شفاعت و تغییر در خدا

11:42 - 1395/11/21

برخی از افراد گمان کرده اند که شفاعت سبب تغییر و تحول در خداوند متعال می شود؛ اماشفاعت به معنای ورود به یک سنت الهی است و خداوند متعال از ابتدا می داند که چه کسی با اختیار خویش در آن داخل می شود.

شفاعت

خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن کریم به موضوع شفاعت می پردازد، به عنوان مثال به دو آیه اشاره می کنیم: «لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِه‏[بقره/255] آنچه در آسمان ها و زمين است از آن اوست، كيست كه در پيشگاهش جز به فرمان او شفاعت كند.» و یا در آیه دیگر می فرماید: «يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْديهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضى‏[انبیاء/28] او اعمال گذشته و آينده آن ها را مى ‏داند و آنها جز براى كسى كه خدا از او خشنود باشد شفاعت نمی كنند.» با وجود این آیات، و آیات متعددی دیگر که به بحث شفاعت می پردازد، گروهی تلاش کرده اند که با برهان شبهه عقلی شفاعت را انکار کنند. از این رو در ادامه سخنان ایشان را بیان می کنیم و سپس به نقد و بررسی آن می پردازیم.

این افراد در برهان فاسد خویش این گونه می گویند: عروض و انفعال در ذات حق تعالی راه ندارد، چون لازمه عروض انفعال تأثیر پذیری خداوند متعال است، و تأثیر پذیری نیز برای موجود واجب الوجود محال است. اکنون با توجه به این مقدمه این گونه می گویند که یا خداوند واقعا تصمیم به عذاب گناهکاران دارد یا ندارد؛ حال اگر خدا تصمیم به عذاب گناه‌کاران داشته باشد و در برابر شفاعت شافعان از تصمیم خود منصرف گردد، این نوعی عروض انفعال و تاثر در خدا خواهد بود چون شافعان در تصمیم خدا تغییر ایجاد کردند و خدا را از تصمیمش منصرف ساختند در حالی که خدا از انفعال و تغییر، مبری است.

و اگر خدا در حقیقت، تصمیم به عذاب گناه‌کاران نداشته باشد، در این صورت شفاعت شافعین، یک امر بیهوده و عبث و صوری خواهد بود و از شان خدای متعال نیز به دور است که امور صوری و غیر حقیقی از او سر بزند. از این رو می‌توان گفت که اعتقاد شیعه به شفاعت، اصل و اساسی ندارد.

برای جواب دادن از این مغالطه باید به این نکته دقت داشت که، این برهان بر خلاف فرض ذهنی قائلینش تنها در بحث شفاعت مطرح نمی شود بلکه، در حوزه های متعددی امکان مطرح شدن دارد به عنوان مثال در بحث توبه بندگان نیز این سخن جاری است؛ زیرا خداوند متعال یا بنده را عذاب می کند یا عذاب نمی کند، در صورتی که عذاب کند توبه بنده لغو و بیهوده است و اگر عذاب نکند در خداوند متعال انفعال و تأثیر ایجاد می شود. اکنون با توجه به این نکته، به پاسخ این مغالطه می پردازیم.

کسانیکه این شبهه را طرح کرده اند، در واقع نه شفاعت را متوجه شده اند و نه کسانیکه مورد شفاعت قرار می گیرند. آنها گمان کرده اند شفاعت به این معناست که خداوند متعال تصمیم دارد انسان را عذاب کند، و شفاعت کننده، واسطه می شود و تصمیم خدا را تغییر داده و با این کار خداوند قهار را از عذاب او منصرف می کند. در حالیکه این تفسیر و این دید نسبت به شفاعت کاملا اشتباه و نادرست است. شفاعت در دیدگاه شیعه یک سنت است از سنت های الهی است[1] به این معنا که خداوند متعال قانونی را قرار داده و فرموده هر کس این شرایط را داشته باشد، مشمول شفاعت قرار می گیرد، پس شفاعت یک سنت و یک قانون ثابت در نزد خداوند متعال است و هرگز به معنای تغییر حالت خداوند متعال نیست.

