-هماهنگی علم و ایمان باعث دست یابی به سعادت حقیقی میشود؛ وگرنه جامعه علمی منهای ایمان، چه بسا شاهد بیدینی و بیاخلاقی و آسیبهای دیگر شود.
یکی از شاخصههای موفقیت دنیای امروز، بحث علم و دانش است؛ اما این شاخص تا با ایمان به خدا و اخلاقیات، گره نخورد، اثر مطلوب را بر جا نخواهد گذاشت. رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانشجویان بسیجی مدالآور دانشگاه صنعتی شریف، علم بدون ایمان را فاقد اثر لازم دانستند و افزودند: «پیشرفت علمی به تنهایی یک ملت و کشور را سعادتمند نخواهد کرد؛ بلکه همراه شدن حرکت علمی با آرمانهای والای معنوی و انقلابی، زمینهساز به سامان رسیدن مسائل کشور و الگو شدن آن برای منطقه و دنیای اسلام و جهان خواهد بود.»[1]
ما در این مقاله، در مورد هماهنگی علم و ایمان و مضرات ناهماهنگی بین این دو موضوع مهم، سخن خواهیم گفت.
هماهنگی علم و ایمان
خداوند میفرماید: «يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ[مجادله/11] خداوند كسانى را كه ايمان آوردهاند و كسانى را كه علم به آنان داده شده، درجات عظيمى مىبخشد.»
چنانکه در آیه فوق اشاره شده است؛ هماهنگی علم و ایمان با هم، باعث بهرهمند شدن انسان از درجات عظیم و جایگاه شایسته، نزد خدا میشود؛ چنانکه امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «مَن تَعَلَّمَ العِلمَ و َعَمِلَ بِهِ و َعَلَّمَ لِلّهِ دُعِىَ فى مَلَكُوتِ السَّماواتِ عَظيما فَقيلَ: تَعَلَّمَ لِلّهِ و َعَمِلَ لِلّهِ و َعَلَّمَ لِلّهِ[2] هر كس براى خدا دانش بياموزد و به آن عمل كند و به ديگران آموزش دهد، در ملكوت آسمانها به بزرگى ياد شود و گويند: براى خدا آموخت و براى خدا عمل كرد و براى خدا آموزش داد.»
اثرات دنیایی علماندوزی، بر کمتر کسی پوشیده است؛ ولی اگر علم و فنآوری، با ایمان و اخلاق و انسانیت، هماهنگی داشته باشد؛ آن وقت است که هم رتبه دنیویی و هم اخروی انسان بالا میرود و انسان به سعادت حقیقی نزدیک میشود؛ نکتهی مهمی که حدیث فوق، ما را به آن رهنمون میکند، این است که برای کشور ما که پرچمدار مکتب تشیع است؛ باید این سخن مولای مؤمنان مد نظر باشد، تا آن که بازتاب علم و دانش، را در اعمال و رفتارمان مشاهده کنیم. در روایتی از حضرت این چنین نقل شده است: «عِلمُ الْمُنافِقِ في لِسانِهِ و عِلْمُ الْمُؤْمِنِ في عَمَلِهِ[3] دانش منافق در زبان او و دانش مؤمن در كردار اوست.»
نکته قابل تأمل:
این حدیث ارزشمند، بازتاب علم و دانش مؤمن را در عمل و کردارش معرفی می کند و این با هماهنگی بین علم و ایمان به دست میآید. علم انسان منافق، فقط بر سر زبان است و بازخوردی در کردار و اعمال او ندارد. به عبارت دیگر، انسان منافق، چون به دنبال منفعت شخصی خویش است؛ غالباً اطلاعات علمی را برای به رخ دیگران کشیدن و منکوب کردن رقیبان بر زبان میآورد؛ مثل دنیای به ظاهر علمی غرب که اخلاق و انسانیت را به مسلخ برده است؛ ولی غالباً از علم و دانش خود برای تطهیر چهره خود و قلدری کردن و... استفاده میکند.
