- برخی مغرض یا نادان بر احکام اسلام در مورد شخص مرتد، اشکال کرده که این حکم با آزادی انسان سازگاری ندارد؛ اما پاسخ این است که انسان در مسائل اجتماعی رها و آزاد نیست که هر کاری انجام دهد.
خداوند انسانها را خلق کرد و برای هدایتشان دستوراتی را فرستاد تا با عمل به این دستورات به سعادت و کمال نائل آیند، اما خداوند با تکامل عقول بشری و متناسب با آنها در هر دورهای دین خاصی را به همراه پیامبری برای بشر نازل کرد، تا آخرین دین الهی که تمامی نیازهای بشر تا قیامت را پاسخ گوست و لذا ادیان الهی به اسلام ختم میشوند.
اگر کسی این دین را انتخاب کرد و مسلمان شد، دیگر نمیتواند دین خود را تغییر دهد و باید بر این دین بماند تا از دنیا برود.
حال برخی مغرض و یا نادان، بیان میکنند که در اسلام حکم ارتداد و اینکه نمیتوانید دین خود را تغییر داد، با آزادی اندیشه و آزادی انسان در دین و خود قرآن که میفرماید: «لا إِكْراهَ فِي الدِّين [بقره/256] در قبول دين، اكراهى نيس» در تعارض است.
در پاسخ به این شبهه باید گفت:
آزادی از جمله واژه هاییست که به نحو تمام از آن سوء استفاده می شود. یعنی برخی ها گمان می کنند در هر زمینه ای آزاد هستند، چه رفتار و عمل چه اندیشه و گفتار، حال آنکه آزادی دایره اش برای انسان ها اینقدر گسترده نیست که انسان هر کاری بخواهد انجام دهد و هر حرفی را بزند، بلکه هر دین و آیینی برای خود قانونی دارد که هر گاه آزادی شخصی افراد، بخواهد مصالح جامعه را خدشه دار کند، جلوی آزادی های فردی گرفته می شود. اینکه بگوییم انسان ها در عقیده آزاد هستند، پس هر زمانی می توانند دین خود را تغییر دهند و علاوه بر این می تواند تبلیغ هم بکند و فضای دینداری جامعه را مشوش کنند، آیا قانونی وجود دارد که چنین اجازه ای به بهانه آزادی عقیده به افراد بدهد؟
آری ممکن است کسی دین خود را تغییر بدهد و به دیگران هم کاری نداشته باشد و عقیده خود را اظهار نکند و فضای عمومی جامعه را به هم نریزد، ولی چنین اجازه ای ندارد که بخواهد منافع شخصی را بر منافع عمومی مقدم بدارد.
ارتداد در اسلام
احکام اسلام به دو بخش فردی و اجتماعی تقسیم می شود و احکام اجتماعی بر اساس مصالح اجتماعی وضع می شود و ممکن است با تامین این مصالح آزادی فردی هم محدود شود. در ارتداد هم این بحث جریان دارد، یعنی هنگامی که مرتد بخواهد ارتداد خود را به جامعه بکشاند، چون مصالح اجتماعی را رعایت نکرده است و حقوق دیگران را ضایع کرده است و در اذهان عمومى ایجاد شبهه و شک میکند و واضح است که ترویج شبهات در افکار عمومى باعث تضعیف روحیه ایمانى جامعه میشود و لذا چنین فردی مجرم شناخته می شود و مجازات هم در انتظار اوست. به عنوان مثال کسی که به بیماری خطرناکی مبتلا شده است که امکان سرایت آن به دیگران وجود دارد، برای پیشگیری و عدم سرایت چنین مرضی به افراد جامعه بیمار را در قرنطینه نگه می دارند تا بیماریش دامن دیگر افراد را آلوده نکند. ارتداد هم از این قبیل است که وقتی بخواهد به مرحله اجتماع کشانده شود دین جلوی آن را می گیرد.
علاوه بر اینکه ارتداد مسئله ی تازه ای نیست و قبل از اسلام و در ادیان آسمانی دیگر هم مطرح شده است.[1]
شرایط اجرای حکم مرتد
«صرف دست شستن از اصول دين، بدون آن كه به ابراز و اظهار برسد، موجب ارتداد نيست. بالاتر آن كه، حتّى در صورت ابراز و اظهار عقيده ى الحادى، چنين نيست كه اظهار كننده بىدرنگ مرتد خوانده شود و ريختن خون او بر همگان مباح گردد. حكم به ارتداد كردن، محتاج محكمه اى صالح است كه پس از طى مراحل خاص و احراز شرايط ويژه اى صورت مى پذيرد.
