-از جمله مشکلات بعد از طلاق می توان به افسردگی و همچنین تشدید این افسردگی در خانمها، بخاطر جوابهای منفی خواستگاران اشاره کرد. به همین دلیل راهکارهایی که می توان ارائه داد، توکل برخدا و نگاه به توانمندیها و شرکت فعال در مجالس زنانه و بروز توانمندی های خود است.
یکی از مهمترین اهداف در زندگی هر فردی، آرامش و آسودگی خیال از هرگونه دغدغه و مشکلات است. بر همین اساس هرفرد، با برنامه ریزی و دقت در زندگی سعی در برآورده کردن این آرزوی درونی خویش است. اما نکتهی مهمتر این است که روزگار همیشه باب میل انسان، نبوده و پستی و بلندیهای بسیاری در زندگی، برای انسان ایجاد می شود، گاهی میخواهیم خوش باشیم؛ ولی از در و دیوار برای انسان سختی و رنج ایجاد میشود و اینجاست که باید خودمان را در مقابل سختی ها، آزمایش کرده و سختی و ناملایمات را هم جزوی از زندگی بحساب بیاوریم.
از جمله مصادیق این امور می توان به زندگی ناموفق و منجر به طلاق اشاره کرد و افسردگیهایی که بعد از طلاق ایجاد میشود و شاید بتوان با این امر کنار آمد، اما نکتهی مهمتر اینکه هر روز برای انسان خواستگارانی بیاید و همه جواب منفی دهند و این امر موجب تشدید در افسردگی شود.
پرسش و پاسخ در انجمن را، در این زمینه مرور میکنیم:
سوال / من دختری هستم 24 ساله و از خانواده ای بسیار مذهبی و سرشناس... دو سال پیش ازدواج کردم ولی متأسفانه یک انتخاب اشتباه بود که نهایتا 8 ماه پیش جدا شدم... افسردگی های بعد از طلاق رو که هنوز هم بعضا ادامه داره فاکتور میگیرم...
از دو سه ماه پیش سر و کله ی خواستگار پیدا شد که دو مورد اومدن خونه و با هم صحبت کردیم، اما یکیشون که کلا رفت و خبری ازش نشد و اون یکی هم که همین چند شب پیش اومدن و من تا حد زیادی ازش خوشم اومد، فرداش مادرش زنگ زد و برای من آرزوی خوشبختی کرد و تمام!!!
واقعا اعتماد به نفسم اومده پایین، با اینکه شرایطم واقعا خوبه و چیز منفی خاصی ندارم... جالبه که موقعیت اجتماعی خانواده م از هر دوی این خواستگارا بالاتر بود، ولی باز اونا ناز کردن. هر دوشون هم تجربه ی طلاق داشتند. میون افسردگی هام و تنهایی هام و غصه هام وقتی یه خواستگار خوب پیدا میشه، یهو امیدوار میشم اما وقتی اینطوری جور نمیشه، باز بدتر از قبل افسرده میشم و اعتماد به نفسمو از دست میدم. دیگه دارم امیدمو از دست میدم. الان حتی پسرای کوچکتر از من دارن ازدواج می کنن.
می ترسم دیگه خواستگار خوب نداشته باشم. می ترسم مجبور شم تمام عمر با حسرت زندگی کنم. همش نگران آینده مم. می ترسم هیچ وقت ازدواج نکنم یا چندین سال طول بکشه تا ازدواج کنم بعدش کی دیگه بچه دار شم...
کاش همه ی دخترا و پسرا موقع ازدواج کاملا چشم و گوششونو باز کنن تا مثل من فریب نخورن و کلاه نره سرشون. الان تو 24 سالگیم من موندم و یه مهر طلاق تو شناسنامهام و یه دنیا نگرانی، بابت آینده و کلی تنهایی و غصه... دلم زندگی مستقل میخواد، دلم عشق میخواد، دلم یه آغوش محکم میخواد... کسی که تا حالا ازدواج نکرده تحمل مجردی براش خیلی راحت تره اما کسی که یه زمانی متأهل بوده و رابطه ی عاطفی و روحی و جسمی داشته حالا براش خیلی سخت میشه.
