امکان «بدا» در نشانه‌های ظهور

11:45 - 1395/12/16

- یکی از بحث‌های مهدویت این است که آیا امکان دارد حتی بدون تحقق نشانه‌های ظهور که در روایات آمده، ظهور محقق شده و در این نشانه‌ها بدا حاصل شود؟ قول قوی این است که همیشه امکان بدا وجود دارد.

بدا در نشانه های ظهور

ما در این مطلب به بیان نشانه‌های ظهور پرداختیم و گفتیم نشانه‌های ظهور دو دسته هستند، برخی غیر حتمی هستند و برخی دیگر حتمی. هم‌چنین گفته شده که نشانه‌های حتمی مواردی است که در روایات تصریح شده است که حتمی هستند و با عباراتی مثل «من المحتوم» یا «لابد منه» و امثال این عبارات بیان شده‌اند.
حال سوالی که مطرح است این است که آیا این امکان وجود دارد که حتی بدون رخ دادن این نشانه‌ها ظهور محقق شود؟ به عبارت دیگر آیا امکان دارد در مورد نشانه‌های حتمی نیز بدا حاصل شود یا خیر؟

در پاسخ به این سوال سه دیدگاه وجود دارد:
دیدگاه اول: برخی از علما معتقدند از حیث عقلی امکان چنین چیزی وجود دارد و خداوند متعال می‌تواند ظهور را حتی بدون تحقق این امور، محقق کند و چنین نیست که بدا در این امر ممکن نباشد، بلکه ممکن است شرایط عمومی ظهور و درخواست مردم برای آمدن منجی‌ به حدی برسد که ظهور را حتی بدون اتفاق افتادن این نشانه‌ها محقق کند. قرآن کریم نیز این مطلب را اثبات می‌کند و می‌فرماید: «لِكُلِّ أَجَلٍ كِتابٌ يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتاب [رعد/ 38-39] خداوند برای هر امری زمانی مقرر کرده و هر چه را بخواهد، محو می‌کند و یا برقرار می‌سازد و حکم اصلی نزد خداست.»

این عده از علما به روایتی از امام جواد(علیه‌السلام) استناد کرده و معتقدند در این نشانه‌ها نیز امکان بدا وجود دارد، ولی در اصل ظهور چنین امکانی وجود ندارد؛ ابو هاشم داود بن قاسم جعفری می‌گوید: «نزد امام جواد(عليه‌‌السلام) بودیم، از سفیانی و از روایاتی که بر اساس آن‌ها قیام او حتمی خواهد بود، سخن به میان آمد. به حضرت عرض کردم: آیا خداوند در حتمی‌ها هم بدا روا می‌دارد؟ فرمود: آری. عرض کردم: می‌ترسم در ظهور قائم نیز بدا رخ دهد! حضرت فرمود: قیام قائم از وعده‌های الهی است و خداوند خلف وعده نمی‌کند.»[1]

این روایت به خوبی بیان می‌کند که امکان دارد که حتی در نشانه‌های حتمی هم بدا حاصل شده و بدون آن‌ها هم ظهور محقق شود، چرا که خداوند متعال وعده‌ای در مورد آن‌ها به بشر نداده است؛ اما در مورد اصل ظهور هرگز بدا رخ نخواهد داد، زیرا آمدن منجی وعده الهی است که هم در قرآن آمده و هم در روایات متعددی، لذا وعده الهی است و خداوند متعال در وعده خود تخلف نمی‌کند.
بنابراین اگر زمینه ظهور حضرت فراهم شود، ولی این نشانه‌ها هنوز محقق نشده باشد، این امکان وجود دارد که بدا حاصل شده و بدون تحقق این نشانه‌ها ظهور محقق شود.

دیدگاه دوم: برخی نیز معتقدند بدا در مورد نشانه‌های حتمی رخ نخواهد داد؛ زیرا اولا: سند روایتی که یاد شد، ضعیف است. ثانیا: بر فرض که روایت مذکور از نظر سندی صحیح باشد، هرگز قدرت معارضه با انبوه روایات معتبری که بر حتمی بودن و تغییرناپذیری خروج سفیانی از منطقه شام و دیگر نشانه‌های حتمی دلالت دارند را نخواهد داشت. این روایت بر فرض صحت، خبر واحد است و روایاتی که قیام سفیانی، ندای آسمانی، خروج یمانی، خسف بیداء و قتل نفس زکیه را از علايم حتمی می‌دانند، مستفیض، بلکه نزدیک به تواتر  است، لذا خبر واحد نمی‌تواند با خبر متواتر یا مستفیض معارضه کند.

و نیز در فرض قبول مضمون روایت و قبول تحقق بدا در نشانه‌های حتمی ظهور مثل سفیانی، یمانی و ...، این سوال پیش خواهد آمد که دیگر چه فرقی بین علائم حتمی و غیر حتمی ظهور، خواهد بود؟ زیرا تقسیم‌بندی نشانه‌های ظهور به حتمی و غیر حتمی، منشا روایی دارد که توسط اهل بیت(علیهم‌السلام) مطرح شده است. به طور مثال امام باقر(علیه‌السلام) فرمودند: «اِنَ‏ مِنَ‏ الْأُمُورِ أُمُوراً مَوْقُوفَةً وَ أُمُوراً مَحْتُومَةً وَ إِنَ‏ السُّفْیانِی‏ مِنَ‏ الْمَحْتُومِ‏ الَّذِی لَا بُدَّ مِنْه: برخی از امور موقوف و مشروط هستنند و برخی محتوم و تغییر ناپذیر، و سفیانی از علایم حتمی است که بی تردید رخ خواهد داد.»[2]

بنابراین این عده از علما معتقدند چون در روایات متعددی بر حتمی بودن و لزوم تحقق این نشانه‌ها تاکید شده، این نشانه‌ها حتما رخ خواهد داد و بدا در آن‌ها راه ندارد، زیرا اگر بدا راه داشته باشد، بین حتمی و غیر حتمی فرقی نیست و این تاکیدها لغو بوده و نتیجه‌ای نخواهد داشت.

