپ: 1408 ق، ص 278.
[3]. «وَ سُئِلَ مَا بَالُ الزَّانِي لَا تُسَمِّيهِ كَافِراً وَ تَارِكُ الصَّلَاةِ قَدْ سَمَّيْتَهُ كَافِراً وَ مَا الْحُجَّةُ فِي ذَلِكَ فَقَالَ لِأَنَّ الزَّانِيَ وَ مَا أَشْبَهَهُ إِنَّمَا يَفْعَلُ ذَلِكَ لِمَكَانِ الشَّهْوَةِ لِأَنَّهَا تَغْلِبُهُ وَ تَارِكُ الصَّلَاةِ لَا يَتْرُكُهَا إِلَّا اسْتِخْفَافاً بِهَا وَ ذَلِكَ لِأَنَّكَ لَا تَجِدُ الزَّانِيَ يَأْتِي الْمَرْأَةَ إِلَّا وَ هُوَ مُسْتَلِذٌّ لِإِتْيَانِهِ إِيَّاهَا قَاصِداً إِلَيْهَا وَ كُلُّ مَنْ تَرَكَ الصَّلَاةَ قَاصِداً إِلَيْهَا فَلَيْسَ يَكُونُ قَصْدُهُ لِتَرْكِهَا اللَّذَّةَ فَإِذَا نُفِيَتِ اللَّذَّةُ وَقَعَ الِاسْتِخْفَافُ وَ إِذَا وَقَعَ الِاسْتِخْفَافُ وَقَعَ الْكُفْرُ قَالَ وَ سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ قِيلَ لَهُ مَا الْفَرْقُ بَيْنَ مَنْ نَظَرَ إِلَى امْرَأَةٍ فَزَنَى بِهَا أَوْ خَمْرٍ فَشَرِبَهَا وَ بَيْنَ مَنْ تَرَكَ الصَّلَاةَ حَتَّى لَا يَكُونَ الزَّانِي وَ شَارِبُ الْخَمْرِ مُسْتَخِفّاً كَمَا يَسْتَخِفُّ تَارِكُ الصَّلَاةِ وَ مَا الْحُجَّةُ فِي ذَلِكَ وَ مَا الْعِلَّةُ الَّتِي تَفْرُقُ بَيْنَهُمَا قَالَ الْحُجَّةُ أَنَّ كُلَّمَا أَدْخَلْتَ أَنْتَ نَفْسَكَ فِيهِ لَمْ يَدْعُكَ إِلَيْهِ دَاعٍ وَ لَمْ يَغْلِبْكَ غَالِبُ شَهْوَةٍ مِثْلَ الزِّنَى وَ شُرْبِ الْخَمْرِ وَ أَنْتَ دَعَوْتَ نَفْسَكَ إِلَى تَرْكِ الصَّلَاةِ وَ لَيْسَ ثَمَّ شَهْوَةٌ فَهُوَ الِاسْتِخْفَافُ بِعَيْنِهِ وَ هَذَا فَرْقُ مَا بَيْنَهُمَا.» کلینی، محمد بن يعقوب، الكافي، تاريخ وفات مؤلف: 329 ق، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، موضوع: كتب اربعه، زبان: عربى، تعداد جلد: 8، ناشر: دار الكتب الإسلامية، مكان چاپ: تهران، سال چاپ: 1407 ق، ج2، ص 386.
[4]. «أَلَا وَ قَدْ أَرَى أَنْ قَدْ أَخْلَدْتُمْ إِلَى الْخَفْضِ، وَ أَبْعَدْتُمْ مَنْ هُوَ أَحَقُّ بِالْبَسْطِ وَ الْقَبْضِ، وَ خَلَوْتُمْ بِالدَّعَةِ، وَ نَجَوْتُمْ بالضِّيقِ مِنَ السَّعَةِ، فَمَجَجْتُمْ مَا وَعَيْتُمْ، وَ دَسَعْتُمُ الَّذِي تَسَوَّغْتُم» طبرسى، احمد بن على، الإحتجاج على أهل اللجاج، تاريخ وفات مؤلف: 588 ق، محقق / مصحح: خرسان، محمد باقر، موضوع: كلام ، زبان: عربى ،تعداد جلد: 2 ،ناشر: نشر مرتضى، مكان چاپ: مشهد، سال چاپ: 1403 ق، ج1، ص 104.
[5]. دفتر نشر و اندیشه های حجت الاسلام پناهیان.
نظرات
باسلام واحترام
ضمن تشکر از مطلب جالب شما
در کانال اخلاق اسلامی منتشر شد https://telegram.me/islam_akhlagh/424
سلام
از مطلب مفید و پرمحتوایتان تشکر می کنم بهمین دلیل آن را در کلوب نسل جوان قرار دادم
http://www.cloob.com/javanclub