- یکی از قتنههای آخرالزمان، بر مبنای روایات، دجال است؛ دجال در آخرالزمان و قبل زا ظهور میآید و بدون شک مخالف اسلام و دین است و عده زیادی از مسلمین به او ایمان میآوردند و به بیبندوباری و فساد رو میکنند.
یکی از نشانههای ظهور حضرت ولی عصر(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) که در روایات شیعه و اهل سنت بیان شده است، مساله «دجال» است؛ در این نوشتار برآنیم که این مساله را از حیث روایی مورد بررسی قرار داده و نتیجه گیری کنیم.
با بررسی کل روایاتی که در آنها از «دجال» سخن گفته شده، نتایج زیر به دست میآید:
1. برخی از روایات فقط بیان کردهاند که دجال یک فتنه است و مومنان بدان مبتلا شده و برخی گرفتار میشوند؛ دیگر هیچ اشارهای به ظهور یا قیامت نشده است، برخی هم مشابه همین است و تنها گفتهاند با انجام فلان عمل از فتنه دجال در امام میمانید. مانند اینکه امام صادق(علیهالسلام) فرمود: «هیچ سرزمینی نیست الا اینکه دجال در آن داخل میشود، غیر از مکه و مدینه که در این شهر ملائکه ایست و این دو را از شر طاعون و دجال حفظ میکنند.»[1] یا اینکه امام باقر(علیهالسلام) فرمودند: «هر کس زیاد سوره «قارعه» را بخواند، از فتنه دجال و ایمان آوردن به او در امام خواهد ماند.»[2]
2. برخی از روایات، خصوصیاتی را برای خروج دجال بیان کردهاند، این خصوصیان بسیار شبیه خصوصیاتی است که برای ظهور بیان شده است؛ مانند اینکه امیرالمومنین(علیهالسلام) فرمود: «علامت خروج دجال چند چیز است: زمانیکه مردم نماز را ضایع کنند؛ در امانات خیانت کنند؛ دروغ گفتن را حلال میشمارند؛ ربا میخوردند؛ رشوه میگیرند؛ مردم دین خود را به دنیا میفروشند؛ انسانهای سفیه و نادان در راس امور قرار میگیرند؛ با زنان مشورت میشود؛ رحمها قطع میشود؛ علم، ضعف و ظلم مایه فخر میگردد؛ امیران فاجر و وزرا ظالم هستند؛ گناهان در جامعه علنی انجام میشود و.... .»[3] شبیه همین علامات برای آخرالزمان و نزدیکی ظهور نیز گفته شده است.[4]
3. در برخی روایات گفته شده هر کس حب ما اهل بیت را نداشته باشد، گرفتار دجال میشود. رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «ای مردم، هر کس بغض ما اهل را داشته باشد خداوند متعال او را در روز قیامت یهودی مشحور میکند و اگر دجال را درک کند به او ایمان میآورد، و اگر هم قبل از دجال بمیرد، در قبر به او ایمان میآورد.»[5]
4. در برخی روایات، خروج دجال از نشانههای وقوع قیامت دانسته شده است؛ به طور مثال پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) فرمود: ده نشانه، از نشانههای قیامت است ... و دجال.»[6]
5. در برخی روایات آمده که بعد از آمدن دجال، امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) ظهور میکند.[7]
6. در برخی روایات گفته شده حضرت عیسی او را میکشد؛ در برخی دیگر گفته شده حضرت ولی عصر او را میکشد.[8]
