برخورد قاطع و سخت قرآن کریم تنها با آن دسته از کفّار، منافقان و مشرکانی است که در صدد از بین بردن یا ضربه زدن به اسلام و مسلمانان هستند.
امروزه ابرقدرتهای جهانی(به خصوص آمریکای جنایتکار)، در جبهه جنگ نرم، به وسیله ابزارهای رسانهای قدرتمند خود، بر روی اسلام هراسی تمرکز کردهاند. در همین رابطه، یکی از نسبتهای ناروایی که به دین اسلام و معارف قرآن، داده میشود، نسبت خشونتطلبی و بیرحمی است. توطئهگران، با استفاده مغرضانه و برداشتهاس غلط از آیات نورانی قرآن کریم، دین اسلام را متّهم به جنگطلبی با کفّار میکنند. در این زمینه به آیاتی از قبیل آیات 28، 29 و 123 سوره توبه؛ 12 و 39 انفال؛ 61 احزاب؛ 4 محمّد و 33 مائده استناد کردهاند. در این نوشتار، به بررسی دیدگاه اسلام در مورد نحوه برخورد با کفّار میپردازیم.
خطر و خسارت کفر
دین اسلام، کفر و شرک را باعث خسارت و ظلم به همه بشریّت؛ و ایمان به خدای متعال و تبعیّت از فرامین الهی را باعث تمامی خوشبختیها میداند و برای این دو، دلایل متقن و کافی وجود دارد که در جای خود بحث میشود. به عنوان نمونه قرآن کریم میفرماید: «وَ الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُون[بقره/254] و كافران، خود ستمگرند(هم به خودشان ستم مىكنند، هم به ديگران).» و نیز شرک را بیمنطق و سُستبنیان معرّفی کرده و منتهی به بدبختی توصیف میکند: «وَ مَنْ يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ لا بُرْهانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّما حِسابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكافِرُون[مؤمنون/117] و هر كس معبود ديگرى را با خدا بخواند- و مسلّماً هيچ دليلى بر آن نخواهد داشت- حساب او نزد پروردگارش خواهد بود؛ يقيناً كافران رستگار نخواهند شد!» و شرک را بزرگترین ظلم میداند و میفرماید: «وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ يَعِظُهُ يا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظيم[لقمان/13] (به خاطر بياور) هنگامى را كه لقمان به فرزندش- در حالى كه او را موعظه مىكرد- گفت: پسرم! چيزى را همتاى خدا قرار مده كه شرك، ظلم بزرگى است.»
به طور منطقی و با وجود این همه آیات و قدرتنماییها و زیباییهایی که همه و همه قویترین دلیل بر وجود خدا و لزوم پرستش و پیروی از فرامین او برای سعادت و خوشبختی تمام بشریّت است، هیچ عذری برای کفر و شرک باقی نمیماند و افراد یا گروههایی نیز که مانع از شناخت و ایمان دیگران میشوند مسئولیّت و جرم مضاعفی خواهند داشت. امام کاظم(علیه السلام) نیز میفرمایند: «كَما لا يَقومُ الْجَسَدُ اِلاّ بِالنَّفْسِ الحَيَّةِ فَكَذلِكَ لا يَقومُ الدّينُ اِلاّ بِالنِّيَّةِ الصّادِقَةِ وَ لا تَثْبُتُ النِّيَّةُ الصّادِقَهُ اِلاّ بِالْعَقْلِ؛[1] همانگونه كه قوام جسم، تنها به جانِ زنده است، قوام ديندارى هم تنها به نيّت پاك است و نيّت پاک، جز با عقل حاصل نمىشود.» یعنی دین اسلام مبتنی بر عقل و منطق روشن است.
