حرمت جنگ با اهل کتاب مؤمن

09:56 - 1395/12/08

- حقوق اهل کتابی که در پناه حکومت اسلامی زندگی می کنند، مادام که به صورت علنی محرمات الهی را مرتکب نشوند، محترم است.

جنگ

در هر کشوری قوانینی وجود دارد که مردم آن کشور-چه آنها که پیرو دین رسمی کشورشان هستند و چه آنها که آیین دیگری دارند ولی به عنوان اقلیت دینی در آن کشور ساکن هستند- ملزم به رعایت آن  قوانین هستند. لذا الزام اقلیت های مذهبی(یعنی اهل کتاب) که در سایه حکومت اسلامی زندگی می کنند، به رعایت احکام و قوانین اسلامی، دلیل بر نقض حقوق اهل کتاب نیست.

خداوند متعال می‌فرماید: «قَاتِلُوا الَّذِينَ لَايُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ لَايَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّىٰ يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَ هُمْ صَاغِرُونَ[توبه/ 29] با كسانى كه از اهل كتابند ولی به خدا و روز جزا ايمان نمى آورند و آنچه را خدا و رسولش حرام كرده، حرام نمى دانند و به دين حق نمى گروند كارزار كنيد تا با دست خود و با ذلت جزيه بپردازند.»

منظور از اهل کتاب:
اهل کتاب، اصطلاحی قرآنی است که منظور از آن، پیروان مذاهب و ادیانی است که پیامبر آنان دارای کتاب بوده و از سوی خداوند برای هدایت انسان ها به او وحی شده باشد. دانشمندان طبق آیات قرآن و برخی روایات، عنوان اهل کتاب را در رتبه اول شامل: یهودیان(پیروان حضرت موسی علیه السلام)، مسیحیان(پیروان حضرت عیسی علیه السلام) و صابئین(پیروان حضرت یحیی علیه السلام) دانسته و سپس پیروان بعضی مذاهب مانند مَجوس(زرتشیان) را نیز به عنوان اهل کتاب ملحق نموده اند.[1]

اقسام اهل کتاب:
دقت در آیه «قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ... مِنَ الّذینَ اوتُوا الکتاب»، به خوبی معلوم می کند که منظور قرآن، این نیست که همه اهل کتاب، بی ایمان هستند، چون در این صورت باید این چنین می فرمود: «قَاتِلُوا الَّذِينَ اوتُوا الکِتابَ الذین لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ...» یعنی با اهل کتاب جنگ کنید، همان کسانی که ایمان به خدا و روز قیامت ندارند؛ در حالی که قرآن همه اهل کتاب را متهم به بی ایمانی نمی کند بلکه می فرماید: «مِنَ الَّذینَ اوتُوا الکِتاب»، یعنی بعضی از اهل کتاب، این چنین هستند(که ایمان به خدا و روز قیامت ندارند.)

پس معلوم می شود که طبق آیات قرآن، اهل کتاب دو دسته اند:
1 - دسته ایی که به نیکی یاد می شوند: دسته ای که قرآن از آنها به عظمت و نیکی یاد می کند و می فرماید: «لَيْسُوا سَوَاءً مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَ هُمْ يَسْجُدُونَ؛ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَ أُولَٰئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ[آل عمران/ 113و114] اهل كتاب همه يكسان نبودند، طائفه اى از آنها شب زنده دار و تلاوت آيات خدا در لحظه لحظه هاى شب داشتند و سجده مى كردند؛ آنها به خدا و روز قيامت ايمان داشته و امر به معروف و نهى از منكر مى كردند و در كارهاى خير از يكديگر پيشى مى گرفتند و ايشان از صالحانند.»
این دسته از اهل کتاب به تمام آنچه كه موساي كليم(سلام‌ الله ‌عليه) و عيساي مسيح(سلام ‌الله ‌عليه) بيان كردند معتقد بودند و عمل مي‌كردند.

