کارخانه ی اراده

23:03 - 1391/12/17
دین با تشخیص جایگاه اراده ی معطوف به عقلانیت و احیای آن در انسانها می کوشد تا با پرورش یک اراده ی متعالی یاریگر انسان در مسیر رشد و تعالی باشد.
اراده مندی

روانشناسان در تحلیل شخصیت و رفتارهای آدمی به عواملی چون محیط و وراثت اعتقاد دارند. در این بین برخی دیگر از آنها همچون روانشناسان مسلمان، به عاملی ارزشمند و مهم به نام اراده ، توجه و تاکید زیادی دارند.
ارزش و فضیلت این عامل زمانی به احراز می رسد که بنیاد و قوام فردیت و استقلال شخصیتی افراد بدان وابسته دانسته می شود. چه اینکه اگر در وجود و حقیقت یک انسان خاص تامل کنیم در وهله ی اول درخواهیم یافت که وی مجموعه ای از انواع عواملیست که بین او و دیگر انسانها مشترک است. به عنوان مثال و مطابق نظر روانشناسان: درصدی از وجود ما انسانها برگرفته از فرهنگ و محیطیست که در آن تولد و رشد یافته ایم، و درصدی دیگر نیز از عادتهای رفتاری و حتی فکری ما ناشی می شود که غریزه وار و نا آگاهانه در درون ما نهادینه شده است، و نیز بخشی دیگر از شخصیت ما، با دخالت عوامل ژنتیکی و وراثتی محقق میشود.
به همین صورت میتوانیم درصدهای مختلف وجودی یک انسان را جستجو کنیم. حال اگر در این بین نتوانیم به یک عامل تمایز بخش دست یابیم، ناچار باید به این نتیجه ملزم شویم که انسان صرفا ترکیبیست از چندین عامل اشتراکی.
اما خوشبختانه این همه ی حقیقت وجود یک انسان نیست و در پس تمام این مشترکات انسان از قوه ای عقلانی-ارادی برخوردار است که یکی از کارکردهایش عبارت است از: ایجاد و حفظ استقلال و فردیت و به تبع آن اثبات حق انتخاب برای یک فرد از انسان.
و آنچه باعث این کارکرد میشود عبارت است از دو بعد آگاهی که از عقل نشات میگیرد، و عمل که از اراده ریشه برمیگیرید. بنابراین محصول بر آمده از اراده ی معطوف به عقلانیت که همان عمل آگاهانه است می تواند عامل تمایز بخش یک فرد از افراد دیگر واقع شود.
به توضیحی دیگر: اراده ی معطوف به عقلانیت در واقع همان نقطه ایست که انسان فقط خودش است و نه چیز دیگر و نه کس دیگر.
اکنون سوال من اینست دین برای موفقیت و کمال خود و متدینین، چه نوع تعاملی با این اراده برقرار می کند؟
گمان می کنم تاریخ دین به وضوح در پاسخ این سوال خواهد گفت:
دین همواره درصدد جلب توجه این اراده و جهت دهی و تقویت آن است تا بتواند با استفاده از آن انسان را در مسیر کمال و شکوفایی قرار دهد. از نظر دین ایمان یک متدین هیچگاه محقق نخواهد شد، جز زمانی که این اراده آزادانه و مستقلانه تسلیم دین و معارف آن شود.
فلذاست که دین در دو بعد زیر در جهت احیا و فعالیت این اراده تمام تلاش زیر را به کار می گیرد :
1 – بعد نظری یا علمی: در این بعد دین هرجا احساس می کند عواملی چون وراثت بر اراده غلبه پیدا کرده است و باعث شده تا اراده ناکار آمد شود فورا انسان را با بیانی رسا مورد خطاب خود قرار می دهد تا به خود بازگردد و از حالت انفعالی خارج شود:
((وهنگامى كه به آنها گفته شود: آنچه را خدا نازل كرده است پیروى‏ كنید، گویند: بلكه ما از آنچه پدرانِ‏ خود را بر آن یافتیم پیروى مینماییم. آیا از آنان پیروى مىیكنند، هرچند پدرانشان چیزى نمىیفهمیدند و هدایت نیافته بودند؟)) «1»
2- بعد عملی و رفتاری: در این بعد نیز دین تلاش می کند تا همواره رفتار متدینین ریشه در عقلانیت و اراده مندی آنها داشته باشد. به عبارت دیگر فعال و اکتیو عمل کنند نه منفعل و تاثیرپذیر.
مبارزه ی انبیای الهی با انواع آداب و رسوم جاهلی نمونه ای از این اراده ی معطوف به عقلانیت می تواند باشد.
نتیجه گیری: آنچه می تواند برآیند مطالب گفته شده باشد رسیدن به این نکته است که: دین با تشخیص جایگاه اراده ی معطوف به عقلانیت و احیا و تقویت آن در درون انسانها می کوشد تا با پرورش یک اراده ی متعالی یاریگر انسان در مسیر رشد و تعالی باشد.
 

پی نوشت:
1 - وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ‏    بقره ایه 170

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 16 =
*****