بی حجاب ها شاد ترند!

10:41 - 1395/12/02

- لذت و شادی از جمله واژه هایی هستند که اکثر انسان ها آن را در لذت و شادی حسی خلاصه می کنند، ولی دین به انسان می گوید که لذت و شادی حسی پایین ترین مرتبه لذت و شادی است و لذا انسان را به لذت و شادی های بالاتر دعوت می کند.

انواع لذت

یکی از آموزه های دینی که می توان گفت تقریبا مشترک بین ادیان الهی است، مسئله حجاب است. بر خلاف تصور برخی که حجاب را منحصر در دستورات اسلام می دانند، دیگر ادیان الهی نیز به این مسئله پرداخته اند.[1] هرچند پیروان این ادیان برهنگی را بر پوشش ترجیح دهند، ولیکن رفتار خودسرانه انسان ها دلیل بر تایید ادیان بر این رفتار و اعمال آنها نمی باشد، چرا که دین که با رفتار انسان ها منفعل نمی شود، بلکه این دین است که به انسان ها خط می دهد و برای آنها مسیر را مشخص می کند.

اهمیت حجاب
حجاب و پوشش از جمله موضوعاتی است كه رعايت آن موجب حفظ كرامت انسان می شود. خداوند لباس را در میان نعمت‏های بی كرانش به بشر ارزانی داشت و فرمود: «يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَ رِيشًا [اعراف/26] ای فرزندان آدم! لباسی برای شما فرستادیم که اندام شما را می‌ پوشاند و مایه زینت شماست.»
خداوند اشتياق درونی زنان به حجاب را با تشريع قانون پوشش مستحكم ساخت تا گوهر هستی زن در صدف پوشش حفظ شود و جامعه از فرو رفتن در گرداب فساد و تباهی نجات يابد.
در پاسخ به اینکه چرا اینکه حساسیت اسلام در مساله حجاب به زن بیشتر است، شهید مطهری می فرماید: «میل به خود نمایى و خودآرایى مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب‏ ها و دل‏ ها مرد شکار است و زن شکارچى، همچنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچى. میل زن به خود آرایى از حس شکارچى‏ گرى او ناشى مى‏ شود. در هیچ جاى دنیا سابقه ندارد که مردان لباس‏ هاى بدن نما و آرایش‏ هاى تحریک کننده به کار برند. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود مى‏ خواهد دلبرى کند و مرد را دل باخته و در دام علاقه خود اسیر سازد. بنابراین انحراف تبرّج و برهنگى، از انحراف‏ هاى مخصوص زنان است و دستور پوشش هم براى آنان مقرر گردیده است.» [1]

شبهاتی پیرامون حجاب و شادی
اما یک سوال پیرامون حجاب در اینجا مطرح می شود و آن اینکه آیا کسانی که حجاب را رعایت نمی کنند، نسبت به کسانی که حجاب را رعایت می کنند از نشاط بیشتری برخوردارند و حجاب مانع لذت و شادی زنان است و چادر برای آنها قبرستان سیاهی ست که آنها را در بر گرفته است.
آیا دین خواسته با حجاب پیروان خود را غمگین و متحجر جلوه دهد که انسان های به ظاهر عاقل پی به این مساله بردند و حجاب را کنار گذاشتند؟

پاسخ به شبهه
در پاسخ به اشکالات مطرح شده باید گفت، این مساله فقط در مورد حجاب مطرح نیست و در هر حکم و دستور دین می توان به آن اشکال وارد ساخت که دین می خواهد با این حکم بشر را از فلان لذت محرم کند، مثلا می توان گفت با حرام دانستن زنا و مجازات سنگینی که برای آن در نظر گرفته مسلمانان را از آزادی جنسی محروم ساخته و با محکوم دانستن لواط، پیروانش را از همجنس بازی محروم کرده است و... ، خلاصه آنکه زبان انتقاد همیشه دراز است.
اما اینکه گفته شود بی دینی باعث نشاط و دین باعث افسردگی ست، بیشتر به طنز شبیه است تا واقعیت. اما چرا عده ای این حرف را مطرح کردند، دلیلش آن است که نه معنای دین را فهمیدند و نه معنای شادی. آنها شادی را را در آزادی بدن خود می دانند یعنی هرگونه خواستند بپوشند و هرطور پسندیدند عمل کنند و همین را مایه خوشبختی خود بدانند. چقدر باید بشر را به خاطر این کوته فکری سرزنش کرد؟