تمدن علمی پوشالی
قرآن کریم، عاقبت کسانی را که به علم و دانش خود مغرور شده بودند را این چنین بیان می فرماید: «فَلَمَّا جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ[غافر/83] هنگامى كه رسولان الهی دلايل روشنى براى آنان آوردند، به دانشى كه خود داشتند خوشحال بودند (و غير آن را هيچ مىشمردند) ولى آنچه را (از عذاب) به تمسخر مىگرفتند، گریبانشان را گرفت.»
پیام آیه این است که اگر علم و دانش، سبب غرور انسان و فاصله گرفتن از معنویت شود، نتیجه قابل قبولی را در بر ندارد. رهبر انقلاب اسلامی، دلیل شکافها، کمبودها و سستیهای کنونی بنیان تمدن غرب را (با وجود پیشرفتهای فراوان مادی)، نبود معنویت و آرمانهای الهی دانستند و گفتند: «انحرافهای گوناگون فکری، عملی و اخلاقی، متلاشی شدن بنیان خانواده، خشونت روزافزون، فساد اخلاقی و خودکشیها در جوامع غربی بهویژه آمریکا، ناشی از همین موضوع است، برخی از متفکرین و اندیشمندان آمریکایی صراحتاً به این شکافها و آسیب ها و نبود اخلاق، اذعان دارند. آدمکشی و رواج اسلحه در آمریکا به یک مشکل جدی تبدیل شده است که علاج آن، توقف استفاده از سلاح در میان مردم است؛ اما به دلیل سلطه مافیای کمپانیهای اسلحهسازی در آمریکا، هیأت حاکمه این کشور جرأت غیرقانونی کردن استفاده از سلاح را ندارد.»[4]
علم و دانشی که با ایمان همراه نباشد؛ به سمت منفعتطلبی شخصی و مادیگری سوق پیدا میکند؛ نکته ی که رهبر انقلاب از آن تعبیر به مافیای اسلحه سازی کردند؛ زیرا که کارخانه های اسلحه سازی برای به دست آوردن سود بیشتر، تلاش می کنند هر چند منفعت طلبی آنها منجر به خشونت و آدمکشی در آمریکا شود.
متأسفانه در کشور ما نیز هر گاه که علم و دانش با ایمان به خدا و آرمانهای انقلاب در تضاد بوده، کشور دستخوش حوادثی شده است، که یکی از آنها نفوذ فرهنگیست؛ به عنوان نمونه، استاد دانشگاهی که حاضر نیست، پا روی پرچم اسراییل بگذارد[5] و دفاع از رضاخان میکند[6] که اقدامات ضد دینی او واضح و روشن است؛ قطعاً مورد توجه استکبار و دشمنان ایران قرار گرفته و فرصت مناسبی را برای نفوذ فرهنگی دشمن فراهم کرده است.
سخن آخر
علم و دانشی که با ایمان و اخلاق، هماهنگی داشته و در اعمال و رفتار انسان، بازتاب داشته باشد، نتیجه مطلوب را در پی دارد؛ وگرنه اگر مثل دنیای علمی پوشالی غرب باشد، چه بسا علم بیشتر سبب رقابت بیشتر و تنش و بیاخلاقی در جامعه شود؛ مثل جامعه آمریکا.
پینوشتها
[1]. سخنرانی در جمع دانشجویان صنعتی شریف در13/10/95.
[2]. الكافي( ط- الإسلامية)، كلينى، محمد بن يعقوب، ناشر: دار الكتب الإسلامية، سال چاپ: 1407 ق، چ1، ص35.
[3]. غرر الحكم و درر الكلم، تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، ناشر: دار الكتاب الإسلامي، سال چاپ: 1410 ق، ص463.
[4] سخنرانی در جمع دانشجویان صنعتی شریف در13/10/95.
[5]. سیمرغ، جنجالی که صادق زیبا کلام با راه نرفتن روی پرچم اسرائیل به پا کرد.
[6]. تابناک، صادق زيباكلام: مديون چكمههاي رضا شاهيم، کد خبر: 129888.