خودرأی بودن یا مشورت گرفتن؟!

07:25 - 1395/08/24

-در مبانی دینی و عقلی، بر اهمّیت مشورت، بسیار تأکید شده است؛ البته به صورت کلّی نمی‌توان گفت در تمامی موارد نظر مشاورین صحیح است یا خود فرد؛ بلکه باید با رعایت تمامی جوانب، بهترین نظر انتخاب و مورد استفاده قرار بگیرد.

مشورت

یکی از مسائل مهمی که در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی، در قالب مباحث سبک زندگی اسلامی می‌توان پیرامون آن به بحث پرداخت، مسئله هم‌فکری و مشورت است. از اموری که بسیار مورد سفارش اسلام قرار گرفته این است که انسان برای رسیدن به یک راهکار بهتر، از فکر و تجربه دیگران بهره‌مند شود؛ در غیر این صورت ممکن است شخص، دچار حوادثی نامطلوب گردد؛ چنانکه در روایتی امیرالمومنین علی(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «قَد خاطَرَ بِنَفسِهِ مَنِ استَغنى بِرَأيِهِ[1] هر كس خود را، از رأى و نظر ديگران بی‌نياز بداند، خودش را به خطر انداخته است»؛ پس با اندک تأمّلی می‌توان به لزوم مشورت و استفاده از آرای دیگران رسید.

شناخت مشاورین
بعد از این که به اهمّیت مشورت آگاه شدیم، سوالی مطرح می‌شود که با چه کسانی باید و با چه کسانی نباید مشورت کرد؟!
در این باب که با چه کسانی مشورت نباید کرد، در روایتی جامع، رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در نصایحی که به حضرت علی(علیه‌السلام) داشتند، به زیبایی ایشان را از مشورت با برخی افراد منع فرمودند که متن روایت در اینجا تقدیم می‌شود: «يَا عَلِيُّ لَا تُشَاوِرْ جَبَاناً فَإِنَّهُ يُضَيِّقُ عَلَيْكَ الْمَخْرَجَ وَ لَا تُشَاوِرِ الْبَخِيلَ فَإِنَّهُ يَقْصُرُ بِكَ عَنْ غَايَتِكَ وَ لَا تُشَاوِرْ حَرِيصاً فَإِنَّهُ يُزَيِّنُ لَكَ شَرَّهَا[2] اى على با ترسو مشورت مكن، زيرا او راهِ بيرون آمدن از مشكل را بر تو تنگ می‌كند و با بخيل مشورت مكن، زيرا او تو را از هدفت باز می‌دارد و با حريص مشورت مكن، زيرا او حريص بودن را در نظرت زيبا جلوه می‌دهد.»
اما در باب این که با چه کسانی باید مشورت کرد، علاوه بر اینکه بر اساس مبانی عقلی و روایی می‌دانیم باید با افراد آگاه مشورت کرد، روایتی زیبا از امیرالمومنین علی(علیه‌السلام) نیز وجود دارد که شایسته است مورد توجّه قرار بگیرد؛ در این روایت حضرت می‌فرمایند: «اِذَا احتَجتَ اِلَى المَشوَرَةِ فى اَمرٍ قَد طَرَاَ عَلَيكَ فَاستَبدِهِ بِبِدايَةِ الشُّبّانِ فَاِنَّهُم اَحَدُّ اَذهانا وَ اَسرَعُ حَدسا ثُمَّ رُدَّهُ بَعدَ ذلِكَ اِلى رأي الكُهولِ وَ الشُيوخِ لِيَستَعقِبوهُ وَ يُحسِنُوا الاختيار لَهُ فَاِنَّ تَجرِبَتَهُم اَكثَرُ[3] هرگاه به مشورت نيازمند شدى، نخست به جوانان مراجعه نما، زيرا آنان ذهنى تيزتر و حدسى سريع تر دارند؛ سپس(نتيجه) آن را به نظر ميان سالان و پيران برسان تا پيگيرى نموده، عاقبت آن را بسنجند و راه بهتر را انتخاب كنند؛ چرا كه تجربه آنان بيشتر است.»