راه انتخاب
همانطور که بیان شد؛ دلایل فراوانی، انسانها را به سوی ایمان به خدا و دین اسلام فرا میخواند؛ البتّه به آن معنی نیست که خداوند، انسانها را مجبور به پذیرش دین اسلام کرده باشد. چراکه اصولاً حکمت آفرینش انسانها در این دنیا برای عبادت پروردگار است[2] و با وجود مختار بودن انسان، عبادت اجباری، معنایی نخواهد داشت؛ بلکه انسانها باید با استفاده از عقل و دلایل روشنی که در پیشرو دارند، ایمان به خداوند را انتخاب کنند. قرآن کریم میفرماید: «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ؛[بقره/256] در قبول دين، اكراهى نيست؛(زيرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. بنا بر اين، كسى كه به طاغوت[بت و شيطان، و هر موجود طغيانگر] كافر شود و به خدا ايمان آورد، به دستگيره محكمى چنگ زده است، كه گسستن براى آن نيست. و خداوند، شنوا و داناست.» همانطور که از این آیه شریفه فهمیده میشود؛ دین اسلام ضمن بیان کردن بهترین انتخاب و دلیل منطقی آن، همه انسانها را در انتخاب دین و عقیده آزاد و صاحب اختیار قرار داده است و باید هم اینچنین باشد؛ زیرا تنها در این صورت، سنّت پاداش و عذاب الهی عادلانه خواهد بود.
موشک جواب موشک
مسلّم است که دین اسلام، باید برای حفظ خود از خطرات عقاید کافرانه و برای رساندن جامعه بشری به سرمنزل هدایت و سعادت، موضعگیری محکمی در مقابل انواع تهاجمات کفّار داشته باشد؛ زیرا در غیر این صورت از خطر انحراف یا تباهی و معدوم شدن در امان نخواهد ماند و به رسالت موعود خود جامه عمل نخواهد پوشاند. کفّاری که در صدد از بین بردن دین اسلام هستند، در اراده خود، مُصرّ و جدّی هستند؛ لذا در برابر چنین تهاجم جدّی نمیتوان ساکت ماند و عکس العمل جدّی را در پیش نگرفت. قرآن کریم بهترین موضعگیری را در مقابل این گروه از کفّار اتّخاذ کرده و میفرماید: «يَسْمَعُ آياتِ اللَّهِ تُتْلى عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِراً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْها فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَليمٍ؛[جاثیه/8] كه پيوسته آيات خدا را مىشنود كه بر او تلاوت مىشود، امّا از روى تكبّر، اصرار بر مخالفت دارد؛ گويى اصلًا آن را هيچ نشنيده است. چنين كسى را به عذابى دردناك بشارت ده!» امام علی(علیه السلام) در مورد بغض درونی دشمنان میفرماید: «لَو ضَرَبْتُ خَيْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَيْفي هذا عَلى أنْ يُبْغِضَني ما أبْغَضَني ولَو صَبَبْتُ الدُّنيا بِجَمّاتِها عَلَى الْمُنافِقِ عَلى أنْ يُحِبَّني ما أَحَبَّني؛[3] اگر با اين شمشيرم بر بينى مؤمن بزنم كه مرا دشمن بدارد با من دشمنى نمى كند؛ و اگر همه دنيا را به منافق بدهم تا مرا دوست بدارد هيچگاه دوستم نخواهد داشت.» برخورد قاطع با دشمنان مصرّ، عقلانی و منطقی است.
نتیجه اینکه؛ احکام جدّی دین اسلام و قرآن کریم در مورد کفّار، تنها در مورد کفّاری است که از در مخاصمه و جنگافروزی با مسلمانان درآمدند وگرنه؛ در شرایط عادّی، دستور دین اسلام، رعایت عدالت و نیکی کردن به آنهاست. البتّه این به معنای ایجاد آزادی برای تبلیغ کفر نیست! بلکه اولویّت، حفظ ایمان مؤمنین و ایجاد رغبت به دین اسلام برای کافران است و در صورت تخاصم آنها با مسلمانان، باید به شدّت و قدرت با آنها مقابله کرد.
پینوشت:
[1]. ابن شعبه حرانى، حسن بن على؛ تحف العقول، قرن 4، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر؛ ناشر: جامعه مدرسين، قم، سال چاپ: 1404 / 1363 ق، ص396.
[2]. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُون؛[ذاریات/56] من جنّ و انس را نيافريدم جز براى اينكه عبادتم كنند(و از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوند)!»
[3]. فتال نيشابورى، محمد بن احمد؛ روضة الواعظين و بصيرة المتعظين( ط- القديمة)، 508ق، ناشر: انتشارات رضى، قم، سال چاپ: 1375 ش، ج2، ص295.