برخی از آیه «فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُون[دخان/58] ما قرآن را بر زبان تو آسان كرديم تا پند گيرند» این گونه برداشت کرده اند که قرآن نیازمند مفسر نیست، حال آنکه آیات قرآن به این حقیقت اشاره دارد که قرآن نیازمند مفسر است.
خداوند متعال قرآن را برای هدایت بشر نازل کرد و معارف آن را به گونهای قرار داد که تمام انسانها به اندازه سطح فهم خویش به معارف آن دست یابند، با این وجود گاهی این سوال مطرح است که چرا قرآن باید تفسیر شود، با وجود آن که در آیات متعددی به این نکته تأکید شده است که زبان قرآن زبان ساده است، و قابل فهم برای همگان است، آیاتی مانند: «فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُون[دخان/58] ما قرآن را بر زبان تو آسان كرديم تا پند گيرند» و یا در آیه دیگر میفرماید:«وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِر[قمر/17] قرآن را براى دريافتن آسان كرديم، آيا پند پذيرى هست؟» و .... این سوال گاه به صورت اهانت آمیز مطرح میشود و ادعا میشود که تفسیر قرآن از این جهت رواج پیدا کرده که گروهی با آن تجارت کنند.
برای پاسخ به این شبهه باید به این نکته دقت داشت که آیات قرآن به دو دسته تقسیم میشوند، برخی از آیات به سادگی قابل فهم هستند، ولی برخی دیگر از آیات قرآن دارای معارف بلندی است که به سادگی نمیتوان به اهداف آن دست یافت؛ به عنوان مثال آیات متعددی در رابطه با معارف الهی در قرآن وجود دارد که جز با یادگیری علوم مرتب با آنها ــ علومی مانند فلسفه، فقه، عرفان، حدیث، رجال، درایه و ... ــ برای انسان قابل فهم نیست، مانند آیه «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليمٌ[حدید/3] او اول و آخر و ظاهر و باطن است، و او به هر چيزى دانا است.» و یا آیه «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريد[ق/16]ما از رگ گردن به او نزديكتريم.» و... که فهم آنها به سادگی امکان پذیر نیست، و شاید در ظاهر اولیه دارای تعارض باشد.
به همین خاطر است که خداوند متعال رسول گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) را به عنوان اولین مفسر قرآن معرفی میکند و به ایشان اینگونه میفرماید: «أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُون[نحل/44] ما قرآن را بر تو نازل كرديم، تا آنچه برای مردم نازل شده است را براى آنها روشن سازى؛ شايد انديشه كنند.» و یا در آیه دیگر برای پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) دو وظیفه عمده بیان میکند، اول: قرائت قرآن و دوم: تعلیم و تفسیر آن برای مخاطبان، در سوره جمعه نیز میفرماید: «هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ[جمعه/2] و او كسى است كه در ميان جمعيت درس نخوانده، رسولى از خودشان برانگيخت كه آياتش را بر آنها بخواند و آنها را تزكيه كند و به آنان كتاب (قرآن) و حكمت بیآموزد، هر چند پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.» پس با توجه به این نکته، قرآن از ابتدای نزول احتیاج به مفسر داشته است، نه این که تنها در زمان معاصر احتیاج به مفسر پیدا کرده باشد، آن چنان که شبهه کنندگان مدعی هستند.
آیاتی از قرآن که باید تفسیر شوند
از سوی دیگر زمانی که به آیات قرآن رجوع می کنیم به توصیفات دیگر در مورد قرآن دست مییابیم که نشان میدهد که معارف قرآن برای همه به یک گونه نیست، و برای راهیابی به معارف آن باید به مفسر قرآن رجوع کرد.
به عنوان مثال قرآن خویشتن را با وصف وزانت و سنگینی معرفی می کند و می فرماید: «إِنَّا سَنُلْقي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقيلا[مزمل/5] ما به زودى سخنى سنگینی را بر تو نازل خواهيم كرد.» و یا در آیات دیگر به این نکته اشاره میکند که قرآن دارای ناسخ و منسوخ است و میفرماید: «ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدير[بقره/106] هيچ آيه اى را منسوخ يا متروك نمیكنيم مگر آن كه بهتر از آن يا مانند آن را بياوريم، مگر نمیدانى كه خداوند بر همه چيز قادر است.» و یا در آیه دیگر به این مسأله اشاره میکند که برخی از آیات قرآن محکم و بعضی دیگر متشابه است. به عنوان نمونه میفرماید: «هُوَ الَّذي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْباب[آل عمران/7] اوست كه اين كتاب را بر تو نازل كرد كه بخشى از آن آيه هايى است روشن كه اساس كتابند و بخشى از آن مبهم است، آنان كه درونشان ميل به باطل دارد مبهم را پيروى میكنند و برايش تأويل میتراشند تا فتنه انگيزى كنند و حال آن كه جز خدا و راسخان در علم كسى تأويل آن را نمیداند میگويند كه ما به آن ايمان آورديم، همه آن از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان يادآور نمیشوند.»
اکنون با توجه به این آیات آیا فردی میتواند مدعی شود که آیات قرآن نیازمند مفسر نیست؟! و آیا تمام افراد میتوانند ناسخ را از منسوخ و محکم را از متشابه تشخیص دهند؟! به طور قطع جواب منفی است.
در نتیجه: با توجه به آیات قرآن، به این حقیقت رهنمود میشویم که برای فهم بهتر و عمیق آیات قرآن کریم به مفسری عالم و فاضل نیازمند هستیم.