7. در برخی از روایات خصوصیاتی برای دجال بیان کردهاند که بسیار عجیب هستند. امیرالمومنین(علیهالسلام) در توصیف او فرمودند: «آگاه باشید که [نام] دجال، صائد بن الصائد است. بدبخت کسی است که او را تصدیق کرده و بپذیرد و خوشبخت کسی است که او را تکذیب کند. او از منطقهای ظهور میکند که آنرا «اصبهان» گویند. از محلهای که به محله یهودیان معروف است. چشم راست او به هم چسبیده و هیچ حدقهای ندارد (ممسوح است). چشم دیگر او در پیشانیاش است و آنچنان روشن است که مثل ستاره صبح میدرخشد؛ در چشم او گوشتی است که گویا به خون مخلوط است و بر پیشانیاش – ما بین دو چشم – نوشته است کافر؛ و هر کاتب و بیسوادی میتواند آنرا بخواند؛ دریاها را در مینوردد و خورشید با او سیر میکند؛ در مقابلش کوهی از دود و در پشت سرش کوه سفیدی است که مردم خیال میکنند غذاست؛ او در زمان قحطی سختی خروج میکند؛ در زیر پایش الاغی سبز یا تیره رنگ است؛ هر گام الاغ او یک میل راه طی میکند؛ سریع در زمین به سیر و گردش میپردازد؛ از چشمه و آبی که بگذرد تا روز قیامت خشک میشود؛ با صدای بلند – که همه اهل مشرق و مغرب میشنوند – فریاد میزند: به سوی من بیایید ای دوستان من! من خدایی هستم که خلق کرد و صورتها را آفرید و تقدیرات را مقدر کرد و راهنمای شماست؛ دروغ میگوید! او دشمن خداست ... و در نهایت به دست آنکه عیسی پشت سرش نماز میخواند(حضرت مهدی) کشته میشود.»[9] در برخی دیگر از روایات آمده او یک چشم است، سوار بر الاغی است که بین دو گوش او به اندازه یک میل است؛ خارج میشود در حالیکه بهشت و جهنم همراه اوست؛ کوهی از نان و رودخانه ای از آب نیز همراه اوست؛ اکثر کسانیکه به او میپیوندند یهود، زنان و اعراب هستند؛ به جز مکه و مدینه به تمام سرزمینهای دنیا وارد میشود... .»[10]
8. در روایات، منطقهای که دجال از آن خروج میکند نیز بیان شده است، ولی مقداری با هم تعارض دارند؛ در برخی روایات اصفهان[11] و در برخی دیگر سجستان[12] در برخی دیگر خراسان[13] بیان شده است.
با توجه به این روایات، قضاوت در مورد دجال بسیار مشکل است؛ چون هم روایات با هم تعارض دارند و هم پذیرفتن آنها به صورت اینکه شخص معینی باشد، بسیار بعید است؛ به همین خاطر است که برخی معتقدند دجال شخصی واحد و مشخصی نیست، بلکه یک مکتب و یک فرهنگ است؛ زیرا این خصوصیات بعید است در یک شخص معین جمع شود.
نتیجه گیری کلی بحث این است که یکی از فتنههای پیش روی مسلمین جهان، در آخرالزمان، مساله دجال است، او چه یک شخص معین باشد و چه یک فرهنگ، میآید و مخالف اسلام است و مسلمین جهان را درگیر کرده و به خود دعوت میکند، عده زیادی از مسلمین به آن گراییده و ارزشهای دینی خود را از دست داده و به بیبندوباری و فساد مشغول میشوند، زنان عفت، حیا و حجاب خود را از دست داده و فساد در جامعه بسیار زیاد خواهد شد.
________________________________________________________
پینوشت
[1]. منلايحضرهالفقيه، شیخ ضدوق، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1413ق، ج2، ص 564. «رُوِيَ أَنَّ الصَّادِقَ ع ذَكَرَ الدَّجَّالَ فَقَالَ لَا يَبْقَى مِنْهَا سَهْلٌ إِلَّا وَطِئَهُ إِلَّا مَكَّةَ وَ الْمَدِينَةَ فَإِنَّ عَلَى كُلِّ نَقْبٍ مِنْ أَنْقَابِهِمَا مَلَكاً يَحْفَظُهُمَا مِنَ الطَّاعُونِ وَ الدَّجَّال.»
[2]. وسائلالشيعة، شیخ حر عاملی، موسسه آل البیت، قم، 1409ق، ج 6، ص 259. «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ مَنْ قَرَأَ وَ أَكْثَرَ مِنْ قِرَاءَةِ الْقَارِعَةِ آمَنَهُ اللَّهُ مِنْ فِتْنَةِ الدَّجَّالِ أَنْ يُؤْمِنَ بِهِ وَ مِنْ فَيْحِ جَهَنَّمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنْ شَاءَ اللَّه.»