دیدگاه سوم: جمع بین حدیث امام جواد با روایات متواتر
برخی از علما نیز تلاش کرده‌اند که بین این دو نظر و این دو دسته از روایات جمع کنند که در این‌جا نظر دو تن از علما را بیان می‌کنیم:
1) دیدگاه آیت‌الله کورانی
ماحصل این نظر چنین است: برای واژه محتوم، دو معنا وجود دارد: 1. محتوم من الله(از طرف خدا، حتمی است) 2. محتوم علی الله(بر خدا حتمی شده است و امکان تغییر ندارد). در این روایت امام جواد(علیه‌السلام) منظور از «محتوم» معنای اول است، یعنی محتوم من الله.

توضیح بیشتر این‌که: طبق گزارش قرآن، یهودیان معتقد بودند دستان خدا بسته است. یهودیان می‌گفتند: خدا بعد از این‌که جهان را آفرید و برخی از امور را محقق ساخت، دیگر از تغییر آن عاجر می‌شود «وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ» قرآن با رد این قول فرمود که دستان خود شما بسته است و دست خدا باز است: «غُلَّتْ أَيْديهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتان[مائده/ 64]» و این تفکر یهود در میان برخی از مسلمانان نیز نفوذ کرده بود؛ بنابراین گاهی تصور می‌شد که وقتی امر حتمی باشد، یعنی بر خدا هم حتمی است(محتوم علی الله) و دیگر قابل تغییر نخواهد بود، خیر این‌گونه نیست، بلکه محتوم من الله است، یعنی از طرف خدا حتمی است، اما طبق آیه قرآن، این‌گونه نیست وقتی امری از طرف خدا حتمی شد، دیگر دست خدا بسته باشد(همان‌طور که یهودیان تصور می‌کردند). بلکه دست خدا باز است. بنابراین، روایت امام جواد(علیه‌السلام) که می‌فرماید امکان بدا و تغییر در سفیانی نیز وجود دارد، اشاره به همین ماجرا دارد. یعنی با این‌که سفیانی از طرف خدا حتمی می‌باشد(محتوم من الله) البته تصور نکنید که بر خدا، حتمی شده است (محتوم علی الله) خیر، این‌گونه نخواهد بود و دستان خدواند باز است.[3]

2. نظر علامه مجلسی
ایشان در این رابطه می‌فرمایند: امکان دارد مقصود از بدا در نشانه‌های حتمی در این روایت، بدا در خصوصیات و ویژگی‌های نشانه‌های حتمی باشد، نه در اصل آن‌ها.[4]
به نظر، دیدگاه اول یا دیدگاه سوم که به نوعی به دیدگاه اول بر می‌گردد، صحیح باشد و در همین نشانه‌ها هم امکان بدا وجود داشته باشد.
در نتیجه: اگر به روایات معصومین(علیهم‌السلام) دقت کنیم از برخی نشانه‌ها به عنوان نشانه‌های حتمی ظهور نام برده شده است، که در مورد همین نشانه‌ها هم می‌توان گفت دست خدا باز است و بدا ممکن است، یعنی گر چه این نشانه‌ها در روایات آمده و بیان شده حتمی هستند و حتما رخ خواهند داد، اما باز اگر شرایط ظهور محقق شود و مردم آمادگی آمدن حضرت را داشته باشند، خداوند متعال در آن نشانه‌ها نیز بدا حاصل کرده و بدون رخ دادن آن‌ها نیز ظهور محقق می‌کند.

______________________________________________________
پی‌نوشت
[1]. «أبو هاشم داود بن القاسم الجعفري قال: كُنَّا عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرِّضَا علیه السلام فَجَرَى ذِكْرُ السُّفْيَانِيِّ وَ مَا جَاءَ فِي الرِّوَايَةِ مِنْ أَنَّ أَمْرَهُ مِنَ الْمَحْتُومِ فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام هَلْ يَبْدُو لِلَّهِ فِي الْمَحْتُومِ قَالَ نَعَمْ قُلْنَا لَهُ فَنَخَافُ أَنْ يَبْدُوَ لِلَّهِ فِي الْقَائِمِ فَقَالَ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَ الْمِيعَادِ وَ اللَّهُ‏ لا يُخْلِفُ الْمِيعاد».(الغيبةللنعماني، محمد بن ابراهیم نعمانی، مکتبه الصدوق، تهران، 1397ش، ص۳۰۳)
[2]. همان، ص 416.
[3]. علی کورانی عاملی، الیمانیون قادمون، معروف، قم، چاپ اول، 1394ق، ص 128-129.
[4]. مجلسی، بحارالانوار، موسسه الوفا، بیروت، 1404ق، ج 52، ص 251.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****