2 -دسته ایی که مورد غضب الهی اند:  قرآن درباره آنان می فرماید: «قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ...».
با این دسته دوم از اهل کتاب بجنگید تا آنها نظم حكومت اسلامي را به هم نزنند. اگر مسلمان نشدند لااقل يك يهودي كامل و مسيحي كامل باشند و مقررات نظام اسلامي را اگر قلباً معتقد نيستند و اگر سرّاً و علناً احترام نمي‌ گذارند، در بخش سوم كه همان احترام علني است، اين را رعايت كنند و علناً تجاهُر به عصيان ننموده و محرمات الهي را مرتکب نشوند(از قبیل شراب خواری یا ازدواج با محارم... .)[2]

اهمیت حکومت اسلامی به حقوق اهل کتاب
اهمیت حقوق اقلیت های مذهبی که در سرزمین اسلامی زندگی می کنند به حدی است که امیرالمؤمنین(علیه السلام) وقتی شنید بسر بن‌ ارطاة(از فرماندهان سپاه معاویه) وارد شهر و وارد[حریم‌] خانواده‌ ها شده است، در خطبه دردناکی فرمود: «به من خبر رسیده که مهاجمی از آنان بر زن مسلمان و زنِ در پناه اسلام تاخته و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشواره او را به یَغما برده، و آن بینوا در برابر آن غارتگر جز کلمه استرجاع(طلب بازگرداندن) و طلب دلسوزی راهی نداشته؛ آن گاه این غارتگران با غنیمت بسیار بازگشته، در حالی که یک نفر از آنان زخمی نشده و اَحَدی از آنان به قتل نرسیده. اگر بعد از این حادثه، مسلمانی از غصه بمیرد، جای ملامت نیست بلکه مرگ، او را شایسته است.»[3]

ترحّم حضرت علی(علیه السلام) و دلسوزی آن حضرت نسبت به همه مردمی که در جامعه اسلامی زندگی می کنند(اعم از مسلمان و یهودی و نصرانی)، از خصوصیات حکومتی ایشان به عنوان حاکم اسلامی است.

علت حکم قرآن به جنگ با دسته دوم اهل کتاب
از مفاد آیه مورد بحث[توبه/ 29]، دلایل جنگ با دسته دوم از اهل کتاب، به صراحت ذکر شده است که عبارتند از:

1 - «لاَيُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ لاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ»؛ آنها به خدا و روز قیامت ایمان ندارند(یعنی توحید و معاد را قبول ندارند.)
2 - «وَ لَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ»؛ آنها آنچه را که خدا و پیامبرش حرام کرده اند، حرام نمی دانند.
3 - «وَ لَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ»؛ آنها به دین حق گردن نمی نهند(و حاضر به پذیرش احکام و قوانین اسلامی و احترام گذاشتن به آن قوانین در سرزمین اسلامی نیستند.)

سخن پایانی: قرآن به هیچ عنوان به مسلمین دستور نداده که بدون جهت و به صرف مسلمان نبودن، با اهل کتاب به مقاتله و جنگ بپردازند بلکه اهل کتابی که معتقد به خدا هستند و به دین خود که پیامبرشان آورده عمل می‌کنند، و قوانین نظام اسلامی را در عَلَن و ظاهر رعایت می‌کنند، کاملاً محترم هستند و اَحَدی حق تعرض به حقوق ایشان را ندارد.

پی نوشت:
[1]. قرآن کریم، سوره بقره، آیه 62؛ سوره حج، آیه 17.
[2]. درس تفسیر، آیت الله جوادی آملی، سوره توبه/ آیه 29، جلسه 32.
[3]. نهج البلاغه، سید رضی، ترجمه حسین انصاریان، ناشر: پیام آزادی، سال چاب: 1380، ص93: «لَقَدْ بَلَغَنِی أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ کَانَ یَدْخُلُ عَلَى الْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ، وَ الاُخْرَى الْمُعَاهَدَةِ فَیَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلْبَهَا وَ قَلاَئِدَهَا وَ رُعُثَهَا، ما تَمْتَنِعُ مِنْهُ إِلاَّ بِالاِسْتِرْجَاعِ وَ الاِسْتِرْحَامِ ثُمَّ انْصَرَفُوا وافِرینَ مَانَالَ رَجُلا مِنْهُمْ کَلْمٌ، وَ لاَ أُرِیقَ لَهُمْ دَمٌ، فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِن بَعْدِ هَذا أَسَفاً مَا کَانَ بِهِ مَلُوماً، بَلْ کَانَ بِهِ عِنْدِی جَدِیراً.»

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
14 + 1 =
*****