حضرت شیث (علیه السلام)

11:47 - 1395/12/04

خلاصه: حضرت شیث(علیه السلام) دومین نبی بعد از حضرت آدم(علیه السلام) بود، و نسل انسان از وی ادامه یافت.

حضرت شیث بن آدم(علیهما السلام)

بسم اللہ الرحمٰن الرحیم
پس از کشته شدن هابیل، خداوند بعد از۵۰ سال به آدم و حوا حضرت شیث(علیه السلام) را بطور فرزند عطا کرد[۱] او معروف به حضرت شیث(علیه السلام) بود و نام او را «هبة الله» گذاشته شد[۲]. در برخی منابع، نقل شده که فرزندان حضرت آدم(عليه السلام) به صورت دوقلو بوده‌اند و حضرت شیث(عليه السلام) نیز به همراه یک دختر به نام «عزورا» متولد شد[۳] حضرت شیث(علیه السلام) محبوب‌ترین فرزند نزد پدرش حضرت آدم(عليه السلام) بود[۴].
وقتی که وقت مرگ حضرت آدم(عليه السلام) نزدیک رسید، وہ حضرت شیث(علیه السلام) را فراخواند و به او گفت: پسرم! خداوند از قدرت خود، آنچه را که خود می‌بینی به ما ارزانی داشت و خداوند به من دستور داد تا تو را جانشین خود قرار دهم و امانت‌های او را به تو بسپارم، اینک وصیت‌ نامه‌ام که شامل حکمت (أَثَرُ الْعِلْمِ) و اسم اعظم خداوند بوده، زیر سرم قرار دارد. وقتى از دنیا رفتم آن‌را بردار و کسى را نیز از آن آگاه مکن .و تا روزی که به مانند امروز من، آن‌را به دیگری بسپاری؛ در آن دقت و تأمل کن. در آن، تمام مسائلى که به آن نیازمند شوى؛ چه در امور دینى و چه در مسائل دنیوى، ثبت و ضبط شده است.
بعد حضرت آدم(علیه السلام) فرمود: پسرم، می‌خواھم از میوه‌هاى بهشتى، بخورم. از دامنه کوه بالا برو و هر یک از فرشتگان را دیدى به او بگو: پدرم مریض است و از شما می‌خواهد کمى از میوه‌هاى بهشتى براى او هدیه بفرستید. حضرت شیث(علیه السلام) داشت بالای کوه می‌رفت در بین راه جبرئیل را با گروهى از فرشتگان دید، جبرئیل بر او سلام کرد و پرسید: کجا می‌روى؟ شیث(علیه السلام): تو کیستی؟ جبرئیل: من روح الامین؛ جبرئیل هستم. شیث(علیه السلام): پدرم بر شما سلام رسانده و از شما، مقدارى میوه بهشتى، خواسته است. جبرئیل: سلام بر پدرت! ای شیث؛ پدرت مرده است!
سپس با یکدیگر بر بالین حضرت آدم(علیه السلام) آمدند.[۵]
از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است: «زمانی که حضرت آدم(عليه السلام) درگذشت، برای نماز بر او آماده شدند؛ حضرت شیث(عليه السلام) به جبرئیل گفت: جلو بایست و بر نبی خداوند نماز بگذار. جبرئیل گفت: خداوند ما را بر سجده به پدر تو دستور داد و ما بر فرزندان او پیشی نمی‌گیریم و تو بهترین فرزندان آدم(علیه السلام) هستی[۶]
به اتفاق منابع روایی و تاریخی، حضرت شیث(عليه السلام) جانشین حضرت آدم(عليه السلام) گشت[۷] علاوه بر این، بر اساس برخی نقل‌ها نسل انسان‌ها از حضرت شیث(عليه السلام) استمرار یافته و تمام انسان‌های امروزی از نسل او هستند[۸]
جبرئیل(عليه السلام) در مدح حضرت شیث(عليه السلام) چنین می‌گوید: «چه کسى چون تو است اى شیث که خداى متعال تو را به امرى با عظمت مخصوص گردانید و شادابی کرامتش را به تو عطا فرمود و لباس عافیتش را به تو پوشاند[۹]
بنابر نقل منابع؛ از بهشت برای حضرت آدم(عليه السلام) صحیفه‌ھا آمده بود[۱۰] که حکم کتاب مقدس را داشت[۱۱] بر حضرت شیث(عليه السلام) نیز پنجاه صحیفه نازل شد[۱۲] که حضرت شیث(عليه السلام) بر اساس آنها و کتاب‌هایی که بر پدرش نازل شده بود در میان دیگران حکم می‌کرد[۱۳]
حضرت شیث(عليه السلام)، در نھصد دواردہ سالگی از دنیا رفت[۱۴] بعد از وی فرزندانی به نام‌های أنوش، قینان، مهلائیل، یرد و أخنوخ باقی ماند[۱۵]
نتیجه: حضرت شیث(عليه السلام)، بعد از حضرت آدم(عليه السلام) فرستادہ و نمائیدہ خدا بود که وی بر اساس کتاب‌های فرستادہ شده از طرف خداوند، در میان مردم حکم می‌کرد.
۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔
منابع:
[۱] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج۱، ص۱۵۲، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.
[۲] عوتبى صحارى، سلمه بن مسلم‏، الأنساب، مصحح، احسان‏، محمد، ج۱، ص۳۹، عمان، وزارة التراث القومی و الثقافة، چاپ چھارم، ۱۴۲۷ق.‏
[۳] ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی‏، المنتظم،‏ محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج۱، ص۲۱۸، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۲ق
[۴] ابن قتیبة، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۲۰، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، چاپ دوم، ۱۹۹۲م.
[۵] قطب الدین راوندی، سعید بن هبة الله، قصص الأنبیاء(علیہم السلام)، محقق، عرفانیان یزدی، غلامرضا، ص۵۶، مشهد، مرکز پژوهش های اسلامی، ۱۴۰۹ق.
[۶] شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، غفاری، علی اکبر، ج۱، ص۱۶۳، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، محقق، موسوی خرسان، حسن، ج۳، ص۳۳۰، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
[۷] مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۳، ص۱۱، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا؛ ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۴۷، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق؛ أبوالقاسم ختلی، إسحاق بن إبراهیم، کتاب الدیباج، محقق، إبراهیم صالح، ج۱، ص۵۷، دارالبشائر، ۱۹۹۴م.
[۸] صالحی دمشقی‏، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱، ص۳۲۰، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۴ق.
[۹] قطب الدین راوندی، سعید بن عبدالله، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۹۲۲، قم، مؤسسه امام مهدی(عجل اللہ تعالی فرجه الشریف)، ۱۴۰۹ق.
[۱۰] شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص۱۷۹، نجف، مطبعة حیدریة، بی‌تا.
[۱۱] قصص الأنبیاء(علیہم السلام)، ص۵۵.
[۱۲] شیخ صدوق، خصال، محقق، غفاری، علی اکبر، ج۲، ص۵۲۴، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۲ش؛ محمد بن حبان، أبوحاتم، صحیح ابن حبان، محقق، شعیب الأرنؤوط، ج۲، ص۷۶، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
[۱۳] مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق، داغر، اسعد، ج۱، ص۴۸، قم، دارالهجرة، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
[۱۴] یعقوبی، احمد بن أبی‌یعقوب‏، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۸، دارصادر، بیروت، بی‌تا.
[۱۵] الأنساب، ج۱، ص۴۲.

‌ ‌

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
13 + 0 =
*****