نقد نظریه سروش در باب وحی

13:09 - 1395/10/13

- آقای سروش معتقد است قرآن کریم سخن خود پیامبر است نه خداوند متعال؛ اما این سخن او درست نیست و با آیات بسیاری از خود قرآن کریم سازگاری ندارد، در این نوشتار به این آیات می‌پردازیم.

نقد سروش

در پست قبلی به بیان نظریه سروش و نقد آن پرداخیتم؛ گفته شد که سروش در فرضیه خود، ادعا می‌کند که الفاظ قرآن کریم از پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌باشد و قرآن کریم ساخته و پرداخته خود پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) است و بر اساس مقتضیات آن روز سخن گفته است. ما در پست قبل گفتیم که این سخن مخالف آیات قرآن کریم است و آقای سروش برای اثبات این مدعای خود باید آیات بی‌شماری از قرآن کریم را توجیه و تفسیر به رای کند، در این نوشتار به ادامه نقد فرضیه او می‌پردازیم:

الف) آیات بسیاری در قرآن کریم وجود دارد که بیان کرده‌اند قرآن کریم به پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) القا شده است:
1. «إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً [مزمل/5] ما به زودى سختى سنگين را به تو القا خواهيم كرد.»
2. «وَ إِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيم[نمل/6] و به طور مسلم اين قرآن، از سوى حكيم و دانايى بر تو القا می‌شود.»
3. «وَ ما كُنْتَ تَرْجُوا أَنْ يُلْقى‏ إِلَيْكَ الْكِتابُ إِلاَّ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ ظَهِيراً لِلْكافِرِين[قصص/86] تو هرگز اميد نداشتى كه اين كتاب آسمانى به تو القا گردد، ولى رحمت پروردگارت چنين ايجاب كرد، اكنون كه چنين است هرگز از كافران پشتيبانى مكن.»
این آیات به صراحت بیان می‌کنند که الفاظ قرآن کریم بر پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) القا شده و حضرت این آیات  و این کتاب را دریافت کرده است، نه اینکه خود او سازنده این کتاب باشد.

ب) در آیات متعددی از قرآن کریم بر اینکه قرآن «کلام الله» است تاکید شده و این مطلب با اینکه کلام رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) باشد سازگاری ندارد:
1. «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلامَ اللَّه [توبه/6] و اگر يكى از مشركان از تو پناهندگى بخواهد به او پناه ده تا كلام خدا را بشنود.»
2. «أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى‏ بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّه[انفال/75 ] و صاحبان  رحم‌ها بعضى از ايشان، اولى باشند به بعضى دیگر در كتاب خدا».
3. «وَ اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ كِتابِ رَبِّك [کهف/27] و بخوان آنچه وحى فرستاده شد بر تو از كتاب پروردگارت.»

ج) «قل» های قرآن کریم
در حدود 1330 آیه قرآن کریم، با کلمه «قل» شروع می‌شود؛ مفاد چنین عبارتی این است که فردی، فرد دیگر را مورد خطاب قرار داده و به او می‌گوید درباره پرسشی که از او شده پاسخ دهد، یا در ابطال عقیده‌ای که مطرح شده چه سخنی بگوید. بنابراین این آیات، با این مطلب که خود پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) سازنده آن باشد، سازگاری ندارد، چرا که معنا ندارد پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) خودش عبارت پردازی کرده و عبارت را با «قل» شروع کند. حتی در برخی موارد اصلا امکان ندارد گوینده آن‌ها پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) باشد، زیرا گوینده در این نوع خطاب، انسان‌ها را بندگان خود خوانده است و روشن است که گوینده چنین آیاتی جز خداوند متعال نخواهد بود. مانند موارد زیر:
1. «قُلْ يا عِبادِ الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُم [زمر/10] بگو: اى بندگان مؤمنم! از پروردگارتان پروا داشته باشید.»
2. «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّه [زمر/53] بگو: اى بندگان من كه [با ارتكاب گناه‏] بر خود ستم کرده‌اید! از رحمت خدا نااميد نشويد.»
3. «قُلْ لِعِبادِيَ الَّذينَ آمَنُوا يُقيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهم سِرًّا وَ عَلانِيَةً [ابراهیم/31] به بندگان مؤمنم بگو: نماز را بر پا دارند، و از آنچه روزى آنان كرده‌ايم، پنهان و آشكار انفاق كنند.»

د) آیات خطابیه
منظور از آیات خطابیه، آیاتی است که پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در آن‌ها مورد خطاب قرار گرفته است؛ ظاهر این آیات نشان می‌دهد که خود پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نمی‌تواند آوردنده وحی باشد، این بخش از آیات، حجم عظیمی از قرآن کریم را در بر می‌گیرد. این آیات از دو جهت با فرضیه سروش سازگار نیست، یکی اینکه معنا ندارد پیامبری حکیم این قدر با خود سخن گفته باشد و دیگری اینکه مفاد آیات بیشتر در مورد شئون خداوند متعال است و نمی‌توان آن‌ها را به پیامبر نسبت داد، به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می‌کنیم:
1. «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبُوا لي‏ وَ لْيُؤْمِنُوا بي‏ لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُون [بقره/186] هنگامى كه بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو] يقيناً من نزديكم، دعاى دعاكننده را زمانى كه من‌را بخواند اجابت می‌كنم، پس بايد دعوتم را بپذيرند و به من ايمان آورند، تا [به حقّ و حقيقت‏] راه يابند [و به مقصد اعلى برسند].»
2. «وَ ما جَعَلْنا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَ فَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخالِدُون[انبیاء/34] و پيش از تو براى هيچ بشرى جاودانگى قرار نداديم، پس آيا اگر تو بميرى آنان جاويدان خواهند ماند؟»
3. «وَ اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدي وَ الْأَبْصار [45] و بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب را ياد كن كه داراى قدرت و بصيرت بودند.»
4. «نَبِّئْ عِبادي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحيم * وَ أَنَّ عَذابي‏ هُوَ الْعَذابُ الْأَليم [حجر/49-50] به بندگانم خبر بده كه يقيناً من بسيار آمرزنده و مهربانم، و اين‌كه عذابم همان عذاب دردناك است.»

در نتیجه: بدون شک در این‌گونه آیات نمی‌توان گفت گوینده پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بوده است؛ زیرا این شئون، مختص به خداوند متعال هستند و تاویل آن‌ها، دلیلی معتبر می‌خواهد که چنین دلیل در دست نیست و آقای سروش برای تایید فرضیه خود باید همه این آیات را توجیه کند.[1]

____________________________________________
[1] بر گرفته از کتاب وحی نبوی، علی ربانی گلپایگانی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، 1391ش، ص 97-124.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 0 =
*****