خداوند متعال عقل را به عنوان حجت الهی بین خویش و انسان ها قرار داده است، به همین خاطر عقل است که میان معجزه و امور خارق العاده تفاوت قائل می شود.
یکی از سوالاتی که ذهن جویندگان حقیقت را به خویش مشغول میکند، این نکته است که چگونه میتوان بین اعجاز حقیقی و بین سحر و یا اعمال خارق العادهی دیگر تفاوت قائل شد؟ و آیا میتوان به صرف انجام یک امر خارق العاده به شخصی ایمان آورد و نظرش را پذیرفت؟ و به عبارتی دیگر چگونه میتوان بین اژدها شدن عصای موسی(علیهالسلام) و گوساله سامری تفاوت قائل شد؟ در نوشتار دیگر[1] به این نکته اشاره کردیم که یکی از مهمترین لوازم حقانیت یک مکتب، این است که در مقام تحدی و مبارزه طلبی بتواند دیگر مکاتب و اندیشهها را از میدان خارج کند، اکنون در این نوشتار به صورت مفصل به گوشهای دیگر از راهکارهای شناخت حقیقت میپردازیم.
برای شناخت این امور لازم است به چند نکته توجه کرد که در ادامه به آن اشاره میکنیم:
الف) عقل
یکی از مهمترین ابزارهایی که خداوند متعال قرار داده است، که انسان بتواند بین معجزه و کارهای خارق العاده تفاوت قائل شود، عقل است. عقل در این زمینه، در دو مورد میتواند ما را کمک کند:
1. عقل با بیان ویژگیها: عقل با بیان ویژگیهایی که برای معجزه قائل است، بین آن و امور خارق العاده تفاوت قائل میشود، ویژگیهایی مانند این که معجزه قابل تعلیم نیست، ولی دیگر امور خارق العاده قابل تعلیم است، معجزه همراه با تحدی است، ولی امور خارق العاده این گونه نیستند، اهدف این دو گروه با یکدیگر متفاوت است....[2]
2. با بررسی شخصیت و شريعت او: یعنی عقل اصول اساسی اندیشه وی را بررسی میکند، که مطابق عقل و فطریات باشد، در این صورت اگر شخصی امر خارق العادهای ارائه کند و مدعی شود که 2+2=5 میشود، دیگر این امر خارق العاده اثبات کنند حقانیت وی نیست.
به همین خاطر آیت الله جوادی آملی در تبیین این سخن میفرمایند: «نقش عقل آن است كه از طريق اقامه برهان، درستی دعوت پيامبران را شناسايی كند، نيز صدق خبرهايی را كه پيامبر با محتوای اصول و معارف كلی بيان می كند، ارزيابی نمايد، به گونهای كه اگر عقل با اين اصول و معارف موافق باشد، به صحت آنها حكم می كند و اگر با آنها مخالف باشد، به بطلان آنها حكم كرده، چنين اخباری را دروغ میخواند.»[3] ایشان در جایی دیگر میفرمایند: «پس آنچه در پذيرش دعوت پيامبران و پيام های آنان در خصوص اصول دين و اخلاق، نقش اساسی دارد، همان برهان عقلی محض است كه زمينه اين پذيرش را فراهم میسازد و نقش معجزه در اين عرصه تنها مُهر تأييد بر برهان عقلی است.»[4]
ب) رجوع به متخصص
چون مدعی نبوت با ارائه معجزه، تحدّی كرده و مبارزه میطلبد، و این امر تنها توسط متخصصان و صاحب نظران این امر امکان پذیر است، و آنان میتوانند با تدبّر در همه جوانب امر و استمداد از برخی مبادی تجربی در رشته مورد تخصص خويش، به خوبی از راه حدس دريابند كه آنچه مدعی نبوت آورده است، از سنخ كار متخصصان نيست، تا آنان يا ديگران به انتظار پيشرفت آن رشته تخصّصی در آينده دور يا نزديك بتوانند همانند كار او را انجام دهند؛ چنانكه ساحران فرعون، با تدبر در نحوه كار حضرت موسی(عليه السلام) فهميدند كه كار ایشان از سنخ كار آنها نيست تا با پيشرفت رشته تخصصی سحرْ، آنان، يا متخصصان ديگر بتوانند همتای آن را بياورند، لذا به حضرت موسی(عليه السلام) ايمان آوردند.[5]
در نتیجه:
اگر شناخت معجزه به برهان عقلی مستند نباشد و به صرف خرق عادت بسنده شود، هيچگونه اعتمادی به آن نيست؛ لذا گروه غير متخصص كه به موسای كليم(عليه السلام) ايمان آوردند، چون در محور حسّ، حركت می كردند نه در مدار عقل، همانطور به مجرد شنيدن بانگ گوساله مصنوعی، از دين موسی(عليه السلام) برگشتند و به سامری گرويدند، ولی ساحران چون با مبنای عقلی پیش آمده بودند، پی به حقانیت موسی(علیه السلام) بردند و زمانی که فرعون ایشان را اینگونه تحدید کرد: «قالَ فِرْعَوْنُ آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هذا لَمَكْرٌ مَكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدينَةِ لِتُخْرِجُوا مِنْها أَهْلَها فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ*لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعين[اعراف/123-124] فرعون گفت: چرا پيش از آنكه به شما اجازه دهم به او ايمان آورديد؟ اين نيرنگى است كه در شهر انديشيدهايد تا مردمش را به زور از آن بيرون كنيد * بدون شک دستها و پاهايتان را به عكس يكديگر قطع میکنم، آنگاه همه شما را دار مىزنم.» اینگونه پاسخ دادند: «قالُوا إِنَّا إِلى رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ* وَ ما تَنْقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآياتِ رَبِّنا لَمَّا جاءَتْنا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَ تَوَفَّنا مُسْلِمين[اعراف/125ـ 126] گفتند ما به سوى پروردگار خويش بازگشت مىكنيم* كينه و انتقام تو از ما به جرم آن است كه وقتى آيههاى پروردگارمان به سوى ما آمد، بدان ايمان آورديم، پروردگارا صبرى به ما عطا كن و ما را مسلمان بميران.»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت
[1]. ر.ک. «مبارزه طلبی راهکاری برای اثبات حقانیت یک مکتب»
[2]. «معجزه زبان خداست بر خلاف کرامت» ، «تفاوت سحر و معجزه».
[3]. فلسفه الهی از منظر امام رضا(علیهالسلام)، آیت الله جوادی آملی، اسرا، 1388ش، ص174.
[4]. فلسفه الهی از منظر امام رضا(علیهالسلام)، ص167.
[5]. قرآن در قرآن، آیت الله جوادی آملی، اسرا، 1388ش، ص125.