بنابراین شفاعت در فرهنگ شیعه یک قانون است با این بیان که هر کس از هر نژاد و گروهی باشد، آن شرایط را داشته باشد، مشمول شفاعت قرار گرقته و آمرزیده می شود و کسب آن شرایط نیز به خود ما بستگی دارد، این شرایط در کتب روایی ما بیان شده است، به طور مثال گفته شده کسی که مشمول شفاعت قرار می گردد باید ایمان به توحید و یگانگی او داشته باشد، باید شهادتین را از روی اخلاص بیان کند، باید نماز را سبک نشمارد و در معاملات خود با دیگر مسلمانان غش نکند و...[2] بیان این شرایط به این معناست که هر کس این شرایط را داشته باشد، مشمول شفاعت قرار می گیرد، و اصلا تغییری در اراده الهی حاصل نمی شود؛ چرا که روز ازل چنین قانونی وجود دارد.

این نکته صحیح است که چیزی در خدا تأثیر ندارد و اصولاً خداوند تأثیرپذیر نیست، برای آن که ذات باری تعالی در کمال مطلق است و نیازی به تغییر و تحول ندارد و نقصان هم در آن راه ندارد. بنابراین چیزی در آن ذات مقدس اثر گذار نیست. اما این مطلب به این معنا نیست که شفاعت سبب تغییر و تحول در خداوند متعال می‌شود؛ زیرا همان طور که گفتیم شفاعت از سنت های الهی است که هر کس داخل در این سنت و قانون الهی بشود مشمول شفاعت می شود. در حقیقت شفاعت به این معنا نیست که خدا ابتدا قصد عذاب شخص گناهکار را دارد و سپس با واسطه شدن شفاعت کننده از این کار منصرف می شود تا تغییر در ذات الهی ایجاد شود، بلکه خداوند از همان ابتدا می‌ داند که این شخص با اختیار خویش به این سنت (شفاعت) ورود پیدا می کند و از عذاب الهی نجات می یابد.

اکنون شاید این سوال به ذهن بیاید که نقش شفاعت کننده در این میان چیست؟
در پاسخ می‌گوییم: در واقع شفاعت به معنای بروز کمالات و جایگاه شخص شفاعت کننده در میان دیگر بندگان الهی است به این معنا که هر چقدر شخص شفاعت کننده افراد بیشتری را شفاعت کند، مردم بیشتر به مقام و منزلت چنین شخصی در مقابل خداوند متعال پی می برند و کمالات چنین بنده ای آشکارتر می شود. به عبارت دیگر وقتی قیامت بر پا می شود، هر کسی به فکر خود است و همه در اضطراب و نگرانی به سر می برند؛ اما عده ای از افراد وجود دارند که در دنیا بسیار خوب زندگی کرده اند و هیچ گناهاه و کمبودی نداشته اند، لذا از خودشان مطمئن هستن. خداوند متعال نیز برای اینکه به دیگران هم بفهماند این افراد چه جایگاه رفیعی دارند، به آنها اجازه می دهند از دیگران هم دستگیری کنند تا همگان بدانند آنها چقدر بزرگ و عظیم هستند و هر مقدار افراد بیشتری را شفاعت کنند و با خود به بهشت ببرند، عظمت آنان بیشتر اشکار می شود.

در نتیجه: شفاعت هرگز به معنای تغییر در اراده الهی نیست، بلکه به معنای این است که خداوند متعال از همان روز اول اراده کرده تمام افرادی که تحت قانون شفاعت قرار می گیرند و شرایط لازم برای شفاعت را در خود ایجاد کرده اند را ببخشد، لذا اراده الهی تغییر نمی کند و اشکال وارد نیست.

___________________________________
پی نوشت
[1]. عدل الهی، شهید مطهری، عدل الهی، 1372، تهران، صدرا، چاپ هفتم، ص 235.
[2]. الإلهيات على هدى الكتاب و السنة و العقل‏، آيت الله سبحانى‏، المركز العالمي للدراسات الإسلامية، قم‏، 1412 ق‏، چاپ سوم‏، ج4، ص 347.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
13 + 5 =
*****