معجزه عمل خارق العادهایست که پیامبر یا امام انجام میدهد تا به وسیله آن حقانیت رسالت یا امامت خویش را ثابت کند و همراه با ادعای منصب الهی و تحدی است.
پس از خلقت انسان، خداوند متعال دو روش برای هدایت او قرار داد، عقل و پیامبر؛ و پیامبر برای اثبات حقانیت و صدق ادعای خود، به اذن خداوند معجزه میآورد تا انسانها به او اعتماد کرده و بین او و مدعیان دروغین نبوت فرق بگذارند. در این نوشتار به بحث معجزه و پاسخ یک اشکال میپردازیم:
شاید در ذهن عوام الناس معجزه معانی عامیانهای داشته باشد، مثلا رفتارهای اعجاب انگیز شعبده بازان مثل راه رفتن در فضا بدون هیچ وسیله ظاهری به خاطر ایجاد خلأ و یا نگه داشتن نفس در دقایق زیاد، خارق العاده و معجزه باشد.
تعریف معجزه
اما معجزه، عمل خارق العادهایست که از جانب پیامبران و با اذن خداوند صورت میگیرد، به این معنی که بشر از انجام آن ناتوان است و حتی نابغهها نیز قدرت دسترسی به این رفتار الهی را ندارند. زیرا عمل نابغهها نیز دارای پیشرفت است و به تدریج ترقی میکند و ممکن است با عمل نابغهای دیگر تضاد داشته باشد، ولی معجزه چون از جانب خداست، هیچ تناقضی ندارد و خارج از ساخته بشر و تجربه اوست. مثلا درباره قرآن معجزه رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) اگر این کتاب آسمانی ساخته و پرداخته ی بشر بود، تناقض و تضادّ بسیاری در آن پدید میآمد، درحالیکه این كتاب، تدریجاً و با وجود شرایطی كاملاً مختلف و گوناگون اعم از گرفتاری و آسودگی و جنگ و صلح و قدرت و ضعف و ... در مدت 23 سال نازل شده است، و صدر و ذیلش هیچ تناقضی ندارد. «أفَلا یَتَدَبّرونَ القُرآنَ وَ لَو كانَ مِن عِندِ غَیرِ اللهِ لَوَجَدُوا فیهِ اختِلافاً كَثیراً [نساء / 82] آیا در قرآن تدّبر و تأمل نمیكنند؟ در حالیكه اگر از جانب غیر خدا بود، در آن (از جهت لفظ و معنا) اختلاف فراوان مییافتند.»[1]
اما بشر توان آوردن مشابه آیات آن و نیز معجزات دیگر را ندارد. در واقع معجزه، متکی به نیروی الهی است، بهطوریکه حتی با کارهای نوابغ جهان و اکتشافات حیرت انگیز علمی قابل مقایسه نیست، به عنوان مثال یک کودک هفت ساله نابغه، ممکن است سخنرانی فصیح و ماهرانه و پرمحتوایی داشته باشد، ولی این یک نبوغ است، لذا ممکن است مشابه این کودک پیدا شود، درحالیکه یک نوزاد چند روزه، عادتا ممکن نیست زبان به سخن بگشاید و با فصاحت سخن بگوید، چنانکه قرآن در وصف حضرت عیسی(علیه السلام) و اعجاز او درگهواره فرموده «قالَ إِنّی عَبْدُاللهِ آتانِیَ الكِتَابَ وَ جَعَلَنی نَبِيًّا [مریم/30] (نوزاد در مهد چنین گفت) من بنده خدا هستم، کتاب آسمانی به من داده شده، و او مرا پیامبر قرارداده است.»
ویژگی دیگر معجزه این است که دعوت به مقابله به مثل میکند. متکلمین میگویند این كار خارقالعاده همراه با تحدّى میباشد، كه خداوند آن را به دست پيامبرش پديد مىآورد تا نشان صدق دعوای رسالت وى باشد.»[2] و تحدی یا مقابله به مثل، یعنى مدّعى نبوت یا امامت اعلام کند که اگر مىگویید این کار از سوى خدا نیست، مانند این کار را انجام دهید. اما غیر معجره هر اندازه بزرگ هم باشد، قابل نقض است و ممکن است کسی از او بهتر انجام دهد. بنابراین عمل یک ساحر یا مرتاض را ساحر یا مرتاض دیگری هم میتواند انجام دهد.
و نکته دیگر آنکه معجزه همیشه همراه با ادّعاى نبوّت یا امامت از سوی خدا میباشد یا به تعبیر دیگر به عنوان سندى بر حقّانیت مدعى رسالت یا امامت است.[3] بنابراین کارهایی که از مرتاضان هندی سر میزند چون بدون ادعای نبوت و امامت بوده، معجزه نیست.
در نتیجه معجزه دارای چهار ویژگی است:
1. كار شگفت و فوق العادهای كه به كلی از توانایی بشر حتی نوابغ آن خارج است.
2. به عنوان سندی بر حقانیت مدعی رسالت باشد.
3. با «تحدی» یعنی دعوت به معارضه همراه باشد.
4. قابل تعلیم و تعلم نباشد و مغلوب عوامل دیگر نگردد. و در عین حال امری معقول و قابل درک برای انسان باشد.
________________________________________
پینوشت
[1]. الميزان فى تفسير القرآن، علامه سيد محمد حسين طباطبايى، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم، تفسیر آیه افلا یتدبرون، ج5، ص 20.
[2].شرح المصطلحات الفلسفية، جمعی از نويسندگان، مجمع البحوث الاسلامية، 1551 معجزه، ص ۳۷۳ و مطالع الأنظار، شمس الدین اصفهانی و عبدالله بن عمر بیضاوی، رائد، ص ۲۰۰.
[3].پيام قرآن، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه، ج۷، ص ۲۷۶.