[3]. مستدركالوسائل، محدث نوری، موسسه آل البیت، قم، 1408ق، ج 12، ص 326. «مَتَى يَخْرُجُ الدَّجَّالُ فَقَالَ ع اقْعُدْ فَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ كَلَامَكَ وَ عَلِمَ مَا أَرَدْتَ وَ اللَّهِ مَا الْمَسْئُولُ عَنْهُ بِأَعْلَمَ مِنَ السَّائِلِ وَ لَكِنْ لِذَلِكَ عَلَامَاتٌ وَ أَمَارَاتٌ وَ هَنَاتٌ يَتْبَعُ بَعْضُهَا بَعْضاً كَحَذْوِ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ فَإِنْ شِئْتَ أَنْبَأْتُكَ بِهَا فَقَالَ نَعَمْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ عَلِيٌّ ع احْفَظْ فَإِنَّ عَلَامَةَ ذَلِكَ إِذَا أَمَاتَ النَّاسُ الصَّلَوَاتِ وَ أَضَاعُوا الْأَمَانَةَ وَ اسْتَحَلُّوا الْكَذِبَ وَ أَكَلُوا الرِّبَا وَ أَخَذُوا الرِّشَا وَ شَيَّدُوا الْبُنْيَانَ وَ بَاعُوا الدِّينَ بِالدُّنْيَا وَ اسْتَعْمَلُوا السُّفَهَاءَ وَ شَاوَرُوا النِّسَاءَ وَ قَطَعُوا الْأَرْحَامَ وَ اتَّبَعُوا الْأَهْوَاءَ وَ اسْتَخَفُّوا بِالدِّمَاءِ وَ كَانَ الْعِلْمُ ضَعْفاً وَ الظُّلْمُ فَخْراً وَ كَانَتِ الْأُمَرَاءُ فَجَرَةً وَ الْوُزَرَاءُ ظَلَمَةً وَ الْعُرَفَاءُ خَوَنَةً وَ الْقُرَّاءُ فَسَقَةً وَ ظَهَرَتْ شَهَادَةُ الزُّورِ وَ اسْتُعْلِنَ الْفُجُورُ وَ قَوْلُ الْبُهْتَانِ وَ الْإِثْمُ وَ الطُّغْيَانُ ... .»
[4]. برای مطالعه به این مطلب مراجعه کنید.
[5]. بحارالأنوار، علامه مجلسی، موسسه الوفاء بیروت، لبنان، 1404ق، ج 27، ص 135. «أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ أَبْغَضَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ بَعَثَهُ اللَّهُ يَهُودِيّاً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ إِنْ أَدْرَكَ الدَّجَّالَ آمَنَ بِهِ وَ إِنْ لَمْ يُدْرِكْهُ بُعِثَ حَتَّى يُؤْمِنَ بِهِ مِنْ قَبْرِه.»
[6]. بحارالأنوار، همان، ج 6، ص 303. «يَقُولُ سَمِعْتُ النَّبِيَّ ص يَقُولُ عَشْرُ آيَاتٍ بَيْنَ يَدَيِ السَّاعَةِ خَمْسٌ بِالْمَشْرِقِ وَ خَمْسٌ بِالْمَغْرِبِ فَذَكَرَ الدَّابَّةَ وَ الدَّجَّالَ وَ طُلُوعَ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا وَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ ع وَ يَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ وَ أَنَّهُ يَغْلِبُهُم»
[7]. بحارالأنوار، همان، ج 24، ص 328. «يَا خَيْثَمَةُ سَيَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَعْرِفُونَ اللَّهَ مَا هُوَ وَ التَّوْحِيدَ حَتَّى يَكُونَ خُرُوجُ الدَّجَّالِ وَ حَتَّى يَنْزِلَ عِيسَى بْنُ مَرْيَمَ عَلَيْهِمَا الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ مِنَ السَّمَاءِ وَ يَقْتُلَ اللَّهُ الدَّجَّالَ عَلَى يَدَيْهِ وَ يُصَلِّيَ بِهِمْ رَجُلٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ أَ لَا تَرَى أَنَّ عِيسَى يُصَلِّي خَلْفَنَا وَ هُوَ نَبِيٌّ أَلَا وَ نَحْنُ أَفْضَلُ مِنْه.»