مواردی که می‌توان مشورت گرفت
سوال دیگری که مطرح می‌شود این است که در چه اموری باید مشورت کرد؟
شاید در یک کلام بتوان گفت در تمامی امور، مشورت گرفتن امری پسندیده است و هر مقدار کار مورد نظر، مهمتر باشد، بر اهمّیت و لزومِ مشورت گرفتن افزوده خواهد شد؛ منتها برخی افراد در مقابل مطلب یاد شده مثال نقض آورده و به روایتی استناد می‌کنند که در آن ظاهر امر، بر این است که نظر خود فرد، نسبت به سایرین اهمّیت بیشتری خواهد داشت و آن روایت این است که ابن ابی یعفور به امام صادق(علیه‌السلام) عرض کرد: «إِنِّی أُرِيدُ أَنْ‏ أَتَزَوَّجَ‏ امْرَأَةً وَ إِنَ‏ أَبَوَی أَرَادَا غَيْرَهَا قَالَ تَزَوَّجِ الَّتِی هَوِيتَ وَ دَعِ الَّتِی يَهْوَى أَبَوَاكَ[4] من می‌خواهم با زنى ازدواج کنم ولى پدر و مادرم مايل هستند با شخص ديگرى ازدواج کنم؛ امام فرمودند: با زنى که خودت مايل هستى ازدواج کن و زنى که پدر و مادرت انتخاب کرده‌‏اند را رها کن»
و بر اساس این روایت، مطلوبیت و ارجحیّت انتخاب خود جوان در امر ازدواج را به صورت کلّی به اثبات رسانده و مستقیم یا غیر مستقیم به اشتباه می‌گویند: «در سبک زندگی اسلامی و خصوصا در بحث ازدواج، نظر جوان مطلقا ارجح بر نظر والدین است و حتّی اگر آنها مخالف هم باشند، مهمّ نیست!»

در پاسخ به این مطلب چنانکه علما و بزرگان دین بیان داشته‌اند خواهیم گفت که نمی‌توان حکم کلّی‌ای را بر اساس یک آیه و یا یک روایت، بیان کرد؛ چراکه شاید آن آیه و روایت در جای دیگر تخصیص خورده و یا بر اساس برخی قرائن، مربوط به شرایط خاصی بوده باشد. در روایت مطرح شده نیز می‌توان احتمالات زیادی داد که در اینجا ما به دو نکته بسنده می‌کنیم:
1. در هیچ جایِ روایتِ یاد شده، نیامده که والدین ابن ابی یعفور، او را از رسیدن به دختر مورد علاقه‌اش، نهی کرده باشند؛ شاید آنها صرفا در قالب پیشنهاد، دختر دیگری را ترجیح می‌دادند که این تعبیر با الفاظ «أَرَادَا» و «يَهْوَى» تطابق بیشتری دارد.
2. ابن ابی یعفور از بزرگان صحابه و از آگاه‌ترین افراد نسبت به حق و باطل محسوب می‌شود[5] پس درصد اینکه انتخاب او احساسی یا اشتباه بوده باشد، نسبت به دیگران بسیار پایین‌تر خواهد بود؛ حال سوال پیش خواهد آمد که چند درصد افراد مانند ابن ابی یعفور هستند و می‌توان به صحّت انتخاب آنها امیدوار بود؟!

نتیجه گیری
مشورت کردن و استفاده از آرای دیگران بر اساس عقل و شرع بسیار سفارش شده و هر مقدار کار پیش‌رو از اهمیت بیشتری برخوردار باشد بر لزوم مشورت گرفتن افزوده خواهد شد؛ بله هیچ دلیلی وجود ندارد که گفته شود حتما آرای دیگران بر نظر خود شخص مقدّم خواهد بود چنانکه بالعکس آن نیز یقینا صحیح نخواهد بود؛ بلکه انسان توسط مشورت، با اقوال و آراء متعدّد آشنا و در نهایت، بعد از سنجیدن آنها و تقویت یک نظر، با توکّل بر خدا و رعایت جوانب، به آن عمل خواهد کرد؛ چنانکه خداوند متعال می‌فرماید: «شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلين‏[آل عمران/ 159] مشورت كن، سپس هنگامى كه تصميم گرفتى بر خدا توكل نما، زيرا حتما خدا افراد با توكل را دوست می‌دارد.»

پی‌نوشت:
[1]. ابن بابويه، محمد بن على‏، من لايحضره الفقيه ج 4، ص 388، قم، دفتر انتشارات اسلامى، 1413 ق‏
[2]. ابن بابويه، محمد بن على‏، علل الشرايع ج2، ص559، قم، كتاب فروشى داورى‏، 1385 ش
[3]. ابن أبي الحديد، عبد الحميد، شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ج 20، ص 337، قم، مكتبة آية الله المرعشی النجفی، 1404 ق‏
[4]. كلينى، محمد بن يعقوب‏، كافی(ط-الإسلاميه)، ج5، ص401، تهران، 1407 ق‏
[5]. یار وفادار «عبدالله بن ابی یعفور»
www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4180/4746/38658

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 2 =
*****