مسئولین بدانند و رعایت کنند

10:04 - 1395/12/18

- از مهمترین صفت های مورد نیاز مسئولین برای خدمت گزاری ادب است. در ضرورت این مهم، امیر المومنین(علیه السلام) می فرماید: «میراثی مانند ادب نیست.» شريف الرضي‏، نهج البلاغه، ص 478.

ادب مسئولان

با گسترش اینترنت و سرعت بالای انتقال اخبار و پیشرفت وسایل ارتباطی، اگر خدای ناکرده کسی و یا مخصوصا مسئولین خطایی یا اشکالی ازشان سر بزند، به سرعت این اشتباه رسانه ای می شود و جمع کردن ماجرا، خودش داستان دیگری دارد. بهترین کار این است که انسان خود را به سلاح ادب تجهیز کند تا مبادا در مواردی گرفتار بی ادبی شده و آبروی خود را از دست بدهد.

جایگاه ادب در اسلام
خداوند متعال در قرآن در تقبیح بد زبانی و بی ادبی می فرماید: «لا یحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ وَ کانَ اللَّهُ سَمیعاً عَلیماً [نساء/148] خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود، بدی های (دیگران) را اظهار کند، مگر آن کس که مورد ستم واقع شده باشد، خداوند شنوا و داناست.»
علامه طباطبایی در مورد دو کلمه‌ی «سوء و جهر» که در آیه آمده است، می‌فرمایند:
«ضمنا باید توجه داشت كه منظور از كلمه "سوء" هرگونه بدی و زشتی است و منظور از "جهر... من القول" هر گونه ابراز و اظهار لفظی است، خواه به صورت شكایت باشد یا حكایت یا نفرین یا مذمت و یا غیبت. به همین جهت از جمله آیاتی كه در بحث تحریم "غیبت" به آن استدلال شده همین آیه است، ولی مفهوم آیه منحصر به غیبت نیست و هر نوع بدگویی را شامل می‌شود.»[1]
لذا روشن شد که خداوند با هر نوع بددهانی و بدگویی مخالف است و این صفت و خصلت را برای بندگان نمی پسندد. خصوصا اگر این صفت در خادمان و مسئولان ملت باشد که ضرورت ترکش مهم تر از مردم عادی است.
لذا مرحوم مولوی چنین سرود:
«از خدا جوییم توفیق ادب
بی‌ادب محروم گشت از لطف رب
بی‌ادب تنها نه خود را داشت بد
بلک آتش در همه آفاق زد.»[2]

ادب در روایات
ادب یکی از مهم ترین ملزومات انسان مومن معرفی شده است و برای همین امیر المومنین(علیه السلام) می فرماید: «لَا مِيرَاثَ‏ كَالْأَدَب‏ [3] میراثی مانند ادب نیست.» یعنی مهم ترین یادگار و باقی مانده از خانواده برای فرزندان ادبی است که از والدین برای آنها به ارث مانده است. دقیقا بر خلاف چیزی که امروزه بشر دنبال آن می رود و اصل دغدغه او، مال و اموال میت است تا خصلت های خوب اخلاقی که از او بجا مانده است.
ادب انسان به قدری مهم است که امیر المومنین(علیه السلام) در روایتی نورانی به جناب کمیل فرمودند: «يَا كُمَيْلُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم) أَدَّبَهُ اللَّهُ وَ هُوَ ع أَدَّبَنِي وَ أَنَا أُؤَدِّبُ‏ الْمُؤْمِنِين‏ [4] اى كميل، همانا خداوند پيامبر (صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم) را تعليم فرمود، و رسول خدا مرا تربيت نمود، و من نيز مؤمنان را پرورش مى‏ دهم‏.» در این روایت حضرت اشاره دارند که خداوند مسئولیت تربیت رسولش را به عده گرفته زیرا این تکلیف بسی سنگین و حساس است و برای همین تربیت و ادب ما به دست امیر المومنین(علیه السلام) سپرده شده است. با این اوصاف باید به ضرورت تربیت و ادب و خصوصا ادب در گفتار پی ببریم و این موضوع را دست کم نگیریم.

