علت مهم صلح امام حسن(عليه السلام)‏

01:01 - 1395/10/08

خلاصه: عصر امام حسن(عليه السلام)، عصری جنجالی و متنازعه بود، وی بخاطر چندین اسباب، صلح را انجام داد که یکی از آنھا آمادگی نداشتن مردم برای جھاد بود.

صلح امام حسن(عليه السلام)‏

بسم اللہ الرحمن الرحیم
خداوند متعال می‌فرماید: «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَکّلْ عَلَی اللّهِ إِنّهُ هُوَ السّمیعُ الْعَلیمُ[سورہ انفال: آیت:۶۱]؛ و اگر تمایل به صلح نشان دهند، تو نیز از در صلح درآ، و بر خدا تکیه کن که او شنوا و داناست».
در این آیت خداوند خطاب به پیامبر و مسلمانان می‌فرماید که اگر دشمنان برای صلح از خود تمایل نشان دادند، شما نیز تمایل نشان دهید، و بر خدا توکل کنید. امام حسن(علیه السلام) با عمل به ھمین آیه وقتی شرایط را در مقابل با اسلام دید صلح را انجام داد.

صلح امام حسن(عليه السلام)، یکی از مهم‌ترین بخش‌های تاریخ تشیع است. پس از شهادت امام علی(عليه السلام) در سال چهلم هجری، وحشت بزرگی در دل معاویه و حاکمان شام پدید آمد. مردم کوفه و نمایندگان قبیله‌های مختلف در مسجد کوفه گرد آمدند و با امام حسن(عليه السلام) بیعت کردند. معاویه با شنیدن این اخبار، هراسان با مشورت نزدیکانش تصمیم‌هایی برای ضربه زدن به امام حسن(عليه السلام) و جبهه حق گرفت. پس از مشورت آنھا تصمیم‌هایی گرفتند که در ذیل، آنھا را ذکر می‌کنیم:
- ایجاد ناامنی و آشوب در کوفه،
- فرستادن جاسوسان به کوفه،
- تطمیع و تهدید نیروهای نظامی و لشکریان امام حسن(عليه السلام) مانند عبیدالله بن عباس و قیس بن سعد،
- شایعه صلح قبل از تحقق آن،
- و ھمین طور توطئه‌ھای دیگر،
در ذھن مردم بوجود آوردن شک و شبھه نسبت به امام حسن(عليه السلام) و دور کردن آنھا از وی، اقدامات معاویه خیلی زود موثر شد، بطور مثال، معاویه که دربارہ صلح با امام حسن(عليه السلام) شایعه‌ای که منتشر کردہ بود نتیجه‌اش این شد که یک روز بعضی مردم در مسجد کوفه وارد شدند، در آن وقت امام حسن(عليه السلام) خطبه‌ای تشویق آمیز برای جھاد می‌خواند، آنھا بر این شایعات باور کردند و امام حسن(عليه السلام) را مجروح کردند[۱].
از مهم ترین مشکلات عصر امام حسن(عليه السلام) و موانع رسیدن به اهداف آن حضرت، آمادہ کردن مردم برای جھاد بود. فقدان جبهه نیرومند و متشکل بود. ھر وقتی امام(عليه السلام)  برای جنگ می‌گفتند، آنھا بھانه‌ھایی می‌آوردند و می‌رفتند، ازسوی دیگر، عده‌ای از رؤسای قبایل به معاویه نامه‌ھا نوشته‌اند که اگر جنگ بشود ما تورا حمایت می‌کنیم و از امام(عليه السلام)  مخالفت می‌کنیم، به ھمین سبب امام حسن(عليه السلام)  چارہ‌ای نداشت جز صلح، ھرچند امام(عليه السلام) موافق صلح نبود، ولی به سبب مشکلات پیش آمده آن حضرت مجبور به کناره گیری از جنگ می‌شود. دلیل روشن و واضح بر این که امام موافق با صلح نبودند این است که وی یک سپاه شانزده هزار نفری ترتیب می‌دهد و به جنگ می‌فرستد که از این تعداد نیرو، دوازده هزار تن در شب حمله یا قبل از آن به نیروهای دشمن می‌پیوندند و امام(علیه السلام) می‌فرماید که من به احدی از مردم عراق دیگر نمی‌توانم اطمینان داشته باشم. این مردم به گونه‌ای هستند که اگر وارد جنگ نیز بشویم مرا دستگیر می‌کنند و تحویل معاویه خواهند داد.[۲]
بخاطر این شرایط امام حسن(عليه السلام) صلح را پذیرفت.
۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔
منابع:
[۱] احمد زمانی، حقایق پنهان: پژوهشی از زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی(ع)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۸، ص۱۷۵ـ ۱۸۲.
[۲] رسول جعفریان، «نقش صلح امام حسن(ع) در اندیشه سیاسی شیعه»، رسالت، ۱۳۷۸، ص۸.

منبع: http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/3872/6749/80598

نظرات

تصویر Abbas Rizvi
نویسنده Abbas Rizvi در

istefade nemoodam

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 1 =
*****