خداوند هرگز مقهور شیطان نیست!

16:13 - 1395/12/22

- هیچ موجودی در عالم خلقت وجود ندارد که خلقت او بیهوده باشد، از جمله این موجودات شیطان است که بر خلاف تصور برخی ها، وجود او هم سودمند است.

شیطان

خداوند عالم بر اساس حکمت کار می کند، یعنی امکان ندارد که فعلی از او سر بزند و حکمتی در آن نهفته نباشد. ممکن است برخی از افعال الهی در نگاه ما سوال برانگیز و تعجب آور باشد، ولی این تعجب دلیل نمی شود که کار پروردگار عالم بدون حکمت باشد. چون خداوند حکیم است؛ یعنی کار را بر اساس عقل و علم و در مسیر حق انجام می‌دهد. به تعبیر شهید مطهری(رحمه الله علیه): «حکمت خداوند به معناى رساندن موجودات به کمال مطلوبشان است. همچنین حکیم بودن خداوند به معناى این است که فعلش غایت دارد نه ذات حق. و در نهایت حکمت هر مخلوقى غایتى است نهفته در ذات آن مخلوق و این که مى‏ گوییم خدا حکیم است؛ یعنى مخلوقات را به سوى غایات طبیعى آنها سوق مى‏ دهد.»[1]

با این مقدمه یک سوالی را مطرح می کنیم و آن اینکه آیا خلقت شیطان هم حکیمانه بود؟ و فرضا هم بپذیریم که خلقت او بر اساس حکمت است آیا خداوند مهار شیطان را در دست دارد و یا اینکه چنین موجودی از حیطه قدرت او خارج است؟

در پاسخ به این سوال توجه به چدند نکته ضروری است:
نکته اول: خداوند شیطان را به عنوان موجودی فتنه گر و مفسد خلق نکرد، بلکه با تمرد و سرکشی از فرمان الهی سقوط کرد و مسئولیت گمراهی انسان ها را بر عهده گرفت.

نکته دوم: هرچند نقش او وسوسه کردن انسان هاست، ولی همین وسوسه، از بهترین نعمت های الهی است. چون اگر انسان بین خوب و بد مختار نباشد و امتحان و آزمونی در کار نبود، چطور راه سعادت و کمال را طی کند؟ یعنی انسانی که در مسیر یک طرفه و بدون مانع در حال حرکت است، آیا دست یافتن به کمال برایش دشوار است؟ همین وسوسه شیطان باعث تحریک انسان می شود و مقاومت در برابر او دارای اجر و پاداش است. بنابراین فقط بخواهیم از همین جنبه به خلقت شیطان نگاه کنیم، برای رشد و تعالی انسان ها موجودی مفید و دارای منفعت فراوان است.

نکته سوم: نقش شیطان در گمراهی انسان، فقط در حد دعوت است؛ او هیچ گاه انسان ها را به اجبار به انحراف نمی کشاند؛ زیرا که انسان، مخاطب دو دعوت است، یکی دعوت خدا و دیگری دعوت شیطان و این انسان است که با اختیار خود یکی از این دو دعوت را می پذیرد.
انسان هایی که با میل و اراده ی خود دعوت شیطان را پذیرفته و او را الگوی خود قرار دادند و از دستورات او پیروی کردند، شیطان بر آنها سلطه پیدا می کند و آنها را به نابودی می کشاند. قرآن می فرماید: «إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُم بِهِ مُشْرِكُونَ [نحل/100] تسلّط او تنها بر کسانی است که او را به سرپرستی خود برگزیده‌اند.» و الا قدرت او در گمراهی مومنین کم است و لذا قرآن می فرماید: «إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ [نحل/99] چرا که او، بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند، تسلّطی ندارد.» و به تعبیر بزرگان شیطان کلب معلم (سگ آموزش دیده) است که بيگانگان را آزار مى‏ دهد و به خودى ‏ها كارى ندارد.[2]

خلاصه آنکه خلقت شیطان، آزمونی برای انسان هاست «لِّيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً [حج/53] هدف این بود که خداوند القای شیطان را آزمونی قرار دهد.» به تعبیر شهید مطهری(رحمه الله علیه): «در غیر این صورت، همه مردم یکسان و برابر بودند و در آن صورت دیگر ارسال پیامبران و انزال کتب آسمانی و وحی الهی برای هدایت انسان‌ها، بی مورد و بیهوده و لغو بود و اساساً هدف از آفرینش انسان‌ها لغو و عبث بود و دیگر انسان کامل و سعادتمندی و با ایمانی معنا نداشت که در نهایت بهشت ونعمت‌های بهشتی نصیبش شود.» [3]

خداوند خالق شیطان است، نه مقهور او
اینکه بگوییم پس خداوند خواسته که به وسیله شیطان بشر را گمراه کند، دیدن نیمه ی خالی لیوان است و نیمه ی پر این لیوان همان است که بگوییم که خداوند خواسته بشر با مقابله با وسوسه های شیطان به سعادت برسد. بنابراین خداوند نه همدست شیطان است، چون راه سعادت را نشان داد و فرمود: «وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ [بلد/10] و او را به راه خیر و شرّ هدایت کردیم.» است و نه مقهور او، چرا که «إِنَّ اللَّـهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ [بقره/20] خداوند بر هر چیز تواناست.» اصلا فرض این محال است که خداوند مقهور مخلوقات خود باشد.

بلکه چون خداوند حکیم است، حکمت او اقتضا می کند که زمینه سعادت انسان را اینگونه فراهم کند؛ در ضمن او را مجبور نکرده که از شیطان تبعیت کند، بلکه انسان را آزاد خلق کرده که با حسن انتخاب خود دعوت الهی را لبیک بگوید نه با سوء اختیار خود اسیر فرمان شیطان باشد.

در نتیجه:
شیطان مخلوق خداوند است و لذا خارج ار حیطه قدرت خداوند نمی تواند کاری را از پیش ببرد و خدای متعال هم مقابله ی با او را وسیله ای برای پیشرفت و کمال انسان ها قرار داده است.

___________________________________________
پی نوشت
[1]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، تهران، ج1، ص 194.
[2]. مدرسه فقاهت.
[3]. ویکی پرسش.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 1 =
*****