ضرورت ادب و اخلاق کارگزاران و مسئولین
حال این ادب اسلامی برای کسی که با مردم در ارتباط است، کارکرد  و اهمیت ویژه ای دارد. یکی از ابزاری که مسئولین را وادار به رعایت اخلاق می کند تقوا و ترس از محضر پروردگار است. لذا اولین دستوری که حضرت به مالک اشتر می دهند، تقوای الهی است. در نامه 53 نهج البلاغه آمده است: «از خدا پروا كند، طاعت او را بگزيند، اوامر او را كه در كتابش بيان كرده، از واجبات و مستحباتى كه هيچ كس جز با پيروى از آنها سعادتمند نشود.» [5]
یکی از مهمترین صفات اخلاقی که برای خدمت گزاران مورد نیاز است بحث سعه صدر و ظرفیت بالای  کسانی است که با مردم در ارتباط هستند. این خصلت به قدری مهم است که انبیاء الهی در مسیر تبلیغ و مبارزه با طاغوت از خداوند این صفت را درخواست می کردند: «رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی [طه/ 25]  گفت: پروردگارا سينه‏ ام را وسعت بخش.» قطعا مسئولین چون در ارتباط با مردم هستند باید به این خصلت مجهز باشند تا بتوانند امور را به سرانجام برسانند. صبر که یکی از محصولات سعه صدر است، به قدری کاربردی و کلیدی می تواند باشد که حافظ در این باره چنین سرود:
«گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود.»[6]

نتیجه:
ادب و اخلاق اسلامی از موکدات دین اسلام است. این ادب کلامی و رفتاری، برای مسئولینی که در ارتباط با مردم هستند، ضرورت ویژه ای دارد و خدمتگزاران باید برای خدمت به مردم از این ادب اسلامی برخوردار باشند تا بتوانند بهترین خدمت گزاری را داشته باشند.
 

_________________________

پی نوشت:
[1]. طباطبایى، سید محمد حسین، سید محمد باقر موسوى همدانى‏، ترجمه المیزان، دفتر انتشارات اسلامى جامعه ‏ى مدرسین حوزه علمیه قم‏، قم، چاپ پنجم، 1374 ش، ج4، ص184.
[2]. مولوی، مثنوی معنوی، دفتر اول، گنجور.
[3]. شريف الرضي، محمد بن حسين‏، نهج البلاغه، تاريخ وفات مؤلف: 406 ق‏، محقق / مصحح: صالح، صبحي‏، موضوع: گوناگون‏، زبان: عربى‏، تعداد جلد: 1، ناشر: هجرت‏، مكان چاپ: قم‏، سال چاپ: 1414 ق‏، ص 478.
[4]. ابن شعبه حرانى، حسن بن على‏، تحف العقول‏، تاريخ وفات مؤلف: قرن 4، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، موضوع: اخلاق‏، زبان: عربى‏، تعداد جلد: 1، ناشر: جامعه مدرسين‏، مكان چاپ: قم‏، سال چاپ: 1404 / 1363 ق‏، ص 171.
[5]. «أَمَرَهُ بِتَقْوَى اَللَّهِ وَ إِیْثَارِ طَاعَتِهِ وَ اِتِّبَاعِ مَا أَمَرَ بِهِ فِی كِتَابِهِ مِنْ فَرَائِضِهِ وَ سُنَنِهِ اَلَّتِی لاَ یَسْعَدُ أَحَدٌ إِلاَّ بِاتِّبَاعِهَا» نهج البلاغة / ترجمه دشتى‏، نويسنده: شريف الرضي، محمد بن حسين‏، تاريخ وفات مؤلف: 406 ق‏، مترجم: دشتى، محمد، زبان: عربى- فارسى‏، تعداد جلد: 1، ناشر: مشهور، مكان چاپ: ايران؛ قم‏. نامه 53.
[6]. حافظ، غزلیات، غزل شماره 226، گنجور.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 0 =
*****