[8]. بحارالأنوار، همان، ج 10، ص 134. «ثُمَّ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ رُوحِ اللَّهِ وَ كَلِمَتِهِ وَ كَانَ عُمُرُهُ فِي الدُّنْيَا ثلاث و ثلاثون [ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَ] سَنَةً ثُمَّ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ يَهْبِطُ إِلَى الْأَرْضِ بِدِمَشْقَ وَ هُوَ الَّذِي يَقْتُلُ الدَّجَّال» ؛ بحارالأنوار 15 23 «فَقِيلَ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ مَنِ الْأَرْبَعَةَ عَشَرَ فَقَالَ مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ الَّذِي يَقُومُ بَعْدَ غَيْبَتِهِ فَيَقْتُلُ الدَّجَّالَ وَ يُطَهِّرُ الْأَرْضَ مِنْ كُلِّ جَوْرٍ وَ ظُلْمٍ.»
[9]. الخرائجوالجرائح، قطب الدین رواندی، موسسه امام مهدی، قم، 1409ق، ج 3، ص 1135. «ثم قام الأصبغ بن نباتة بعد ذلك إلى علي ع فقال يا أمير المؤمنين من الدجال فقال الدجال صائد بن الصائد فالشقي من صدقه و السعيد من كذبه يخرج من بلدة يقال لها أصفهان من قرية تعرف باليهودية عينه اليمنى ممسوحة و العين الأخرى في جبهته تضيء كأنها كوكب الصبح فيها علقة كأنها ممزوجة بالدم بين عينيه مكتوب كافر يقرأه كل كاتب و أمي يخوض البحار و تسير معه الشمس بين يديه جبل من دخان و خلفه جبل أبيض يرى الناس أنه طعام ... .»
[10]. بحارالأنوار، همان، ج 52، ص 195. «وَ قَدْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ الدَّجَّالَ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ أَخَّرَهُ إِلَى يَوْمِكُمْ هَذَا فَمَهْمَا تَشَابَهَ عَلَيْكُمْ مِنْ أَمْرِهِ فَإِنَّ رَبَّكُمْ لَيْسَ بِأَعْوَرَ إِنَّهُ يَخْرُجُ عَلَى حِمَارٍ عَرْضُ مَا بَيْنَ أُذُنَيْهِ مِيلٌ يَخْرُجُ وَ مَعَهُ جَنَّةٌ وَ نَارٌ وَ جَبَلٌ مِنْ خُبْزٍ وَ نَهَرٌ مِنْ مَاءٍ أَكْثَرُ أَتْبَاعِهِ الْيَهُودُ وَ النِّسَاءُ وَ الْأَعْرَابُ يَدْخُلُ آفَاقَ الْأَرْضِ كُلِّهَا إِلَّا مَكَّةَ وَ لَابَتَيْهَا وَ الْمَدِينَةَ وَ لَابَتَيْهَا.»
[11]. الخرائجوالجرائح، همان، ج 3، ص 1135.
[12]. كمالالدين، شیخ صدوق، دارالکتب الاسلامیه، قم، 1395ق، ج 1، ص250. «خروج رجل من ولد الحسين بن علي و ظهور الدجال يخرج بالمشرق من سجستان و ظهور السفياني»
[13]. بصائرالدرجات، محمد بن حسن، کتابخانه آیت الله مرعشی، قم، 1404ق، ص 141. «عن أبي جعفر ع قال دخل عليه رجل من أهل بلخ فقال له يا خراسانى تعرف وادي كذا و كذا قال نعم قال له تعرف صدعا في الوادي من صفته كذا و كذا قال نعم من ذلك يخرج الدجال.»