چگونگی تحقق نشانه‌های ظهور

06:14 - 1395/12/18

- در روایات معصومین(علیهم‌السلام) نشانه هایی به عنوان نشانه های ظهور، بیان شده است؛ حال سوال این است که آیا این نشانه ها به همان شکل که گفته شده محقق می شوند یا نه نمادین بوده و چیز دیگری مد نظر بوده است.

نشانه های ظهور

ما در مطالب گذشته بیان کردیم که معصومین(علیهم‌السلام) نشانه‌هایی را برای ظهور حضرت ولی عصر(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) بیان کرده‌اند و گفته شد این نشانه‌ها دو دسته‌اند، برخی حتمی و برخی غیر حتمی هستند. بعد از بیان نشانه‌های ظهور، حال نوبت به این سوال می‌رسد که بیان کنیم آیا این نشانه‌ها واقعی هستند و به همان صورت که در روایات آمده محقق می‌شوند، یا نه نمادین هستند و معصومین(علیهم‌السلام) با این الفاظ، چیز دیگری را اراده کرده‌اند؟

در این رابطه دو نظر وجود دارد:
دیدگاه اول: برخی از علما بر این عقیده‌اند که معصومین(علیهم‌السلام) در این روایات کاملا صریح صحبت کرده و زبانی توصیفی دارند و هرگز نمادین سخن نگفته‌اند؛ صاحبان این دیدگاه به ظاهر روایات استناد کرده و معتقدند حمل آن‌ها بر تمثیلی بودن، امری غیر قابل قبول است، و تمثیلی بودن آن‌ها نیاز به دلیل و قرائن کافی دارد. زیرا در روایات، تمام جزئیات امور اشاره شده است، در حالی‌که اگر تمثیل مد نظر بود، هرگز لازم نبود این جزئیات بیان شود. بنابراین تمثیلی و نمادین بودن این‌گونه روایات، خلاف ذهنیت عرفی مخاطبان است؛ یعنی آنان چیزی جز ظاهر این سخنان درک نمی‌کنند و اگر مقصود غیر از ظاهر این سخنان بود، می‌بایست به گونه‌ای به آن اشاره می‌شد.[1]

به طور مثال اگر به روایاتی که از خروج سفیانی به عنوان یکی از نشانه‌های ظهور نام می‌برد دقت کنیم، خواهیم دید جزئیات این شخص نیز بیان شده که هرگز با نمادین و تمثیلی بودن آن سازگاری ندارد؛ به طور مثال بیان شده او از نسل بنی امیه و از فرزندان ابوسفیان و هندجگرخوار است، از منطقه یابس در کشور سوریه در مرز اردن، خروج خواهد کرد و شش ماه می‌جنگد و نه ماه هم بر مناطق پنج گانه شام حکومت خواهد کرد.[2]

دیدگاه دوم: عده‌ای دیگر بر این باورند که نشانه‌های بیان شده در روایات همه نمادین هستند و واقعیتی غیر از آن‌چه در الفاظ گنجانده شده، مد نظر بوده است. به طور مثال واژه سفیانی، نمادین است؛ نماد یک جریان فکری و فرهنگی است. این جریان که در درون دنیای اسلام شکل گرفته، با اندیشه مهدویت شیعی و ارزش‌های مربوط به آن در تعارض است، این اندیشه به دست هر کسی ممکن است تحقق پیدا کند و اختصاص به شخصی از فرزندان ابوسفیان ندارد.[3] یا از دجال به عنوان نمادی از فریب‌کاران و رهبران مادی ستمگر در دنیای ماشینی یاد شده است.
 
براساس فرضیه یاد شده، سفیانی، شخصیتی انسانی نخواهد داشت. مانند این دیدگاه درباره دجال ارائه شده كه براساس آن، دجال نه یک شخصیت انسانی، بلکه تمدن مادی حاکم بر دنیای آخرالزمان دانسته شده است و سفیانی نیز همانند دجال، نمادین می باشد.

در نتیجه: در مورد این که نشانه های بیان شده در روایات آیا توصیفی هستند یا نمادین، دو نظر وجود دارد و هر کدام از آنان بر نظریه خود دلایلی را مطرح کرده اند؛ اما به نظر می رسد که توصیفی بودن را بهتر بتوان پذیرفت، زیرا روایات در صدد توصیف و تبیین بوده اند و اگر واقعیتی نداشتند، بدین شکل بیان نمی شد و این جزئیات در کلام آنان یافت نمی شد.

__________________________________________________________
پی نوشت
[1]. میکال المکارم، موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، ترجمه سید مهدی حائری قزوینی، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر، ترهان، چاپ پنجم، 1379ش، ج1، 451.
[2]. به این مطلب در مورد سفیانی مراجعه کنید.
[3]. تاریخ ما بعد از ظهور، سید محمد صدر، مکتبه الامام امیرالمومنین، اصفهان، بی تا، ص 173.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
10 + 4 =
*****