انواع لذت و شادی
باید دانست که آزادی روحی مهم تر از آزادی تن است و کسی که خود را رایگان عرضه می کند و نام آن را آزادی می نامند در واقع روح خود را در بند کرده و به اسارت در آورده است.
نکته دیگر آنکه مگر لذت منحصر در همین لذات و شادی های حسی است؟ این شادی پایین ترین مرتبه شادی است و بالاتر از آن لذت و شادی خیالی و بالاتر از آن لذت و شادی عقلی است. طبیعی ست که کسی که به مراحل بالای لذت و شادی دسترسی ندارد و اصلا آن را درک نمی کند، شادی را در لذت و شادی حسی خلاصه می کند.
اینکه دین خواسته با دستوراتش علاوه بر حفظ ظاهر و ارزش های انسانی، انسان را به لذت و نشاط عقلی دعوت کند و انسان ها به نشاط موقت و زودگذر دل خوش نکنند.
مسلما کسانی که به دین پایبند نیستند، فهم این مطلب برایشان دشوار است که عمل به دستورات دین لذت بخش است. باید دیندار بود تا این مساله را فهمید.
مگر کسی می تواند بپذیرد که مرگ هم لذت دارد؟ همه از مرگ گریزانند، ولی دین می گوید «هیچ لذتی برای مومن بالاتر از مرگ نیست.» [3] به تعبیر آیت الله جوادی: «همین مرگ پردرد برای مؤمن بالاترین لذت است. زیرا انسان با مشاهده اهل بیت (علیهم السلام) از تمام بدن خود غافل است. وقتی توجه انسان از بدن گرفته شود، اگر بدن او پاره پاره شود، نمی فهمد. چون به روح توجه ندارد. با مشاهده اهل بیت (علیهم السلام) و روی کردن اولیا، انسان از تمام بدن غفلت می کند. وقتی انسان از بدن غافل باشد توجهی به بدن ندارد. لذا هیچ لذتی برای مؤمن به اندازه مرگ نیست. اما اگر انسان بدنی فکر کند و بدنی بمیرد هیچ دردی بالاتر از مرگ نیست.» [4]

نتیجه: وقتی می خواهیم پیرامون واژه هایی همچون شادی و دین صحبت کنیم، ابتداء باید این دو واژه را معنا کنیم و سپس رابطه بین این دو را بیان کنیم و اگر این کار با آگاهی و بدون غرض، نسبت به هر دو مقوله صورت بگیرد، مسلما نمی توان به این نتیجه رسید که دین با لذت و شادی مخالف است. بلکه دین انسان را به بالاترین لذت دعوت می کند، لذا با برنامه و دستوراتش می خواهد زمینه کمال انسان را فراهم کند که برای انسان لذتی بالاتر از کسب کمالات انسانی وجود ندارد.
آری کسانی که دین هم ندارند ممکن است شادی های را بدست آورند، ولی همانطور که اشاره کردیم این نوع شادی (لذت حسی) پایین ترین مرتبه شادی است و از دوام کمی برخوردار است.

_____________________
پی نوشت:
[1]. حجاب و پوشش در اديان زرتشت، يهود و مسيحيت.
[2]. مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 19، ص 436. انتشارات صدرا. قم 1374.
[3]. الكافي-ط الاسلاميه، الشيخ الکلينی، ج3، ص127. ناشر: دار الكتب الإسلامية، مكان چاپ: تهران‏، سال چاپ: 1407 ق‏.
[4]. پایگاه اطلاع رسانی حوزه.

نظرات

تصویر حرف تو
نویسنده حرف تو در

سلام، با تشکر از شما

 

"بي حجاب ها شادترند!"

 

با آدرس:http://www.harfeto.ir/News/23901.html

 

در سایت حرف تو انتشار یافت.

 

هدیه سایت حرف تو: پیامبر اکرم (ص) فرمود: عبادت هفتاد جزء است و بالاترین و بزرگترین جزء آن کسب حلال است.

 

منتظر مطالب ارزنده شما هستیم.

 

یا علی

تصویر محمد
نویسنده محمد در

بسیار عالی

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 13 =
*****