لطفا کمکم کنید...
با سلام
خواهر گرامی از اینکه می توانیم به شما کمک کنیم، بسیار خوشحالیم.
در ابتدای امر خدمت شما عرض کنم، این كه نگران آیندة زندگی خود هستید، كاملاً طبیعی است.
اساساً یكی از اهداف ازدواج، رسیدن به آرامش روانی و پیشگیری از افسردگی و دیگر اختلالات روانی است که شما به وضوح به مصادیق آن در توضیحاتتان اشاره کرده اید.
این كه چه عواملی موجب می شود که شما بعد از یک ازدواج ناموفق، مانند دیگر همسالانتان نباشید، برای خود شما معلوم است پس از مقایسه دوری بفرمایید.
اما توجه داشته باشید كه هیچ وقت خودتان را سرزنش نكنید و این احساس منفی در شما ایجاد نشود كه شما بعد از آن خاطرهی تلخ، لیاقت نداشته اید تا كسی به خواستگاری شما بیاید و پیشنهاد ازدواج بدهد یا حتی به شما جواب منفی دهند، مهم این است كه شما وظیفه و مسئولیت خویش را در قبال خانواده به انجام رسانیده و اینك تصمیم ازدواج دارید.
چند پیشنهاد و راه حل
1ـ توکل بر خدا
اگر به خداوند متعال توكل كنید و تمام امور زندگی خود را به او واگذار كنید، خداوند به بهترین وجه و شكل به آن رسیدگی خواهد كرد، زیرا او خیر و صلاح بندگانش را بهتر از خود شما میداند. خداوند در سوره بقره میفرماید: «وَ عَسي أَنْ تَکْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَکُمْ وَ عَسي أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ [بقره/216] چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن كه خیر شما در آن است و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنكه شر شما در آن است و خدا میداند و شما نمیدانید.»
لذا رابطه خود را با خداوند متعال و راز و نیاز با او را فراموش نكنید كه یاد خدا آرامشبخش است.
2ـ نیمهی پرلیوان زندگی
شما به جای این كه ذهنتان را به كمبودها، نقصهای خود معطوف دارید و از آن رنج ببرید، تواناییها و استعدادها و موفقیتهای گذشته و حال خود را به خاطر خود بسپارید و با تكیه بر آنها یأس و ناامیدی را از خود دور كنید و با نگرشی مثبت به زندگی و آینده اجازه ندهید، این گونه مسائل زندگی شما را تلخ کند. خداوند، هزاران هزار نعمت و توانمندی، در وجود شما و اطراف شما قرار داده است و از آن بهرمند هستید، چه بهتر است به آنها بیاندیشید و به بهرهبرداری از آن نعمتها فكر كنید و لذت ببرید.
لذا می توانید از این فرصت استفاده کرده و به بروز خلاقیت ها و استعدادات خود بپردازید. همان کاری که بزرگان بسیاری مانند جهانگیرخان قشقایی و ادیسونها، انجام دادند.
3ـ شرکت در مجالس زنانه
از شرکت در اجتماعات و مجالس زنانه خوداری نکرده و استعدادات خود را در اینگونه مراسمها بروز دهید.
4ـ بیان خواسته درونی با فردی مورد اطمینان
اگر فردی را می شناسید كه از هر لحاظی مورد تأیید شما است، میتوانید این خواستة خود را به نحوی به ایشان منتقل كنید و از خواستههای درونی خود، برای ایشان بگویید، بطوری که بزرگی و غرور شما خدشه دار نشود. البته مادر و دیگر دوستان امین و اقوام صالح و هم كلاسی های امین و متدین هم میتوانند، نقش مفیدی در این زمینه ایفا نمایند.
موفق و موید باشید.
لینک سوال در انجمن
http://btid.org/node/105152