فرصتهاى طلايى نوروز

19:31 - 1391/12/16

كلمه «عيد» از ريشه «عود» به معناى برگشت است. اگر به روزهاى خاصى مثل عيد فطر يا نوروز عيد اطلاق مى شود، از آن جهت است كه شرايط و حالات انسان يا طبيعت در آن روزها دچار تغيير و تحوّل شده و به شرايط ديگرى بازگشت مى كند.

نوروز

 كلمه «عيد» از ريشه «عود» به معناى برگشت است. اگر به روزهاى خاصى مثل عيد فطر يا نوروز عيد اطلاق مى شود، از آن جهت است كه شرايط و حالات انسان يا طبيعت در آن روزها دچار تغيير و تحوّل شده و به شرايط ديگرى بازگشت مى كند.

مثلا در تبيين مراد از عيد فطر گفته شده كه بازگشت به فطرت انسانى است. عيد نوروز هم، به دليل زنده شدن و بيدار شدن طبيعت پس از خواب زمستانى، بازگشت جهان و اوضاع طبيعى است به حالت قبلى خود.

نوروز از دو كلمه «نو» و «روز» تشكيل شده است و در لغت فارسى مفهوم «روز نو» از آن استفاده مى شود و بر نخستين روز از نخستين ماه شمسى تعلق مى گيرد.

آنچه مى توان از آغاز سال شمسى بدست آورد آن است كه آدمى همپاى نو شدن طبيعت و جايگزينى فصل سبز به جاى فصل سرد، خود و جامعه را به دگرگونى و تحول كشانده و با بهره مندى از مكتب حيات بخش اهل بيت عليهم السلام گامى در جهت بهار شدن دل و احسن حال بردارد.

نوروز در گنجينه معارف اهل بيت عليهم السلام و متون روايى ما از منزلت و جايگاه خاصى برخوردار است؛ به گونه اى كه ايشان بر پاسداشت اين روز سخن رانده و از مناسبتهاى مهم آن ياد كرده اند.

همچنين برخى از علما و فقها اين روز را روز مبارك دانسته و بر اعمال وارد در اين روز تاكيد نموده اند؛ چنانكه مرحوم آيت الله العظمى كاشف الغطاءرحمه الله در اين باره مى فرمايد:
«نوروز مقتضاى جهان است در بشر و حيوان و جماد بلكه در آسمان و زمين و هوا و فضا.

بر اين اساس رواياتى از اهل بيت عليهم السلام درباره نوروز به ما رسيده و تاييد نموده عيد گرفتن عرف را و از طريق ائمه عليهم السلام وظايفى به ما رسيده است.»

ايشان در جاى ديگر درباره ادعاى اينكه عيد نوروز از اعياد مجوس است، مى فرمايد: «بايد بدانيم ما چهارگونه عيد داريم
1. اعياد دينى مانند عيد قربان و فطر.
2. اعياد مذهبى مانند عيد غدير.
3. عيد ملى كه هر مملكت و كشورى براى خود روزى را عيد مى داند.
4. عيد تكوينى كه عالَم عيد مى گيرد، نه آنكه انسان آن را جعل مى كند و عيد قرار مى دهد، مانند عيد نوروز كه عالم خرّم و خوشحال و درختان سبز و شكوفان مى گردند. پس اين عيد، عيد عالَم است نه عيد مجوس يا غير آنها.» (1)

آنچه با درنگ در روايات بدست مى آيد آنست كه «نوروز» سمبل تحوّل و تغيير است. البته تحويل به سمت نيكويى و بهتر شدن؛ چنانچه در يكى از دعاهاى هنگام تحول سال مى خوانيم:

«يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالْاَبْصَارِ، يَا مُدَبِّرَ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ، يَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَالْاَحَوَالِ، حَوِّلْ حَالَنَا اِلَى اَحْسَنِ الْحَالِ(2)؛

اى برگرداننده دلها و ديده ها، اى تدبير كننده شب و روز، اى گرداننده حول و احوال، حال ما را به نيكوترين حال برگردان.»

با درنگ در اين دعا بزرگ ترين رهاورد نوروز را مى توان در امور ذيل خلاصه كرد:

الف. تلاش براى تغيير
در دين مبين اسلام يكسان ماندن و تن ندادن به تغيير و تحوّل به شدت نفى شده است؛ آنگونه كه امام كاظم عليه السلام مى فرمايد: «مَنِ اسْتَوىَ يَوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ(3)پ؛ هر كس دو روزش يكسان باشد، او مغبون بوده و ضرر كرده است.»

ب. انتخاب راه بهتر
پس از تن دادن به تغيير، مهم، گزينش راه بهتر و نيكو شدن است و لذا آنانى كه فردايشان از روز قبل بدتر است، مورد شماتت خواهند بود،

چنانچهرسول مكرّم اسلام صلى الله عليه وآله مى فرمايد: «مَنْ كَانَ غَدُهُ شَرّاً مِنْ يَوْمِهِ فَهُوَ مَلْعُونٌ(4)؛

ملعون است كسى كه فردايش بدتر از آن روزش باشد.»
ج. تبديل بديها به خوبيها و تلاش در بهتر شدن
زيباترين و كامل ترين نوع تغيير، تبديل بديها به خوبيها و جبران خطاها است. شيوه اى كه قرآن كريم براى آدمى ترسيم ساخته است جبران بديها به وسيله خوبيها و توبه از اعمال گذشته است، چنانچه مى فرمايد:
«فَمَن تَابَ مِن بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ»(5)؛

«اما آن كس كه پس از ستم كردن، توبه و جبران نمايد، خداوند توبه او را مى پذيرد كه خداوند آمرزنده و مهربان است.»

اين دگرگون شدن و گذر از بدى به خوبى و اصلاح خود، در ادعيه مأثوره كه از ائمه بزرگوار دين به ما رسيده است نيز بسيار مشهود است، چنانچه در يكى از دعاهاى ماه مبارك رمضان مى خوانيم:

«اَللَّهُمَّ غَيِّرْ سُوءَ حَالِنَا بِحُسْنِ حَالِكَ(6)؛

خدايا حال بد ما را به حال نيكويت تغيير بده.»

اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد:

«مَنْ لَمْ يَتَعَاهَدِ النَّقْصَ مِنْ نَفْسِهِ غَلَبَ عَلَيْهِ الْهَوَى وَ مَنْ كَانَ فِي نَقْصٍ فَالْمَوْتُ خَيْرٌ لَهُ(7)؛

آن كس كه به جبران نقص و بدى خود نپردازد، هواى نفس بر او مستولى خواهد شد و براى كسى كه ناقص بماند [و بى نشاط و فرار كننده از دگرگونى و خوب شدن باشد]، مردن بهتر خواهد بود.»

با اندكى تامل مى توان به فرصتهايى پى برد كه بسيار مورد تاكيد دين بوده اما انسان از آن غافل مانده و نتوانسته است از آن فرصتها به شايستگى استفاده نمايد و تعطيلات نوروزى بهترين زمان براى جبران كوتاهيها و يا عمل به آن دستورات است.

 

پی نوشت ها:

1) آداب و رسوم نوروز، رضا شعبانى، مركز مطالعات فرهنگى بين المللى، ص 2-171.
2) مفاتيح الجنان، شيخ عباس قمى.
3) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسى، دار احياءالتراث العربى، بيروت، ج 75، ص 327.
4) همان.
5) مائده/ 39.
6) مفاتيح الجنان.
7) بحارالأنوار، ج 67، ص 64.

منبع:سایت ذی طوی

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 13 =
*****