ارتداد از نوع «عدم اعتقاد» نيست، بلكه از نوع «اعتقاد به عدم» يا انكار است و چون فرد شاك منكر نيست، مرتد شمرده نمى شود.
امّا در مورد جاهل مركّب كه نهايت تلاش علمى خود را بكار برده و روشمندانه و عالمانه طىّ طريق كرده امّا از رسيدن به هدف «قاصر» بوده است، چنين فردى گرچه در فضاى انديشه خود «مرتد» شده و به لحاظ كلامى (علم كلام) مرتد محسوب مىشود، امّا عقوبت و مجازات مرتد شامل او نخواهد شد، نه عقوبت دنيوى كه مجازات اعدام است و نه عقوبت اخروى كه عذاب دوزخ است.[2]
در نتیجه:
بنابراین به نظر نمی آید با بیان این مسائل از اندیشمندان اسلامی جایی برای خرده گیری وجود داشته باشد و بهتر است انسان به جای عوض کردن دین، نگاهش را به دین عوض کند که فقط در این صورت است که می تواند بفهمد هیچ دینی به اندازه اسلام به تفکر و تعقل سفارش نکرده است و خواه و ناخواه به این نتیجه می رسد که اگر دینی کامل تر از اسلام وجود داشت خداوند بخلی ندارد که آن را برای بشر بفرست.
________________
پی نوشت:
[1]. کتاب مقدس، تورات، سفر تثنیه، فصل 13؛ عهد جدید (انجیل)، نامهای به مسیحیان عبرانی، بند 10.
[2]. سایت آیت الله سبحانی.
آزادی از جمله واژه هاییست که به نحو تمام از آن سوء استفاده می شود. یعنی برخی ها گمان می کنند در هر زمینه ای آزاد هستند، چه رفتار و عمل چه اندیشه و گفتار، حال آنکه آزادی دایره اش برای انسان ها این قدر گسترده نیست که انسان هر کاری بخواهد انجام دهد و هر حرفی را بزند، بلکه هر دین و آیینی برای خود قانونی دارد که هر گاه آزادی شخصی افراد، بخواهد مصالح جامعه را خدشه دار کند، جلوی آزادی های فردی گرفته می شود. اینکه بگوییم انسان ها در عقیده آزاد هستند، پس هر زمانی می توانند دین خود را تغییر دهند و علاوه بر این می تواند تبلیغ هم بکند و فضای دینداری جامعه را مشوش کنند، آیا قانونی وجود دارد که چنین اجازه ای به بهانه آزادی عقیده به افراد بدهد؟
به عنوان مثال کسی که به بیماری خطرناکی مبتلا شده است که امکان سرایت آن به دیگران وجود دارد، برای پیشگیری و عدم سرایت چنین مرضی به افراد جامعه بیمار را در قرنطینه نگه می دارند تا بیماریش دامن دیگر افراد را آلوده نکند. ارتداد هم از این قبیل است که وقتی بخواهد به مرحله اجتماع کشانده شود دین جلوی آن را می گیرد.
نظرات
خب مسلمون ها عیب نداره که اسلام را تبلیغ کنند
ولی عیب داره غیر مسلمون ها دلایل رو نیاوردن به اسلام را بازگو کنن
واقعا خیلی مسخره است
اصلا نمیتونم درکتون کنم خاک بر سر من که قبل از این که قران را بخونم نماز و روزه گرفتم
چه میفهمید اخه کلاس سوم ابتدایی
دوست عزیز!!
اولا این مطلبی که شما براش نظر دادین درباره مسلمانی هست که از اسلام خارج شده نه در رابطه با غیر مسلمانی که از اول مسلمان نبوده است. پس حرفتون کاملا اشتباه است.
ثانیا: غیر مسلمان ها از اول نقد شدند و اسلام را هم نقد کرده اند و پاسخشان هم داده شده است. و راه علمی و بحث وگفتگو بسته نشده است. شما هم نقدی داشتید در خدمتیم و پاسخگو هستیم.
ثالثا: همان طور که در متن بالا بیان شده کسی که تغییر دین می دهد مجازات ندارد.
رابعا: همان زمان که نماز و روزه گرفتی اسلام را نفهمیدی و حتی الان هم اسلام و قرآن را نشناختی
و اگر فکر می کنی که دلیلی داری که پاسخ داده نشده و... بفرمایید تا پاسختان را بدهیم.